آرزوهاى بیجا!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
محتواى سوره: حفظ قرآن از دست بردها

(آیه 2) سپس به آنها که در لجاجت و مخالفت با این آیات روشن الهى اصرار مىورزند هشدار مى دهد روزى فرا مى رسد که اینها از نتائج شوم کفر و تعصب کورکورانه و لجاجت خویش پشیمان خواهند شد و، «چه بسا این کافران آرزو مى کنند که اى کاش مسلمان بودند» (رُبَما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ کانُوا مُسْلِمینَ).

ممکن است آیه اشاره به پشیمانى گروههایى از کافران در آن جهان و این جهان باشد، در حالى که در آنجا قدرت بازگشت ندارند ! و در اینحا نیز تعصبها و لجاجتها و یا منافع مادّى اجازه نمى دهد که دین اسلام را بپذیرند.

(آیه 3) سپس با لحنى بسیار کوبنده مى گوید: اى پیامبر «اینها را به حال خود بگذار (تا همچون چهارپایان) بخورند، و از لذتهاى این زندگى ناپایدار بهره گیرند، و آرزوها آنها را از این واقعیت بزرگ غافل سازد ولى به زودى خواهند فهمید» (ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الاَْمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ).

اینها چون حیواناتى هستند که جز اصطبل و علف، و جز لذت مادى چیزى نمى فهمند و هر حرکتى دارند براى رسیدن به همین هاست.

پرده هاى غرور و غفلت و آرزوهاى دور و دراز چنان بر قلب آنها افتاده، و آنها را به خود مشغول ساخته که دیگر توانایى درک واقعیتى را ندارند.

اما آن گاه که پرده هاى غفلت و غرور از مقابل چشمانشان کنار رود، و خود را در آستانه مرگ و یا در عرصه قیامت ببینند، مى فهمند که چه اندازه در غفلت و تا چه حدّ زیانکار و بدبخت بوده اند.

(آیه 4) در این آیه براى این که گمان نکنند این مهلت و تمتع از لذایذ دنیا پایان ناپذیر است، اضافه مى کند: «ما هیچ گروهى را در هیچ شهر و آبادى نابود نکردیم مگر این که آنها، اجل معین و زمان تغییر ناپذیرى داشتند» (وَما اَهْلَکْنا مِنْ قَرْیَة اِلاّ وَلَها کِتابٌ مَعْلُومٌ).

 

(آیه 5) و «هیچ امت و جمعیتى از اجل معین خود پیشى نمى گیرد، و هیچ یک نیز عقب نخواهد افتاد» (ما تَسْبِقُ مِنْ اُمَّة اَجَلَها وَما یَسْتَأْخِرُونَ).

سنت الهى همه جا این بوده که به قدر کافى مهلت براى تجدید نظر و بیدارى و آگاهى بدهد، حوادث دردناک، و وسائل رحمت را یکى پس از دیگرى مى فرستد، تهدید مى کند، تشویق مى کند، اخطار مى نماید تا حجت بر همه مردم تمام شود.

ولى هنگامى که این مهلت به پایان رسید سرنوشت قطعى دامنشان را خواهد گرفت.

(آیه 6) در اینجا نخست به موضع گیریهاى خصمانه کفار در مقابل قرآن و پیامبر(صلى الله علیه وآله) اشاره کرده، مى گوید: «و آنها گفتند: اى کسى که قرآن بر تو نازل شده بطور قطع سوگند یاد مى کنیم (که تو دیوانه اى» ! (وَقالُوا یا اَیُّهَا الَّذى نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ اِنَّکَ لََمجْنُونُ).

و این تعبیر نهایت گستاخى و جسارت آنها را در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) مجسم مى کند.

آنها مقیاس را عقل کوچک و ناتوان خودشان قرار مى دهند و هر چه در این مقیاس نگنجد در نظر آنها بى عقلى و دیوانگى است !

و عجب این که این نابخردان وصله هایى به رهبران الهى مى چسباندند که گاهى کاملا با هم ضد و نقیض بود، گاهى آنها را «دیوانه» مى خواندند و گاهى «ساحر»، با این که ساحر کسى است که باید از زیرکى و هوشیارى خاصى برخوردار باشد و درست در نقطه ضد دیوانه است.

(آیه 7) آنها نه تنها چنین نسبتهاى نابخردانه اى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دادند بلکه براى بهانه جویى مى گفتند: اگر از راستگویانى چرا فرشتگان را براى ما نمى آورى» ! تا تصدیق گفتار تو کنند و ما ایمان بیاوریم (لَوْ ما تَأْتینا بِالْمَلائِکَةِ اِنْ کُنْتَ مِنَ الصّادِقینَ).

(آیه 8) خداوند به آنها چنین پاسخ مى گوید: «ما ملائکه را جز به حق نازل نمى کنیم» (ما نُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ اِلاّ بِالْحَقِّ).

«و آنگاه (که فرشتگان نازل شوند و حقیقت براى آنها جنبه شهود و حسى پیدا کند و بعد ایمان نیاورند) دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد» و به عذاب الهى نابود مى گردند (وَما کانُوا اِذًا مُنْظَرینَ).

به تعبیر دیگر اعجاز بازیچه نیست، بلکه براى اثبات حق است، و این امر به قدر کافى براى آنها که خواهان حقند ثابت شده، چرا که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) با در دست داشتن این قرآن و اعجازهاى دیگر رسالت خود را به ثبوت رسانده است.

 

محتواى سوره: حفظ قرآن از دست بردها
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma