تهدیدهاى متقابل شعیب و قومش

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
منطق بى اساس لجوجان پایان عمر تبهکاران مدین

(آیه 91) شعیب این پیامبر بزرگ که به خاطر سخنان حساب شده و رسا و دلنشین به عنوان خطیب الانبیاء لقب گرفته، گفتارش را با صبر و حوصله و متانت و دلسوزى تمام ایراد کرد، اما ببینیم این قوم گمراه چگونه به او پاسخ گفتند.

آنها با چهار جمله که همگى حکایت از لجاجت و جهل و بى خبرى مى کرد جواب دادند. نخست این که: «گفتند: اى شعیب ما بسیارى از حرفهاى تو را نمى فهمیم» (قالُوا یا شُعَیْبُ ما نَفْقَهُ کَثیرًا مِمّا تَقُولُ).

اساساً سخنان تو سر و ته ندارد ! و محتوا و منطق با ارزشى در آن نیست که ما بخواهیم پیرامون آن بیندیشیم !

دیگر این که: «ما تو را در میان خود ضعیف و ناتوان مى بینیم» (وَاِنّا لَنَریکَ فینا ضَعیفًا).

گمان مکن اگر ما حساب تو را نمى رسیم به خاطر ترس از قدرت توست، «اگر ملاحظه قوم و قبیله ات (و احترامى که براى آنها قائل هستیم) نبود (تو را به بدترین صورتى به قتل مى رساندیم یعنى) تو را سنگباران مى کردیم» ! (وَلَوْلا رَهْطُکَ لَرَجَمْناکَ).

سرانجام گفتند: «تو براى ما فردى نیرومند و شکست ناپذیر نیستى» (وَما اَنْتَ عَلَیْنا بِعَزیز).

 

(آیه 92) شعیب بدون این که از سخنان زننده و توهینهاى آنها از جا در برود، با همان منطق شیوا و بیان رسا به آنها چنین پاسخ «گفت: اى قوم ! آیا این چند نفر قوم و قبیله من نزد شما از خداوند عزیزترند»؟ (قالَ یا قَوْمِ اَرَهْطى اَعَزُّ عَلَیْکُمْ مِنَ اللهِ).

شما که به خاطر فامیل من که به گفته خودتان به من آزار نمى رسانید چرا به خاطر «خدا» سخنانم را نمى پذیرید؟

آیا شما براى خدا احترام قائلید ؟ «با این که او و فرمان او را پشت سر انداخته اید» ؟ (وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَراءَکُمْ ظِهْرِیًّا).

و در پایان مى گوید: فکر نکنید خداوند اعمال شما را نمى بیند و سخنانتان را نمى شنود، یقین بدانید که: «پروردگار من به تمام اعمالى که انجام مى دهید، احاطه دارد» (اِنَّ رَبّى بِما تَعْمَلُونَ مُحیطٌ).

(آیه 93) از آنجا که مشرکان قوم شعیب در آخر سخنان خود، او را تهدید ضمنى به سنگسار کردن نمودند، شعیب موضع خویش را در برابر تهدید آنها چنین مشخص مى کند: «اى قوم من ! (هر چه در قدرت دارید مضایقه ننماید و) هر کارى از دستتان ساخته است انجام دهید» (وَیا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَکانَتِکُمْ).

«من نیز کار خودم را مى کنم» (اِنّى عامِلٌ).

«اما به زودى خواهید فهمید چه کسى گرفتار عذاب خوارکننده خواهد شد (من یا شما) و چه کسى دروغگوست» من یا شما ؟ (سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتیهِ عَذابٌ یُخْزیهِ وَمَنْ هُوَ کاذِبٌ).

«و حال که چنین است، شما در انتظار بمانید، من هم در انتظارم» (وَارْتَقِبُوا اِنّى مَعَکُمْ رَقیبٌ). شما در انتظار این باشید که بتوانید با قدرت و جمعیت و ثروت و نفوذتان بر من پیروز شوید من هم در انتظار این هستم که مجازات دردناک الهى به زودى دامان شما جمعیت گمراه را بگیرد و از صفحه گیتى براندازد !

منطق بى اساس لجوجان پایان عمر تبهکاران مدین
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma