شنوندگان ناشنوا!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
فرار از جهاد ممنوع! دعوت به سوى حیات و زندگى

(آیه 20) این آیه در زمینه دعوت مسلمانان به اطاعت کامل از پیامبر اسلام در جنگ و صلح و در همه برنامه ها چنین مى گوید: «اى کسانى که ایمان آورده اید ! اطاعت خدا و پیامبرش کنید» (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَطیعُوا اللهَ وَرَسُولَهُ).

و باز براى تأکید اضافه مى کند: «هیچ گاه از اطاعت فرمان او روى گردان نشوید در حالى که سخنان او و اوامر و نواهیش را مى شنوید» (وَلا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَاَنْتُمْ تَسْمَعُونَ).

لحن آیه نشان مى دهد که بعضى از مؤمنان از وظیفه خود در این زمینه کوتاهى کرده بودند.

(آیه 21) در این آیه بار دیگر روى همین مسأله تکیه کرده، مى گوید: «همانند کسانى نباشید که مى گفتند شنیدیم ولى در حقیقت نمى شنیدند» (وَلا تَکُونُوا کَالَّذینَ قالُوا سَمِعْنا وَهُمْ لا یَسْمَعُونَ).

(آیه 22) از آنجا که گفتار بدون عمل و شنیدن بدون ترتیب اثر یکى از بزرگترین بلاهاى جوامع انسانى و سرچشمه انواع بدبختیهاست بار دیگر در این آیه روى همین مسأله تکیه کرده و با بیان زیباى دیگرى بحث را ادامه داده، مى گوید: «بدترین جنبندگان نزد خدا افرادى هستندکه نه گوش شنوا دارند و نه زبان گویا، و نه عقل و درک، کر و لال و بى عقلند» (اِنَّ شَرَّ الدَّوابِّ عِنْدَاللهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ).

 

از آنجا که قرآن کتاب عمل است نه یک کتاب تشریفاتى همه جا روى نتایج تکیه مى کند، در این آیه نیز کسانى که ظاهراً گوشهاى سالم دارند ولى در مسیر شنیدن آیات خدا و سخنان حق و برنامه هاى سعادت بخش نیستند، آنها را فاقد گوش مى داند و کسانى که زبان سالمى دارند امّا مهر سکوت بر لب زده نه دفاعى از حق مى کنند و نه مبارزه اى با ظلم و فساد نه ارشاد جاهل و نه امر به معروف و نه نهى از منکر و نه دعوت به راه حق بلکه این نعمت بزرگ خدا را در مسیر بیهوده گویى یا تملق و چاپلوسى در برابر صاحبان زر و زور و یا تحریف حق و تقویت باطل به کار مى گیرند همچون افراد لال و گنگ مى داند و آنان که از نعمت هوش و عقل بهره مندند اما درست نمى اندیشند همچون دیوانگان مى شمرد !

(آیه 23) در روایات آمده است که جمعى از بت پرستان لجوج نزد پیامبر آمده، گفتند: اگر جدّ بزرگ ما «قصىِّ بن کلاب» را زنده کنى و گواهى به نبوت تو دهد ما همگى تسلیم خواهیم شد ـآیه نازل شد و به آنها پاسخ داد.

آیه مى گوید: خداوند هیچ گونه مضایقه در دعوت آنها به سوى حق ندارد اگر آنها آمادگى مى داشتند و «خدا از این نظر خیر و نیکى در آنها مى دید حرف حق را به هر صورت بود به گوش آنها مى رسانید» (وَلَوْ عَلِمَ اللهُ فیهِمْ خَیْرًا لاََسْمَعَهُمْ). ولى آنها دروغ مى گویند و بهانه مى گیرند و هدفشان شانه خالى کردن از زیر بار حقّ است.

«و اگر با این حال (خداوند خواسته آنها را بپذیرد و) سخنان حق را بیش از این به گوش آنها بخواند (و یا جدّشان قصىِّ بن کلاب را زنده کند وگواهى اورا بشنوند) باز رو گردان مى شوند و اعراض مى کنند» (وَلَوْ اَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ).

این جمله ها در باره کسانى ا ست که بارها سخنان حق را شنیده اند و آیات روح پرور قرآن به گوش آنها رسیده و محتواى عالى آن را فهمیده اند ولى باز بر اثر تعصّب و لجاجت در مقام انکار بر آمدند.

این آیه جواب دندان شکنى است براى پیروان مکتب جبر، و نشان مى دهد که سرچشمه همه سعادتها از خود انسان شروع مى شود.

 

 

فرار از جهاد ممنوع! دعوت به سوى حیات و زندگى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma