تن پروران طمّاع!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
خداوند پیامبرش را در حساسترین لحظات تنها نگذارد! سعى کن منافقان را بشناسى

(آیه 41) گفتیم جنگ «تبوک» یک وضع استثنایى داشت، و توأم با مقدماتى کاملا مشکل و پیچیده بود، به همین جهت عده اى از افراد ضعیف الایمان و یا منافق از شرکت در این میدان تعلل مىورزیدند، در آیات گذشته خداوند گروهى از مؤمنان را سرزنش کرد.

به دنبال این سخن بار دیگر مؤمنان را با لحنى تشویق آمیز دعوت همه جانبه به سوى جهاد مى کند و مسامحه کنندگان را مورد سرزنش قرار مى دهد.

نخست مى گوید: «همگى به سوى میدان جهاد حرکت کنید، خواه سبکبار باشید یا سنگین بار» (اِنْفِرُوا خِفافًا وَثِقالاً).

 

سپس اضافه مى کند: «در راه خدا با اموال و جانها جهاد کنید» (وَجاهِدُوا بِاَمْوالِکُمْ وَاَنْفُسِکُمْ فى سَبیلِ اللهِ). یعنى جهادى همه جانبه و فراگیر.

اما براى این که باز اشتباه براى کسى پیدا نشود که این فداکاریها به سود خداوند است مى گوید: «این به نفع شماست اگر بدانید» (ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).

یعنى اگر بدانید که جهاد کلید سربلندى و عزت و برطرف کننده ضعف و ذلت است.

و اگر بدانید که راه رسیدن به رضاى خدا و سعادت جاویدان و انواع نعمتها و مواهب الهى در این نهضت مقدس عمومى و فداکارى همه جانبه است !

(آیه 42) سپس بحث را متوجه افراد تنبل و ضعیف الایمان که براى سرباز زدن از حضور در این میدان بزرگ به انواع بهانه ها متشبث مى شدند کرده، و با پیامبر(صلى الله علیه وآله)چنین مى گوید: «اگر غنیمتى آماده و سفرى نزدیک بود به خاطر رسیدن به متاع دنیا دعوت تو را اجابت مى کردند» و براى نشستن بر سر چنین سفره آماده اى مى دویدند (لَوْ کانَ عَرَضًا قَریبًا وَسَفَرًا قاصِدًا لاَتَّبَعُوکَ).

«لکن اکنون که راه بر آنها دور و پر مشقت است سستى مىورزند و بهانه مى آورند» (وَلکِنْ بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ الشُّقَّةُ).

عجب این که تنها به عذر و بهانه قناعت نمى کند بلکه: «به زودى نزد تو مى آیند و قسم یاد مى کنند که اگر ما قدرت داشتیم با شما خارج مى شدیم» (وَسَیَحْلِفُونَ بِاللهِ لَوِاسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَکُمْ).

و اگر مى بینید ما به این میدان نمى آییم بر اثر ناتوانى و گرفتارى و عدم قدرت است.

آنها با این اعمال و این دروغها در واقع «خود را هلاک مى کنند» (یُهْلِکُونَ اَنْفُسَهُمْ).

«ولى خداوند مى داند آنها دروغ مى گویند» (وَاللهُ یَعْلَمُ اِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ).

کاملا قدرت دارند اما چون سفره چرب و نرمى نیست و برنامه شاق و پردرد سرى در پیش است به قسمهاى دروغ متشبث مى شوند.

این موضوع منحصر به جنگ «تبوک» و زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) نبود، در هر جامعه اى گروهى «تنبل» یا «منافق و طمّاع و فرصت طلب» وجود دارند که همیشه منتظرند لحظات پیروزى و نتیجه گیرى فرا رسد آنگاه خود را در صف اول جا بزنند، فریاد بکشند، گریبان چاک کنند و خود را نخستین مجاهد و برترین مبارز و دلسوزترین افراد معرفى کنند تا بدون زحمت از ثمرات پیروزى دیگران بهره گیرند !

ولى همین گروه مجاهد سینه چاک و مبارز دلسوز به هنگام پیش آمدن حوادث مشکل هرکدام به سویى فرار مى کنند و براى توجیه فرار خود عذرها و بهانه ها مى تراشند. یکى بیمار شده، دیگرى فرزندش در بستر بیمارى افتاده، سومى خانواده اش گرفتار وضع حمل است، چهارمى چشمش دید کافى ندارد، پنجمى مشغول تهیه مقدمات است و همچنین ... !

ولى بر افراد بیدار و رهبران روشن لازم است که این گروه را از آغاز شناسایى کنند و اگر قابل اصلاح نیستند از صفوف خود برانند !

 

خداوند پیامبرش را در حساسترین لحظات تنها نگذارد! سعى کن منافقان را بشناسى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma