چگونه سرانجام حق پیروز شد؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
مبارزه شروع مى شود! تهدیدهاى بیهوده!

(آیه 113) از این به بعد سخن از درگیرى موسى(ع) با ساحران و سرانجام کار او در این مبارزه به میان آمده است.

آیه مى گوید: «ساحران به دعوت فرعون به سراغ او شتافتند و نخستین چیزى که با او در میان گذاشتند این بود که آیا ما اجر و پاداش فراوانى در صورت غلبه بر دشمن خواهیم داشت» (وَجاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قالُوا اِنَّ لَنا لاََجْرًا اِنْ کُنّا نَحْنُ الْغالِبینَ).

(آیه 114) فرعون نیز بلافاصله وعده مساعد به آنها داد و گفت: «آرى «نه تنها اجر و پاداش مادى خواهید داشت) بلکه از مقربان درگاه من نیز خواهید شد» ! (قالَ نَعَمْ وَاِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبینَ).

و به این ترتیب هم وعده «مال» به آنها داد و هم وعده «مقام بزرگ».

(آیه 115) سرانجام موعد معینى براى مقابله موسى(ع) با ساحران تعیین شد و از همه مردم براى مشاهده این ماجرا دعوت به عمل آمد.

روز موعود فرارسید و ساحران همه مقدمات کار خود را فراهم ساخته بودند، یک مشت ریسمان و عصا که درون آنها گویا مواد شیمیایى مخصوصى قرار داده شده بود تهیه کردند که در برابر تابش آفتاب به صورت گازهاى سبکى در مى آمد و آن طنابها و عصاهاى توخالى را به حرکت در مى آورد.

صحنه عجیبى بود، موسى(ع) تک و تنها ـفقط برادرش با او بودـ در برابر انبوه جمعیت ساحران و مردم «گفتند: اى موسى ! یا (تو شروع به کار کن و وسائل سحرت را) بیفکن و یا ما آغاز مى کنیم و وسائل خود را مى افکنیم» (قالُوا یا مُوسى اِمّا اَنْ تُلْقِىَ وَاِمّا اَنْ نَکُونَ نَحْنُ الْمُلْقینَ).

(آیه 116) موسى با خونسردى مخصوصى در پاسخ «گفت: (شما قبلا شروع کنید) شما وسائل خود را بیفکنید» ! (قالَ اَلْقُوا).

«هنگامى که ساحران طنابها و ریسمانها را به وسط میدان افکندند، مردم را چشم بندى کرده و (با اعمال و گفتارهاى اغراق آمیز خود) هول و وحشتى در دل مردم افکندند و سِحر عظیمى در برابر آنها انجام دادند» (فَلَمّا اَلْقَوْا سَحَرُوا اَعْیُنَ النّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجاؤُا بِسِحْر عَظیم).

کلمه «سِحر» به معنى خدعه و نیرنگ و شعبده و تردستى است، گاهى نیز به معنى هر چیزى که عامل و انگیزه آن نامرئى و مرموز باشد، آمده است.

(آیه 117) در این هنگام که همه مردم به جنب و جوش افتاده بودند و غریو شادى از هر سو بلند بود و فرعون و اطرافیانش تبسم رضایت بخشى بر لب داشتند و برق شادى از چشمانشان مى درخشید، وحى الهى به سراغ موسى(ع) آمد و او را فرمان به انداختن عصا داد، ناگهان صحنه بکلى دگرگون شد و رنگ از چهره ها پرید و تزلزل برارکان فرعون و یارانش افتاد، چنانکه قرآن مى گوید: «و ما وحى به موسى کردیم که عصایت را بیفکن ناگهان (به صورت اژدهایى درآمد و) با دقت و سرعت، مارهاى دروغین و وسائل قلابى ساحران را جمع کرد» (وَاَوْحَیْنا اِلى مُوسى اَنْ اَلْقِ عَصاکَ فَاِذاهِىَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ).

(آیه 118) «در این هنگام حق آشکار شد و اعمال آنها که بى اساس و نادرست بود، باطل گردید» (فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ).

زیرا کار موسى یک واقعیت بود و اعمال آنها یک مشت تقلب و تزویر و چشم بندى و اغفال.

و این نخستین ضربتى بود که بر پایه قدرت فرعون جبّار فرود آمد.

(آیه 119) در این آیه مى گوید: «به این ترتیب آثار شکست در آنها نمایان شد و همگى خوار و کوچک و ناتوان شدند» (فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَانْقَلَبُوا صاغِرینَ).

(آیه 120) ضربه مهمتر آنگاه واقع شد که صحنه مبارزه ساحران با موسى(ع) بکلى تغییر شکل داد، ناگهان «همه ساحران به زمین افتادند و براى عظمت خداوند سجده کردند» (وَاُلْقِىَ السَّحَرَةُ ساجِدینَ).

(آیه 121) «و فریاد زدند ما به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم» (قالُوا آمَنّا بِرَبِّ الْعالَمینَ).

(آیه 122) «همان پروردگار موسى و هارون» (رَبِّ مُوسى وَهرُونَ).

و این چیزى بود که به هیچوجه براى فرعون ودستگاه او قابل پیش بینى نبود.

مبارزه شروع مى شود! تهدیدهاى بیهوده!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma