رؤیا و خواب دیدن

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
بارقه امید و آغاز مشکلات نقشه نهایى کشیده شد

خواب و رؤیا بر چند قسم است:

1ـ خوابهاى مربوط به گذشته زندگى و امیال و آرزوها که بخش مهمى از خوابهاى انسان را تشکیل مى دهد.

2ـ خوابهاى پریشان و نامفهوم که معلول فعالیت توهّم و خیال است اگرچه ممکن است انگیزه هاى روانى داشته باشد.

3ـ خوابهایى که مربوط به آینده است و از آن گواهى مى دهد.

جالب این که در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین مى خوانیم: «خوابو رؤیا سه گونه است; گاهى بشارتى از ناحیه خداوند است، گاه وسیله غم و اندوه از سوى شیطان، و گاه مسائلى است که انسان در فکر خود مى پروراند و آن را در خواب مى بیند».

روشن است که خوابهاى شیطانى چیزى نیست که تعبیر داشته باشد، اما خوابهاى رحمانى که جنبه بشارت دارد حتماً باید خوابى باشد که از حادثه مسرت بخش در آینده پرده بردارد.

(آیه 7) از اینجا درگیرى برادران یوسف، با یوسف شروع مى شود:

 

نخست اشاره به درسهاى آموزنده فراوانى که در این داستان است کرده، مى گوید: «به یقین در سرگذشت یوسف و برادرانش، نشانه هایى براى سؤال کنندگان بود» (لَقَدْ کانَ فى یُوسُفَ وَاِخْوَتِه آیاتٌ لِلسّائِلینَ).

چه درسى از این برتر که گروهى از افراد نیرومند با نقشه هاى حساب شده اى که از حسادت سرچشمه گرفته براى نابودى یک فرد ظاهراً ضعیف و تنها، تمام کوشش خود را به کار گیرند، اما به همین کار، بدون توجه او را بر تخت قدرت بنشانند و فرمانرواى کشور پهناورى کنند، و در پایان همگى در برابر او سر تعظیم فرود آورند، این نشان مى دهد وقتى خداکارى را اراده کند مى تواند آن را، حتى به دست مخالفین آن کار، پیاده کند، تا روشن شود که یک انسان پاک و با ایمان تنها نیست و اگر تمام جهان به نابودى او کمر بندند تا خدا نخواهد تار مویى از سر او کم نخواهند کرد !

(آیه 8) یعقوب دوازده پسر داشت، که دو نفر از آنها «یوسف» و «بنیامین» از یک مادر بودند، یعقوب نسبت به این دو پسر مخصوصاً یوسف محبت بیشترى نشان مى داد، زیرا کوچکترین فرزندان او محسوب مى شدند و طبعاً نیاز به حمایت و محبت بیشترى داشتند، دیگر این که، طبق بعضى از روایات مادر آنها «راحیل» از دنیا رفته بود، و به این جهت نیز به محبت بیشترى محتاج بودند، از آن گذشته مخصوصاً در یوسف، آثار نبوغ و فوق العادگى نمایان بود، مجموع این جهات سبب شد که یعقوب آشکارا نسبت به آنها ابراز علاقه بیشترى کند.

برادران حسود بدون توجه به این جهات از این موضوع سخت ناراحت شدند، بخصوص که شاید بر اثر جدایى مادرها، رقابتى نیز در میانشان طبعاً وجود داشت، لذا دور هم نشستند «و گفتند یوسف و برادرش نزد پدر از ما محبوبترند، با این که ما جمعیتى نیرومند و کارساز هستیم» و زندگى پدر را به خوبى اداره مى کنیم، و به همین دلیل باید علاقه او به ما بیش از این فرزندان خردسال باشد که کارى از آنها ساخته نیست (اِذْ قالُوا لَیُوسُفُ وَاَخُوهُ اَحَبُّ اَلى اَبینا مِنّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ).

و به این ترتیب با قضاوت یک جانبه خود پدر را محکوم ساختند و گفتند: «بطور قطع پدر ما در گمراهى آشکارى است» ! (اِنَّ اَبانا لَفى ضَلال مُبین).

البته منظور آنها گمراهى دینى و مذهبى نبود چرا که آیات آینده نشان مى دهد آنها به بزرگى و نبوت پدر اعتقاد داشتند و تنها در زمینه طرز معاشرت به او ایراد مى گرفتند.

بارقه امید و آغاز مشکلات نقشه نهایى کشیده شد
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma