نشانه هاى دوزخیان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
بلعم باعورا دانشمند دنیاپرست و منحرف مجازات استدراج

(آیه 179) در این آیه و دو آیه بعد مردم به دو گروه تقسیم شده اند و صفات هرکدام توضیح داده شده: «گروه دوزخیان و گروه بهشتیان».

نخست درباره دوزخیان با سوگند و تأکید چنین مى گوید: «ما بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم» (وَلَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ).

گرچه خداوند همه را پاک آفریده، ولى گروهى با اعمال خویش خود را نامزد دوزخ مى کنند و سرانجامشان شوم و تاریک است و گروهى با اعمال خود، خود را نامزد بهشت مى سازند و عاقبت کارشان خوشبختى و سعادت است.

سپس صفات گروه دوزخى را در سه جمله خلاصه مى کند: نخست این که: «آنها قلبهایى دارند که با آن درک و اندیشه نمى کنند» (لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها).

دیگر این که «چشمهاى روشن و حقیقت بین دارند اما با آن چهره حقایق را نمى نگرند» و همچون نابینایان کنار آن مى گذرند (وَلَهُمْ اَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها).

سوم این که: «با داشتن گوش سالم، سخنان حق را نمى شنوند» و همچون کران خود را از شنیدن حرف حق محروم مى سازند (وَلَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها).

«اینها در حقیقت همچون چهارپایانند» (اُولئِکَ کَالاَْنْعامِ). چرا که امتیاز آدمى از چهارپایان در فکر بیدار و چشم بینا و گوش شنواست که متأسفانه آنها همه را از دست داده اند «بلکه آنها از چهارپایان گمراهتر و پست تر مى باشند» (بَلْ هُمْ اَضَلُّ).

چرا که چهارپایان داراى این استعدادها و امکانات نیستند، ولى آنها با داشتن عقل سالم و چشم بینا و گوش شنوا امکان همه گونه ترقى و تکامل را دارند، اما بر اثر هوى پرستى و گرایش به پستیها این استعدادها را بلااستفاده مى گذارند.

«آنها افراد غافل و بیخبرى هستند» و به همین جهت در بیراهه هاى زندگى سرگردانند (اُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ).

چشمه آب حیات کنار دستشان، ولى از تشنگى فریاد مى کشند، درهاى سعادت در برابر رویشان باز است، اما حتى به آن نگاه نمى کنند.

(آیه 180) در این آیه اشاره به وضع گروه بهشتى کرده، صفات آنان را بیان مى کند، نخست براى بیرون آمدن از صف دوزخیان مردم را به توجه عمیق به اسماء حسناى خدا دعوت نموده، مى فرماید: «براى خدا نامهاى نیکى است، خدا را به آنها بخوانید» (وَلِلّهِ الاَْسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها).

منظور از «اسماء حسنى»، صفات مختلف پروردگار است که همگى نیک و همگى «حُسنى» است.

و منظور از خواندن خدا به اسماء حسنى تنها این نیست که الفاظ را بر زبان جارى کنیم و مثلا بگوییم یا عالِمُ، یا قادِرُ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، بلکه در واقع این است که این صفات را در وجود خودمان به مقدار امکان پیاده کنیم، و به تعبیر دیگر متصف به اوصاف او و متخلق به اخلاقش گردیم، و نیز اگر در بعضى روایات مانند روایتى که از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه نقل شده مى خوانیم: نَحْنُ وَاللهِ الاَْسْماءُ الْحُسْنى; به خدا سوگند ما اسماء حسناى خدا هستیم، اشاره به آن است که پرتو نیرومندى از آن صفات الهى در وجود ما منعکس شده و شناخت ما به شناخت ذات پاکش کمک مى کند.

سپس مردم را از این نکته برحذر مى دارد که اسامى خدا را تحریف نکنند و مى گوید: «آنها که اسماء خدا را تحریف کرده اند رها سازید، آنها به زودى به جزاى اعمال خویش گرفتار خواهند شد» (وَذَرُوا الَّذینَ یُلْحِدُونَ فى اَسْمائِه سَیُجْزَوْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ).

منظور از الحاد در اسماء خدا این است که الفاظ و مفاهیم آن را تحریف کنیم، یا او را به اوصافى توصیف نماییم که شایسته آن نیست، همانند مسیحیان که قائل به تثلیث و خدایان سه گانه شده اند، و یا این که صفات او را بر مخلوقاتش تطبیق نماییم.

(آیه 181) این آیه به دو قسمت که اساسى ترین صفات گروه بهشتیان است اشاره مى کند، مى فرماید: «و از کسانى که آفریدیم، امت و گروهى هستند که مردم را به حق هدایت مى کنند و به آن حکم مى کنند» (وَمِمَّنْ خَلَقْنا اُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ).

 

در واقع آنها دو برنامه ممتاز دارند، فکر، هدف، دعوت و فرهنگشان حق و به سوى حق است، و نیز عمل و برنامه ها و حکومتشان بر اساس حق و حقیقت مى باشد.

 

بلعم باعورا دانشمند دنیاپرست و منحرف مجازات استدراج
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma