معبودهاى بى خاصیت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
تفسیر: معجزات اقتراحى

(آیه 18) در این آیه نیز بحث «توحید»، از طریق نفى الوهیت بتها، تعقیب شده است، و با دلیل روشنى بى ارزش بودن بتها اثبات گردیده: «آنها غیر از خدا معبودهایى را مى پرستند که نه زیانى به آنان مى رساند (که از ترس زیانشان آنها را بپرستند) و نه سودى مى رساند» که به خاطر سودشان مورد، عبادت قرار دهند

(وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَلا یَنْفَعُهُمْ).

سپس به ادعاى واهى بت پرستان پرداخته، مى گوید: «آنها مى گویند: این بتها شفیعان ما در پیشگاه خدا هستند» (وَیَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَاللهِ).

یعنى; مى توانند از طریق شفاعت، منشأ سود و زیانى شوند، هر چند مستقلا از خودشان کارى ساخته نباشد.

اعتقاد به شفاعت بتها یکى از انگیزه هاى بت پرستى بود.

قرآن در پاسخ این پندار مى گوید: «آیا شما خداوند را به چیزى خبر مى دهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد» (قُلْ أَتُنَبِّؤُونَ اللهَ بِما لا یَعْلَمُ فِى السَّمواتِ وَلا فِى الاَْرْضِ).

کنایه از این که اگر خدا چنین شفیعانى مى داشت، در هر نقطه اى از زمین و آسمان که بودند، از وجودشان آگاه بود.

و در پایان آیه براى تأکید مى فرماید: «خداوند منزه، و برتر است از شریکهایى که براى او مى سازند» (سُبْحانَهُ وَتَعالى عَمّا یُشْرِکُونَ).

(آیه 19) این آیه به تناسب بحثى که در آیه قبل در زمینه نفى شرک و بت پرستى گذشت اشاره به فطرت توحیدى همه انسانها کرده، مى گوید: «در آغاز همه افراد بشر امت واحدى بودند» و جز توحید در میان آنها آیین دیگرى نبود (وَما کانَ النّاسُ اِلاّ اُمَّةً واحِدَةً).

این فطرت توحیدى که در ابتدا دست نخورده بود با گذشت زمان بر اثر افکار کوتاه و گرایشهاى شیطانى، دستخوش دگرگونى شد، گروهى از جاده توحید منحرف شدند و به شرک روى آوردند و طبعاً «جامعه انسانى به دو گروه مختلف تقسیم شد» گروهى موحد و گروهى مشرک (فَاخْتَلَفُوا).

بنابراین شرک در واقع یک نوع بدعت و انحراف از فطرت است، انحرافى که از مشتى اوهام و پندارهاى بى اساس سرچشمه گرفته است.

در اینجا ممکن بود این سؤال پیش بیاید که چرا خداوند این اختلاف را از طریق مجازات سریع مشرکان بر نمى چیند.

 

قرآن بلافاصله براى پاسخ به این سؤال اضافه مى کند: «و اگر فرمانى از طرف پروردگارت (در باره عدم مجازات سریع آنان) از قبل صادر نشده بود، در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى شد» و سپس همگى به مجازات مى رسیدند (وَلَوْلا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِىَ بَیْنَهُمْ فیما فیهِ یَخْتَلِفُونَ).

تفسیر: معجزات اقتراحى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma