بارقه امید و آغاز مشکلات

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
نقش داستان در زندگى انسانها رؤیا و خواب دیدن

(آیه 4) قرآن داستان یوسف را از خواب عجیب و پر معنى او آغاز مى کند، زیرا این خواب در واقع نخستین فراز زندگى پرتلاطم یوسف محسوب مى شود.

او یک روز صبح هنگامى که بسیار کم سن و سال بود با هیجان و شوق به سراغ پدر آمد و پرده از روى حادثه تازه اى برداشت که در ظاهر چندان
مهم نبود.

«هنگامى که یوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب یازده ستاره دیدم (که از آسمان فرود آمدند) و خورشید و ماه نیز (آنها را همراهى مى کردند) همگى را دیدم که در برابر من سجده مى کنند» (اِذْ قالَ یُوسُفُ لاَِبیهِ یا اَبَتِ اِنّى رَأَیْتُ اَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لى ساجِدینَ).

ابن عباس مفسر معروف اسلامى مى گوید: یوسف این خواب را در شب جمعه که مصادف شب قدر، (شعب تعیین سرنوشتها و مقدرات بود) دید.

 

البته روشن است که منظور از «سجده» در اینجا خضوع و تواضع مى باشد وگرنه سجده به شکل سجده معمولى انسانها در مورد خورشید و ماه و ستارگان مفهوم ندارد.

(آیه 5) این خواب هیجان انگیز و معنى دار، یعقوب پیامبر را در فکر فرو برد. خورشید و ماه و ستارگاه آسمان ؟ آن هم یازده ستاره ؟ فرود آمدند و در برابر فرزندم یوسف سجده کردند، چقدر پرمعنى است ؟ حتماً خورشید و ماه، من و مادرش (یا من و خاله اش) مى باشیم، و یازده ستاره، برادرانش، قدر و مقام فرزندم آنقدر بالا مى رود که ستارگان آسمان و خورشید و ماه سر بر آستانش مى سایند، آنقدر در پیشگاه خدا عزیز و آبرومند مى شود که آسمانیان در برابرش خضوع مى کنند، چه خواب پرشکوه و جالبى ؟!

لذا با لحن آمیخته با نگرانى و اضطراب اما توأم با خوشحالى به فرزندش چنین «گفت: فرزندم ! این خوابت را براى برادرانت بازگو مکن» (قالَ یا بُنَىَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلى اِخْوَتِکَ).

«چرا که آنها براى تو نقشه هاى خطرناک خواهند کشید» (فَیَکیدُوا لَکَ کَیْدًا).

من مى دانم «شیطان براى انسان دشمن آشکارى است» (اِنَّ الشَّیْطانَ لِلاِْنْسانِ عَدُوٌّ مُبینٌ).

او منتظر بهانه اى است که وسوسه هاى خود را آغاز کند، به آتش کینه و حسد دامن زند، و حتى برادران را به جان هم اندازد.

(آیه 6) ولى این خواب تنها بیانگر عظمت مقام یوسف در آینده از نظر ظاهرى و مادى نبود، بلکه نشان مى داد که او به مقام نبوت نیز خواهد رسید، چرا که سجده آسمانیان دلیل بر بالا گرفتن مقام آسمانى اوست، و لذا پدرش یعقوب اضافه کرد: «و این چنین پروردگارت تو را برمى گزیند» (وَکَذلِکَ یَجْتَبیکَ رَبُّکَ).

«و از تعبیر خواب به تو تعلیم مى دهد» (وَیُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْویلِ الاَْحادیثِ).

«و نعمتش را بر تو و آل یعقوب تکمیل مى کند» (وَیُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَعَلى آلِ یَعْقُوبَ).

 

«همان گونه که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق آن (نعمت) را تمام کرد» (کَما اَتَمَّها عَلى اَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ اِبْرهیمَ وَاِسْحقَ).

آرى ! «پروردگارت عالم است و از روى حکمت کار مى کند» (اِنَّ رَبَّکَ عَلیمٌ حَکیمٌ).

از درسهایى که این بخش از آیات به ما مى دهد درس حفظ اسرار است، که گاهى حتى در مقابل برادران نیز باید عملى شود، همیشه در زندگى انسان اسرارى وجود دارد که اگر فاش شود ممکن است آینده او یا جامعه اش را به خطر اندازد، خویشتن دارى درحفظ این اسرار یکى ازنشانه هاى وسعت روح وقدرت اراده است.

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اسرار تو همچون خون توست که باید تنها در عروق خودت جریان یابد».

نقش داستان در زندگى انسانها رؤیا و خواب دیدن
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma