برخورد منطقى با همه مخالفان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
رستاخیز قطعى است! تسلیم بهانه جویان نشو!

(آیه 53) از آنجا که در آیات پیشین سخن از مبدأ و معاد و دلائلى بر این دو مسأله مهم اعتقادى در میان بود، در اینجا روش گفتگو و استدلال با مخالفان مخصوصاً مشرکان را مى آموزد چرا که مکتب هر قدر عالى باشد و منطق قوى و نیرومند ولى اگر با روش صحیح بحث و مجادله توأم نگردد و به جاى لطف و محبت، خشونت بر آن حاکم گردد، بى اثر خواهد بود.

لذا آیه مى گوید: «و به بندگان من بگو: سخنى را بگویند که بهترین باشد» (وَقُلْ لِعِبادى یَقُولُوا الَّتى هِىَ اَحْسَنُ).

 

بهترین از نظر محتوى، بهترین از نظر طرز بیان، و بهترین از جهت توأم بودن با فضائل اخلاقى و روشهاى انسانى.

«چرا که (اگر قول احسن را ترک گویند و به خشونت در کلام و مخاصمه و لجاج برخیزند) شیطان در میان آنها فساد و فتنه مى کند» (اِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ).

و فراموش نکنید شیطان در کمین نشسته و بى کار نیست «زیرا شیطان از آغاز دشمن آشکارى براى انسان بوده است» (اِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلاِْنْسانِ عَدُوًّا مُبینًا).

گاهى مؤمنان تازه کار طبق روشى که از پیش داشتند با هر کس که در عقیده با آنها مخالف بود به خشونت مى پرداختند.

از این گذشته تعبیرات توهین آمیز مخالفان نسبت به پیامبر(صلى الله علیه وآله) که بعضى از آنها در آیات پیشین گذشت مانند مسحور، مجنون، کاهن، شاعر، گاهى سبب مى شد که مؤمنان عنان اختیار را از دست بدهند و به مقابله با آنها در یک مشاجره لفظى خشن برخیزند و هرچه مى خواهند بگویند.

«قرآن» مؤمنان را از این کار باز مى دارد و دعوت به نرمش و لطافت در بیان و انتخاب بهترین کلمات را مى کند تا از فساد شیطان بپرهیزند.

(آیه 54) این آیه اضافه مى کند: «پروردگار شما از حال شما آگاهتر است اگر بخواهد شما را مشمول رحمت خویش قرار مى دهد، و اگر بخواهد مجازاتتان خواهد کرد» (رَبُّکُمْ اَعْلَمُ بِکُمْ اِنْ یَشَأْ یَرْحَمْکُمْ اَوْ اِنْ یَشَأْ یُعَذِّبْکُمْ).

در پایان آیه روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده و به عنوان دلدارى و پیشگیرى از ناراحتى فوق العاده پیامبر(صلى الله علیه وآله) از عدم ایمان مشرکان مى فرماید: «و ما تو را وکیل بر آنها نفرستاده ایم» که ملزم باشى حتماً آنها ایمان بیاورند (وَما اَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ وَکیلاً).

وظیفه تو ابلاغ آشکار و دعوت مجدّانه به سوى حق است، اگر ایمان آوردند چه بهتر وگرنه زیانى به تو نخواهد رسید.

(آیه 55) این آیه سخن را از این فراتر مى برد و مى گوید: خدا تنها آگاه از حال شما نیست بلکه: «پروردگارت نسبت به حال همه کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از همه آگاهتر است» (وَرَبُّکَ اَعْلَمُ بِمَنْ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ).

سپس اضافه مى کند: «و ما بعضى از پیامبران را بر بعضى دیگر فضیلت بخشیدیم و به داوود کتاب زبور دادیم» (وَلَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیّینَ عَلى بَعْض وَآتَیْنا داوُدَ زَبُورًا).

این جمله در حقیقت پاسخ به یکى از ایرادات مشرکان است، که با تعبیر تحقیرآمیز مى گفتند: آیا خداوند شخص دیگرى را نداشت که محمد یتیم را به نبوّت انتخاب کرد؟ وانگهى چه شد که او سرآمد همه پیامبران و خاتم آنها شد؟!

قرآن مى گوید: این جاى تعجب نیست خداوند از ارزش انسانى هر کس آگاه است و پیامبران خود را از میان همین توده مردم برگزیده، یکى را به عنوان خلیل اللّهى مفتخر ساخت، دیگرى را کلیم اللّه، و دیگرى را روح اللّه قرار داد، پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را به عنوان حبیب اللّه برگزید و خلاصه بعضى را بر بعضى فضیلت بخشید، طبق موازینى که خودش مى داند و حکمتش اقتضا مى کند.

با این که داوود داراى حکومت عظیم و کشور پهناورى بود، خداوند این را افتخار او قرار نمى دهد بلکه کتاب زبور را افتخار او مى شمرد تا مشرکان بدانند عظمت یک انسان به مال و ثروت و داشتن قدرت و حکومت ظاهرى نیست و یتیم و بى مال بودن دلیلى بر تحقیر نخواهد شد.

(آیه 56) در این آیه باز سخن از مشرکان است و در تعقیب بحثهاى گذشته به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گوید: «به آنها بگو: معبودهایى را که غیر خدا شایسته پرستش مى پندارید بخوانید، آنها نه قدرت دارند مشکلات و گرفتاریها را از شما برطرف سازند و نه دگرگونى در آن ایجاد کنند» (قُلِ ادْعُوا الَّذینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِه فَلا یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنْکُمْ وَلا تَحْویلاً).

در حقیقت این آیه همانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، منطق و عقیده مشرکان را از این راه ابطال مى کند که پرستش و عبادت آلهه یا به خاطر جلب منفعت است یا دفع زیان، در حالى که اینها قدرتى از خود ندارند که مشکلى را برطرف سازند و نه حتى مشکلى را جابه جا کنند.

 

تعبیر به «اَلَّذینَ» در این آیه بیانگر آن است که منظور همه معبودهاى غیرالله نیست، بلکه معبودهایى همچون فرشتگان و حضرت مسیح(ع) و مانند آنهاست.

(آیه 57) این آیه در حقیقت دلیلى است براى آنچه در آیه قبل گفته شد، مى گوید: مى دانید چرا آنها قادر نیستند مشکلى را از دوش شما، بدون اذن پروردگار بردارند براى این که خودشان براى حل مشکلات به در خانه خدا مى روند، خودشان سعى دارند به ذات پاک او تقرب جویند و هرچه مى خواهند از او بخواهند: «کسانى را که آنان مى خوانند، خودشان وسیله اى (براى تقرّب) به پروردگارشان مى جویند» (اُولئِکَ الَّذینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ اِلى رَبِّهِمُ الْوَسیلَةَ).

«وسیله اى هر چه نزدیکتر» (اَیُّهُمْ اَقْرَبُ).

«و به رحمت او امیدوارند» (وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ).

«و از عذاب او مى ترسند» (وَیَخافُونَ عَذابَهُ).

«چرا که عذاب پروردگارت (چنان شدید مى باشد که) همواره درخور پرهیز و وحشت است» (اِنَّ عَذابَ رَبِّکَ کانَ مَحْذُورًا).

رستاخیز قطعى است! تسلیم بهانه جویان نشو!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma