دعوت جهانى پیامبر

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
2ـ بشارت ظهور پیامبر در کتب عهدین: گوشه اى از نعمتهاى خدا به بنى اسرائیل

(آیه 158) در حدیثى از امام مجتبى(علیه السلام) چنین مى خوانیم: عده اى از یهود نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمدند و گفتند: اى محمد تویى که گمان مى برى فرستاده خدایى و همانند موسى(ع) بر تو وحى فرستاده مى شود؟!

پیامبر(صلى الله علیه وآله) کمى سکوت کرد، سپس فرمود: آرى منم سیّد فرزندان آدم و به این افتخار نمى کنم، من خاتم پیامبران و پیشواى پرهیزکاران و فرستاده پروردگار جهانیانم.

آنها سؤال کردند به سوى چه کسى؟ به سوى عرب یا عجم یا ما؟

خداوند آیه مورد بحث را نازل کرد، و رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به تمام جهانیان با صراحت در ضمن آن شرح داد.

نخست به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد: «بگو: اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم» (قُلْ یا اَیُّهَا النّاسُ اِنّى رَسُولُ اللهِ اِلَیْکُمْ جَمیعًا).

این آیه همانند آیات بسیار دیگرى از قرآن مجید، دلیل روشنى بر جهانى بودن دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) است.

 

سپس خدایى را که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به سوى او دعوت مى کند با سه صفت معرفى مى کند: «خداوندى که حکومت آسمانها و زمین از آن اوست» (الَّذى لَهُ مُلْکُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ).

خداوندى که «معبودى شایسته پرستش، جز او وجود ندارد» (لااِلهَ اِلاّ هُوَ).

خداوندى که «زنده مى کند و مى میراند» و نظام حیات و مرگ به فرمان اوست (یُحْیى وَیُمیتُ).

و در پایان از همه مردم جهان دعوت مى کند که «به خدا و فرستاده او پیامبر درس نخوانده و قیام کننده از میان توده هاى جمعیت، ایمان بیاورید» (فَآمِنُوا بِاللهِ وَرَسُولاه ِلنَّبِىِّ الاُْمِّىِّ).

«پیامبرى که (تنها دیگران را دعوت به این حقایق نمى کند، بلکه در درجه اول خودش به آنچه مى گوید، یعنى) به خدا و سخنان او ایمان دارد» (الَّذى یُؤْمِنُ بِاللهِ وَکَلِماتِهِ).

نه تنها آیاتى را که بر خودش نازل شده مى پذیرد، بلکه تمام کتب راستین انبیاء پیشین را نیز مى پذیرد.

تمام تاریخ پیامبر(صلى الله علیه وآله) به این حقیقت گواهى مى دهد، که او بیش از همه به تعلیمات خویش و آیات قرآن پاى بند بود و ایمان داشت.

آرى ! از چنین پیامبرى باید پیروى کنید، تا نور هدایت در قلب شما بتابد و در مسیر سعادت قرار گیرید، مى فرماید: «و از او پیروى کنید تا هدایت یابید» (وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ).

اشاره به این که ایمان به تنهایى کافى نیست، بلکه در صورتى مفید خواهد بود که با پیروى عملى تکمیل گردد.

(آیه 159) در این آیه باز سخن پیرامون بنى اسرائیل و سرنوشت و رویدادهاى تاریخ آنهاست، نخست اشاره به واقعیتى مى کند که شبیه آن را در قرآن بسیار دیده ایم واقعیتى که حکایت از روح حق طلبى قرآن دارد، و آن احترام به موقعیت اقلیتهاى صالح است یعنى: چنان نبود که بنى اسرائیل یکپارچه فاسد و مفسد باشند

و این نژاد عموماً مردمى گمراه و سرکش معرفى شوند، بلکه در برابر اکثریت مفسده جو، اقلیتى وجود داشتند صالح و ناهماهنگ با کارهاى اکثریت، قرآن براى این اقلیت صالح اهمیت خاصى قائل شده است.

مى گوید: «از قوم موسى(ع) گروهى هستند که دعوت به سوى حق مى کنند و حاکم به حق و عدالتند» (وَمِنْ قَوْمِ مُوسى اُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِه یَعْدِلُونَ).

این آیه ممکن است اشاره به گروه کوچکى باشد که در برابر سامرى و دعوت او تسلیم نشدند و همه جا حامى و طرفدار مکتب موسى(ع) بودند و یا گروههاى صالح دیگرى که بعد از موسى(ع) به روى کار آمدند.

 

2ـ بشارت ظهور پیامبر در کتب عهدین: گوشه اى از نعمتهاى خدا به بنى اسرائیل
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma