بار دیگر قرآن به بحث نبوت باز مى گردد. و قسمت دیگرى از گفتگوهاى مشرکان و پاسخ آنها را در زمینه نبوت بازگو مى کند: نخست مى گوید: «همان گونه (که پیامبران پیشین را براى هدایت اقوام گذشته فرستادیم) تو را نیز به میان امتى فرستادیم که قبل از آنها امتهاى دیگرى آمدند و رفتند» (کَذلِکَ اَرْسَلْناکَ فى اُمَّة قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِها اُمَمٌ). «و هدف این بود که آنچه را بر تو وحى کرده ایم بر آنها بخوانى» (لِتَتْلُوَا عَلَیْهِمُ الَّذى اَوْحَیْنا اِلَیْکَ). «در حالى که آنها به رحمان کفر مىورزند» (وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمنِ). به خداوندى که رحمتش همگان را در بر گرفته و فیض گسترده و عامش کافر و مؤمن و گبر و ترسا را شامل شده است. «بگو: (اگر نمى دانید) رحمان آن خداوندى که فیض و رحمتش عام است، پروردگار من است» (قُلْ هُوَ رَبّى). «هیچ معبودى جز او نیست، من بر او توکل کردم، و بازگشتم به سوى او است» لااِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَاِلَیْهِ مَتابِ).