پراکندگى یهود!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
چگونه دست به گناه زدند؟ آخرین سخن در باره قوم یهود

(آیه 167) این آیه و آیه بعد اشاره به قسمتى از کیفرهاى دنیوى آن جمع از یهود است که در برابر فرمانهاى الهى قد علم کردند و حق و عدالت و درستى را زیر پا گذاردند.

نخست مى گوید: به خاطر بیاور «زمانى که پروردگار تو اعلام داشت که بر این جمعیت گنهکار، عده اى را مسلط مى کند، که بطور مداوم تا دامنه قیامت آنها را در ناراحتى و عذاب قرار دهند» (وَاِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ مَنْ یَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذابِ).

از این آیه استفاده مى شود که این گروه سرکش، هرگز روى آرامش کامل نخواهند دید، هرچند براى خود حکومت و دولتى تأسیس کنند.

و در پایان آیه اضافه مى کند که: «پروردگار تو هم مجازاتش براى مستحقان، سریع است، و هم (نسبت به خطاکاران توبه کار) آمرزنده و مهربان است» (اِنَّ رَبَّکَ لَسَریعُ الْعِقابِ وَاِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحیمٌ).

و این جمله نشان مى دهد که خداوند راه بازگشت را به روى آنان باز گذارده، تا کسى گمان نبرد که سرنوشت اجبارى توأم با بدبختى و کیفر و مجازات براى آنها تعیین شده است.

(آیه 168) در این آیه به پراکندگى یهود در جهان اشاره کرده، مى گوید: «ما آنها را در زمین متفرق ساختیم به گروههاى مختلفى تقسیم شدند، بعضى از آنها صالح بودند (به همین دلیل هنگامى که فرمان حق و دعوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را شنیدند، ایمان آوردند) و جمعى دیگر ناصالح بودند» و حق را پشت سر انداختند و براى تأمین زندگى مادى خود از هیچ کارى فروگذار نکردند (وَقَطَّعْناهُمْ فِى الاَْرْضِ اُمَمًا مِنْهُمُ الصّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذلِکَ).

باز در این آیه این حقیقت تجلى مى کند که اسلام هیچ گونه خصومتى با نژاد یهود ندارد و به عنوان پیروان یک مکتب و یا وابستگان به یک نژاد، آنها را محکوم نمى نماید بلکه مقیاس و معیار سنجش را اعمال آنها قرار مى دهد.

سپس اضافه مى کند: «ما آنها را با وسائل گوناگون، نیکیها و بدیها آزمودیم شاید باز گردند» (وَبَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَالسَّیِّئاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ).

گاهى آنها را تشویق کردیم و در رفاه و نعمت قرار دادیم، تا حس شکرگزارى در آنها برانگیخته شود و به سوى حق بازآیند، و گاهى به عکس آنها را در شدائد و سختیها و مصائب فرو بردیم، تا از مرکب غرور و خودپرستى و تکبر فرودآیند و به ناتوانى خویش پى برند، شاید بیدار شوند و به سوى خدا باز گردند، و هدف در هر دو حال مسأله تربیت و هدایت و بازگشت به سوى حق بوده است.

(آیه 169) در آیات گذشته سخن از نیاکان یهود بود، ولى در این آیه، بحث از فرزندان و اخلاف آنها به میان آمده است.

نخست یادآور مى شود که: «پس از آنها، فرزندانى جاى آنها را گرفتند که وارث کتاب (آسمانى تورات) شدند; اما با این حال متاع این دنیاى پست را گرفته» بر اطاعت خدا ترجیح مى دهند (فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا الاَْدْنى).

سپس اضافه مى کند: هنگامى که آنها در کشمکش وجدان از یک سو، و منافع مادى از سوى دیگر قرار مى گیرند، دست به دامن امیدهاى کاذب زده، «و مى گویند (ما این منفعت نقد را مشروع یا نامشروع به چنگ مى آوریم، خداوند رحیم و مهربان است) و به زودى ما مورد بخشش قرار خواهیم گرفت» (وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنا).

این جمله نشان مى دهد که آنها بعد از انجام چنین کارى یک نوع پشیمانى زودگذر و حالت توبه ظاهرى به خود مى گرفتند، ولى بطورى که قرآن مى گوید: این ندامت و پشیمانى آنها به هیچوجه ریشه نداشت به همین دلیل «اگر سود مادى دیگرى همانند آن به دستشان مى آمد، آن رانیز مى گرفتند» (وَاِنْ یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ یَأْخُذُوهُ).

در هر حال این جمله اشاره به رشوه خواریهاى جمعى از یهود، و تحریف آیات آسمانى به خاطر آن، و فراموش کردن احکام پروردگار به خاطر تضادّ با منافع آنها مى کند.

لذا به دنبال آن مى فرماید: «آیا اینها به وسیله کتاب آسمانیشان (تورات) پیمان نبسته بودند که بر خدا (دروغ نبندند و احکام او را تحریف نکنند و) جز حق چیزى نگویند ؟!» (اَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ میثاقُ الْکِتابِ اَنْ لایَقُولُوا عَلَى اللهِ اِلاَّ الْحَقَّ).

 

سپس مى گوید: اگر آنها از آیات الهى آگاهى نداشتند و دست به این اعمال خلاف مى زدند ممکن بود براى خودشان عذرى بسازند، ولى اشکال کار این است که: «آنها کراراً محتویات تورات را دیده و فهمیده بودند» (وَدَرَسُوا ما فیهِ). در عین حال آن را ضایع ساختند و فرمانش را پشت سر انداختند.

سرانجام مى فرماید: اینها اشتباه مى کنند، و این اعمال و متاعها سودى براى آنها نخواهد داشت، بلکه «سراى آخرت براى پرهیزکاران بهتر است» (وَالدّارُ الاْخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ).

«آیا شما حقایقى را به این روشنى درک نمى کنید» (اَفَلا تَعْقِلُونَ).

(آیه 170) در این آیه در برابر گروه فوق اشاره به گروه دیگر مى کند که آنها نه تنها از هرگونه تحریف و کتمان آیات الهى برکنار بودند، بلکه به آن تمسک جسته و موبه مو آنها را اجرا کردند، قرآن این جمعیت را «مصلحان جهان» نام نهاده و اجر و پاداش مهمى براى آنها قائل شده و در باره آنها چنین مى گوید: «کسانى که تمسک به کتاب پروردگار جویند و نماز را برپا دارند (پاداش بزرگى خواهند داشت) زیرا ما پاداش مصلحان را ضایع نخواهیم ساخت» (وَالَّذینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتابِ وَاَقامُوا الصَّلوةَ اِنّا لا نُضیعُ اَجْرَ الْمُصْلِحینَ).

آیه فوق به خوبى نشان مى دهد که اصلاح واقعى در روى زمین بدون تمسک به کتب آسمانى و فرمانهاى الهى امکان پذیر نمى باشد، و این تعبیر بار دیگر این حقیقت را تأکید مى کند که دین و مذهب تنها یک برنامه مربوط به جهان ماوراءطبیعت و یا سراى آخرت نیست، بلکه آیینى است در متن زندگى انسانها، و در طریق حفظ منافع تمام افراد بشر و اجراى اصول عدالت و صلح و رفاه و آسایش و بالاخره هر مفهومى که در معنى وسیع «اصلاح» جمع است.

چگونه دست به گناه زدند؟ آخرین سخن در باره قوم یهود
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma