بیهوده گویان!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
تفسیر: سرآغاز هجرت شأن نزول:

(آیه 31) در آیه گذشته نمونه اى از منطق عملى «مشرکان» خرافى مکّه بیان شد، در اینجا نمونه اى از منطق فکرى آنها منعکس شده است تا روشن شود که آنها نه داراى سلامت فکر بودند و نه درستى عمل، بلکه همه برنامه هایشان بى اساس و ابلهانه بود !

نخست مى گوید: «هنگامى که آیات ما بر آنها خوانده شود مى گویند آن را شنیدیم (اما چیز مهمّى نیست) اگر بخواهیم مثل آن را مى گوییم» ! (وَاِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا قالُوا قَدْ سَمِعْنا لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا).

«اینها (که محتواى مهمى ندارد) همان افسانه هاى پیشینیان است» ! (اِنْ هذا اِلاّ اَساطیرُ الاَْوَّلینَ).

این سخن را در حالى مى گفتند که بارها به فکر مبارزه با قرآن افتاده، و از آن عاجز گشته بودند و به خوبى مى دانستند که توانایى بر معارضه با قرآن ندارند.

(آیه 32) در این آیه منطق عجیب دیگرى را بازگو مى کند، مى گوید: به خاطر بیاور «هنگامى را که (دست به دعا بر مى داشتند و) مى گفتند: خداوندا ! اگر این (آیین و این قرآن) حق و از ناحیه توست بارانى از سنگ از آسمان بر سر ما فرود آورد» ! (وَاِذْ قالُوا اللّهُمَّ اِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِکَ فَاَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ).

«یا به عذاب دردناک (دیگرى) ما را گرفتار کن» (اَوِائْتِنا بِعَذاب اَلیم).

این سخن را به خاطر آن مى گفتند که بر اثر شدت تعصّب و لجاجت چنان مى پنداشتند که آیین اسلام صددرصد بى اساس است وگرنه کسى که احتمال حقّانیت آن را مى دهد چنین نفرینى به خود نمى کند.

(آیه 33) در آیات گذشته دو ایراد از ناحیه مخالفان به پیامبر(صلى الله علیه وآله) شد که یکى از آنها باطل بودنش واضح بوده، لذا قرآن به پاسخ آن نپرداخته، و آن این که گفتند: «ما اگر بخواهیم مى توانیم مثل قرآن را بیاوریم».

ایراد دوم آنها این بود که اگر این آیات حق است و از طرف خداست پس باید ما را مجازات کند و بلا بر ما فرود آرد قرآن در اینجا به آنها چنین پاسخ مى دهد:

«هیچ گاه خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد در حالى که تو در میان آنها هستى» (وَما کانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَاَنْتَ فیهِمْ).

سپس اضافه مى کند: «همچنین خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد در حالى که استغفار کنند» و از او تقاضاى عفو نمایند (وَما کانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ).

مفهوم آیه اختصاص به مردم عصر پیامبر ندارد بلکه یک قانون کلى در باره همه مردم است، لذا در حدیث معروفى از حضرت على(علیه السلام) مى خوانیم: «در روى زمین دو وسیله امنیت از عذاب الهى بود یکى از آنها (که وجود پیامبر بود) برداشته شد. هم اکنون به دومى (یعنى استغفار) تمسک جویید سپس آیه فوق را تلاوت فرمود».

(آیه 34) در این آیه مى گوید اینها استحقاق عذاب الهى را دارند: «چرا خداوند آنها را عذاب نکند و حال آن که مانع از رفتن مؤمنان به مسجدالحرام مى شوند» (وَما لَهُمْ اَلاّ یُعَذِّبَهُمُ اللهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ).

و این اشاره به زمانى است که مسلمانان در مکّه بودند و حق نداشتند آزادانه در کنار خانه خدا نماز جماعت اقامه کنند و یا اشاره به ممانعتهایى است که بعداً از انجام مراسم حجّ و عمره نسبت به مؤمنان به عمل مى آوردند.

عجیب این که این مشرکان آلوده خود را صاحب اختیار و سرپرست این کانون بزرگ عبادت مى پنداشتند ولى قرآن اضافه مى کند: «آنها هرگز سرپرستان این مرکز مقدّس نبودند» (وَما کانُوا اَوْلِیاءَهُ).

«تنها کسانى حق این سرپرستى را دارند که موحّد و پرهیزکار باشند» (اِنْ اَوْلِیاؤُهُ اِلاَّ الْمُتَّقُونَ).

«ولى غالب آنها از این واقعیت بى خبرند» (وَلکِنَّ اَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ).

گرچه این حکم در باره مسجدالحرام گفته شده است، ولى در واقع شامل همه کانونهاى دینى و مساجد و مراکز مذهبى مى شود که «متولیان» و «متصدیان» آنها باید از پاکترین و پرهیزکارترین و فعالترین مردم باشند که این کانونها را پاک و زنده و مرکز تعلیم و تربیت و بیدارى و آگاهى قرار دهند.

(آیه 35) عجیبتر این که آنها مدعى بودند که نماز و عبادتى دارند و به کارهاى احمقانه خود، نعره زدنها و کف زدنها در اطراف خانه خدا، نام نماز مى گذاشتند، لذا قرآن اضافه مى کند: «نماز آنها در کنار خانه خدا (کعبه) چیزى جز سوت کشیدن و کف زدن نبود» (وَما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَالْبَیْتِ اِلاّ مُکاءً وَتَصْدِیَةً).

در تاریخ مى خوانیم که گروهى از اعراب در زمان جاهلیت به هنگام طواف خانه کعبه لخت مادرزاد مى شدند، و سوت مى کشیدند و کف مى زدند و نام آن را عبادت مى گذاشتند.

در تعقیب این جمله مى گوید اکنون که همه کارهاى شما حتى نماز و عبادتتان این چنین ابلهانه و زشت و شرم آور است مستحق مجازاتید «پس بچشید عذاب الهى را به خاطر این کفرتان» (فَذُوقُواالْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ).

 

تفسیر: سرآغاز هجرت شأن نزول:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma