(آیه 62) چون در آیات گذشته قسمتهایى از حالات مشرکان و افراد بى ایمان مطرح شده بود. از این به بعد شرح حال مؤمنان مخلص و مجاهد و پرهیزکار که درست در نقطه مقابل هستند بیان گردیده، آیه مى گوید: «آگاه باشید که اولیاى خدا نه ترسى بر آنان است و نه غمى دارند» (اَلا اِنَّ اَوْلِیاءَاللهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ). منظور غمهاى مادى و ترسهاى دنیوى است، وگرنه دوستان خدا وجودشان از خوف او مالامال است، ترس از عدم انجام وظایف و مسؤولیتها، و اندوه بر آنچه از موفقیتها از آنان فوت شده، که این ترس و اندوه جنبه معنوى دارد و مایه تکامل وجود انسان و ترقى اوست به عکس ترس و اندوه هاى مادى که مایه انحطاط و تنزّل است. اولیاء خدا کسانى هستند، که میان آنان و خدا حائل و فاصله اى نیست، حجابها از قلبشان کنار رفته، و در پرتو نور معرفت و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان مى بینند که هیچ گونه شک و تردیدى به دلهایشان راه نمى یابد، و به خاطر همین آشنایى با خدا ماسواى خدا در نظرشان کوچک و کم ارزش و ناپایدار و بى مقدار است. (آیه 63) این آیه «اولیاء خدا» را معرفى کرده، مى گوید: «آنها کسانى هستند که ایمان آورده اند و بطور مداوم تقوا و پرهیزکارى را پیشه خود ساخته اند» (اَلَّذینَ آمَنُوا وَکانُوا یَتَّقُونَ). (آیه 64) در این آیه روى مسأله عدم وجود ترس و غم و وحشت در اولیاى حق با این عبارت تأکید مى کند که: «براى آنان در زندگى دنیا و در آخرت بشارت است» (لَهُمُ الْبُشْرى فِى الْحَیوةِ الدُّنْیا وَفِى الاْخِرَةِ). باز براى تأکید اضافه مى کند: «سخنان پروردگار و وعده هاى الهى تغییر و تبدیل ندارد» و خداوند به این وعده خود نسبت به دوستانش وفا مى کند (لا تَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللهِ). «و این پیروزى و سعادت بزرگى است» براى هر کس که نصیبش شود (ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ). (آیه 65) و در این آیه روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) که سر سلسله اولیاء و دوستان خداست کرده و به صورت دلدارى و تسلى خاطر به او مى گوید: «سخنان ناموزون مخالفان و مشرکان غافل و بى خبر تو را غمگین نکند» (وَلا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ). «چرا که تمام عزت و قدرت از آن خداست» و در برابر اراده حق از دشمنان کارى ساخته نیست (اِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ جَمیعًا). او از تمام نقشه هاى آنها باخبر است «زیرا او شنوا و داناست» (هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ).