شرایط اجابت دعا

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
«عرش» چیست؟ رسالت نوح نخستین پیامبر اُولُوالْعَزْم

(آیه 55) آیه قبل با ذکر دلایل روشن این حقیقت را اثبات کرد که شایسته عبودیت و بندگى تنها خداست و به دنبال آن در اینجا دستور مى دهد که «دعا و نیایش» که جان و روح عبادت است باید در برابر خدا انجام گیرد، نخست مى گوید: «پروردگار خود را از روى تضرّع ودر پنهانى بخوانید» (اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً).

این که در آیه فوق دستور داده شده که خدا را در «خفیّه» و پنهانى بخوانید براى این است که از «ریا» دورتر، و به اخلاص نزدیکتر، و توأم با تمرکز فکر و حضور قلب باشد.

و در پایان آیه مى فرماید: «او (خداوند) تجاوزکاران را دوست نمى دارد» (اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ).

 

و این جمله معنى وسیعى دارد که هرگونه تجاوز را، اعم از فریاد کشیدن به هنگام دعا، و یا تظاهر و ریاکارى، و یا توجه به غیر خدا را به هنگام دعا، شامل مى شود.

(آیه 56) در این آیه اشاره به حکمى شده است که در واقع یکى از شرایط تأثیر دعا است، مى فرماید: «در روى زمین فساد مکنید بعد از آن که اصلاح شده است» (وَلا تُفْسِدُوا فِى الاَْرْضِ بَعْدَ اِصْلاحِها). بنابراین هیچ گاه دعاى افراد مفسد و تبهکار به جایى نخواهد رسید.

در روایتى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: «زمین فاسد بود و خداوند به وسیله پیامبر اسلام آن را اصلاح کرد».

بار دیگر به مسأله دعا مى پردازد و یکى دیگر از شرایط آن را بازگو مى کند، مى گوید: «و خدا را با ترس و امید بخوانید» (وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا).

نه آن چنان از اعمال خود راضى باشید که گمان کنید هیچ نقطه تاریکى در زندگى شما نیست که این خود عامل عقبگرد و سقوط است، و نه آن چنان مأیوس باشید که خود را شایسته عفو خدا و اجابت دعا ندانید، بلکه با دو بال «بیم» و «امید» به سوى او پرواز کنید، امید به رحمتش و بیم از مسؤولیتها و لغزشهاى خود.

و در پایان آیه براى تأکید بیشتر روى اسباب امیدوارى به رحمت خدا، مى گوید: «رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است» (اِنَّ رَحْمَتَ اللهِ قَریبٌ مِنَ الُْمحْسِنینَ).

در این دو آیه اشاره به پنج قسمت از شرایط قبولى دعا شده است: نخست این که از روى تضرع و در پنهانى باشد، دیگر این که از حدّ اعتدال تجاوز نکند، سوم این که با تولید فساد و تبهکارى همراه نگردد، چهارم این که توأم با بیم و امید متوازن باشد، پنجم این که با نیکوکارى توأم گردد.

(آیه 57) در آیات گذشته اشاره هاى مکرر به مسأله «مبدء» یعنى توحید و شناسایى پروردگار از روى اسرار جهان آفرینش شد، و در این آیه اشاره به مسأله «معاد» و رستاخیز مى شود، تا این دو بحث یکدیگر را تکمیل کنند، و این سیره قرآن است که در بسیارى از موارد «مبدء» و «معاد» را با هم قرین مى سازد، نخست مى گوید: «او کسى است که بادها را پیشاپیش باران رحمتش همچون بشارت دهنده اى (که از قدوم مسافر عزیزى خبر مى دهد) مى فرستد» (وَهُوَ الَّذى یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَىْ رَحْمَتِهِ).

«بادهایى که از اقیانوسها برخاسته و ابرهاى سنگین بار و پرآب را با خود حمل مى کند» (حَتّى اِذا اَقَلَّتْ سَحابًا ثِقالاً).

«در این موقع آنها را به سوى سرزمینهاى مرده و خشک و سوزان مى رانیم» و مأموریت آبیارى این تشنگان را به عهده آنها مى نهیم (سُقْناهُ لِبَلَد مَیِّت).

«و به وسیله آن، آب حیات بخش را در همه جا فرو مى فرستیم» (فَاَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ). «سپس به کمک این آب انواع میوه ها را از خاک تیره بیرون مى آوریم» (فَاَخْرَجْنا بِه مِنْ کُلِّ الَّثمَراتِ).

و به دنبال آن اضافه مى کند: «این چنین مردگان را از زمین بیرون مى آوریم» و لباس حیات را در اندامشان مى پوشانیم (کَذلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتى).

این مثال را براى آن آوردیم که نمونه معاد را در این دنیا که همه سال در برابر چشم شما تکرار مى شود به شما نشان دهیم «تا شاید متذکر گردید» (لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ).

(آیه 58) در این آیه براى این که گمان نشود یکنواخت بودن باران دلیل آن است که همه سرزمینها یکسان زنده شوند، و براى این که روشن گردد، استعدادها و آمادگیهاى متفاوت سبب استفاده هاى مختلف از مواهب الهى مى شود، مى گوید: «سرزمین شیرین و پاکیزه گیاهان پربرکت و مفید و سودمند به اذن پرودگار، از آن مى روید» (وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّه).

«اما زمینهاى شوره زار و خبیث و زشت، چیزى جز گیاهان ناچیز و کم ارزش نمى رویاند» (وَالَّذى خَبُثَ لا یَخْرُجُ اِلاّ نَکِدًا).

و در پایان آیه مى فرماید: «این چنین آیات را براى کسانى که شکرگزارند (و از آن استفاده مى کنند و راه هدایت را مى پویند) بیان مى کنیم» (کَذلِکَ نُصَرِّفُ الاْیاتِ لِقَوْم یَشْکُرُونَ).

آیه فوق در حقیقت اشاره به یک مسأله مهم است و آن این که تنها «فاعلیت فاعل» براى به ثمر رسیدن یک موضوع، کافى نیست بلکه استعداد و «قابلیت قابل» نیز شرط است.

 

«عرش» چیست؟ رسالت نوح نخستین پیامبر اُولُوالْعَزْم
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma