تفسیر: بتخانه اى در چهره مسجد!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
شأن نزول یک تجارت بى نظیر!

در این آیه به وضع گروه دیگرى از مخالفان اشاره کرده، مى گوید: «گروهى دیگر از آنها مسجدى در مدینه اختیار کردند» که هدفهاى شومى زیر این نام مقدس داشتند (وَالَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا).

سپس هدفهاى آنها را در چهار قسمت زیر خلاصه مى کند:

 

1ـ منظور آنها این بود که با این عمل «ضرر و زیانى» به مسلمانان برسانند (ضِرارًا).

2ـ «تقویت مبانى کفر» و بازگشت دادن مردم به وضع قبل از اسلام (وَکُفْرًا).

3ـ «ایجاد تفرقه در میان صفوف مسلمانان» (وَتَفْریقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ).

زیرا با اجتماع گروهى در این مسجد، مسجد «قبا» که نزدیک آن بود و یا مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله) که از آن فاصله داشت از رونق مى افتاد.

از این جمله، چنین بر مى آید که نباید فاصله بین مساجد آن چنان باشد که روى اجتماع یکدیگر اثر بگذارند.

4ـ آخرین هدف آنها این بود که: «مرکز و کانونى براى کسى که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بود (و سوابق سوئش بر همگان روشن بود) بسازند تا از این پایگاه نفاق، برنامه هاى خود را عملى سازند» (وَاِرْصادًا لِمَنْ حارَبَ اللهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ).

ولى عجب این است که تمام این اغراض سوء و اهداف شوم را در یک لباس زیبا و ظاهرفریب پیچیده بودند; «و حتى سوگند یاد مى کردند که ما جز نیکى قصد و نظر دیگرى نداشتیم» (وَلَیَحْلِفُنَّ اِنْ اَرَدْنا اِلاَّ الْحُسْنى).

ولى قرآن اضافه مى کند: «خداوندى (که از اسرار درون همه آگاه است و غیب و شهود برایش یکسان مى باشد) گواهى مى دهد که بطورمسلم آنها دروغگو هستند» (وَاللهُ یَشْهَدُ اِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ).

(آیه 108) خداوند در این آیه تأکید بیشترى روى این موضوع حیاتى کرده، به پیامبرش صریحاً دستور مى دهد که: «هرگز در این مسجد قیام به عبادت مکن» و نماز مگزار (لا تَقُمْ فیهِ اَبَدًا).

بلکه به جاى این مسجد «شایسته تر این است که در مسجدى قیام به عبادت کنى که شالوده آن در روز نخست براساس تقوا گذارده شده است» (لَمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ اَوَّلِ یَوْم اَحَقُّ اَنْ تَقُومَ فیهِ).

نه این مسجدى که شالوده و اساسش از روز نخست بر کفر و نفاق و بى دینى و تفرقه بنا شده است.

سپس قرآن اضافه مى کند: علاوه بر این که این مسجد از اساس بر شالوده تقوا گذارده شده، «گروهى از مردان در آن به عبادت مشغولند که دوست مى دارند خود را پاکیزه نگه دارند، و خدا پاکیزگان را دوست دارد» (فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ اَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ).

پاکیزگى و طهارت در اینجا معنى وسیعى دارد که هرگونه پاکسازى روحانى از آثار شرک و گناه، و جسمانى از آثار آلودگى به کثافات را شامل مى شود.

(آیه 109) در این آیه مقایسه اى میان دو گروه مؤمنان که مساجدى همچون مسجد قبا را بر پایه تقوا بنا مى کنند با منافقاتى که شالوده کار خود را بر کفر و نفاق و تفرقه و فساد قرار مى دهند به عمل آمده است.

نخست مى گوید: «آیا کسى که بناى آن مسجد را بر پایه تقوا و پرهیز از مخالفت فرمان خدا و جلب خشنودى او نهاده است بهتر است، یا کسى که شالوده آن را بر لبه پرتگاه سستى در کنار دوزخ نهاده که به زودى در آتش جهنم سقوط خواهد کرد» ! (اَفَمَنْ اَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللهِ وَرِضْوان خَیْرٌ اَمْ مَنْ اَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى شَفا جُرُف هار فَانْهارَبِه فى نارِ جَهَنَّمَ).

تشبیه فوق با نهایت روشنى و وضوح بى ثباتى و سستى کار منافقان و استحکام و بقاى کار اهل ایمان و برنامه هاى آنها را روشن مى سازد.

و از آنجا که گروه منافقان هم به خویشتن ستم مى کنند و هم به جامعه، در آخر آیه مى فرماید: «خداوند ظالمان را هدایت نمى کند» (وَاللهُ لا یَهْدِى الْقَوْمَ الظّالِمینَ).

(آیه 110) در این آیه اشاره به لجاجت و سرسختى منافقان کرده، مى گوید: آنها چنان در کار خود سرسختند و در نفاق سرگردان، و در تاریکى و ظلمت کفر حیرانند که حتى «بنایى را که خودشان بر پا کردند همواره به عنوان یک عامل شک و تردید ـیا یک نتیجه شک و تردیدـ در قلوب آنها باقى مى ماند، مگر این که دلهاى آنها قطعه قطعه شود و بمیرند» (لا یَزالُ بُنْیانُهُمُ الَّذى بَنَوْا ریبَةً فى قُلُوبِهِمْ اِلاّاَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ).

و در آخر آیه مى گوید: «و خداوند دانا و حکیم است» (وَاللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ).

اگر به پیامبرش دستور مبارزه و درهم کوبیدن چنین بناى ظاهراً حق به جانبى را داد به خاطر آگاهى از نیات سوء بناکنندگان و باطن و حقیقت این بنا بود این دستور عین حکمت و بر طبق مصلحت و صلاح حال جامعه اسلامى صادر شد نه یک قضاوت عجولانه بود و نه زاییده یک هیجان و عصبانیت.

شأن نزول یک تجارت بى نظیر!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma