(آیه 94) سرانجام مرحله نهایى فرارسید، چنانکه قرآن مى گوید: «هنگامى که فرمان ما (دائر به مجازات این قوم گمراه و ستمکار و لجوج) فرا رسید، نخست شعیب و کسانى را که با او ایمان آورده بودند به برکت رحمت خود از آن سرزمین نجات دادیم» (وَلَمّا جاءَ اَمْرُنا نَجَّیْنا شُعَیْبًا وَالَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَة مِنّا). «سپس فریاد آسمانى و صیحه عظیم مرگ آفرین، ظالمان و ستمگران را فرو گرفت» (وَاَخَذَتِ الَّذینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ). و به دنبال آن مى فرماید: «قوم شعیب بر اثر این صیحه آسمانى در خانه هاى خود به رو افتادند و مردند» و اجساد بى جانشان به عنوان درسهاى عبرتى تا مدتى در آنجا بود (فَاَصْبَحُوا فى دِیارِهِمْ جاثِمینَ). (آیه 95) آنچنان طومار زندگى آنها در هم پیچیده شد که «گویا هرگز ساکن آن سرزمین نبودند» (کَاَنْ لَمْ یَغْنَوْا فیها). سرانجام همان گونه که در آخر سرگذشت قوم عاد و ثمود بیان شد، مى فرماید: «دور باد سرزمین مدین از لطف و رحمت پروردگار همان گونه که قوم ثمود دور شدند» (اَلا بُعْدًا لِمَدْیَنَ کَما بَعِدَتْ ثَمُودُ).