(آیه 5) در اینجا قرآن به مسأله «معاد» مى پردازد، و با ارتباط و پیوستگى خاصى که میان مسأله مبدأ و معاد است، این بحث را تحکیم بخشیده، مى گوید: «و اگر (از چیزى) تعجب مى کنى، عجیب گفتار آنهاست که مى گویند: آیا هنگامى که خاک شدیم بار دیگر آفرینش تازه اى پیدا خواهیم کرد» ؟! (وَاِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ ءَاِذا کُنّا تُرابًا ءَاِنّا لَفى خَلْق جَدید). سپس وضع فعلى و سرنوشت آینده این گروه را در سه جمله بیان مى کند: ابتدا مى گوید: «اینها کسانى هستند که به پروردگارشان کافر شدند» (اُولئِکَ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ). چرا که خداوند و ربوبیت او را قبول داشتند، هرگز در قدرت او در مسأله معاد و تجدید حیات انسان تردید نمى کردند. دیگر این که بر اثر کفر و بى ایمانى و خارج شدن از زیر پرچم آزادگى توحیدى، زنجیرهاى بت پرستى، هوى پرستى، ماده پرستى و جهل و خرافات را با دست خود بر گردن خویش نهاده اند همانطور که آیه مى فرماید: «و آنان غل و زنجیرها در گردنشان است» (وَاُولئِکَ الاَْغْلالُ فى اَعْناقِهِمْ). «و چنین افرادى (با این وضع و این موقعیت) مسلماً اصحاب دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند» و جز این نتیجه و انتظارى در باره آنان نیست(وَاُولئِکَ اَصْحابُ النّارِهُمْ فیها خالِدُونَ). (آیه 6) در این آیه به یکى دیگر از سخنان غیرمنطقى مشرکان پرداخته و مى گوید: «آنها به جاى این که از خداوند به وسیله تو تقاضاى رحمت کنند، درخواست تعجیل عذاب و کیفر و مجازات مى نمایند» (وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ). آیا آنها فکر مى کنند مجازات الهى دروغ است ؟ «با این که در گذشته عذابهایى (بر امتهاى سرکش پیشین) نازل گردید» که اخبار آن بر صفحات تاریخ و در دل زمین ثبت است (وَقَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْـمَثُـلاتُ). سپس اضافه مى کند: «پروردگار تو نسبت به مردم ـبا این که ظلم مى کنندـ داراى مغفرت است، و (در عین حال) پروردگارت داراى عذاب شدید است» (وَاِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَة لِلنّاسِ عَلى ظُلْمِهِمْ وَاِنَّ رَبَّکَ لَشَدیدُ الْعِقابِ).