زندان به جرم بى گناهى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
توطئه دیگر همسر عزیزمصر زندان یا کانون تربیت؟

(آیه 35) جلسه عجیب زنان مصر با یوسف در قصر «عزیز» با آن شور و غوغا پایان یافت. بیم رسوایى و افتضاح جنسى خاندان «عزیز» در نظر توده مردم روز به روز بیشتر مى شد، تنها چاره اى که براى این کار از طرف عزیزمصر و مشاورانش دیده شد این بود که یوسف را بکلى از صحنه خارج کنند، و بهترین راه براى این کار، فرستادنش به سیاه چال زندان بود، که هم او را به فراموشى مى سپرد و هم در میان مردم به این تفسیر مى شد که مجرم اصلى، یوسف بوده است !

لذا قرآن مى گوید: «بعد از آن که آنها آیات و نشانه هاى (پاکى یوسف) را دیدند تصمیم گرفتند که او را تا مدتى زندانى کنند» (ثُمَّ بَدالَهُمْ مِنْ بَعْدِ مارَأَوُا الاْیاتِ لَیَسْجُنُنَّهُ حَتّى حین).

آرى ! در یک محیط آلوده، آزادى از آن آلودگان است، نه فقط آزادى که همه چیز متعلق به آنهاست، و افراد پاکدامن و با ارزشى همچون یوسف باید منزوى شوند، اما تا کى، آیا براى همیشه ؟ نه، مسلماً نه !

(آیه 36) از جمله کسانى که با یوسف وارد زندان شدند، دو جوان بودند; چنانکه آیه مى فرماید: «و دو جوان، همراه او وارد زندان شدند» (وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیانِ).

و از آنجا که وقتى انسان نتواند از طریق عادى و معمولى دسترسى به اخبار پیدا کند احساسات دیگر او به کار مى افتد، تا مسیر حوادث را جستجو و پیش بینى کند خواب و رؤیا هم براى او مطلبى مى شود.

از همین رو یک روز این دو جوان که گفته مى شود یکى از آن دو مأمور «آبدارخانه شاه» و دیگرى سرپرست غذا و آشپزخانه بود، و به علت سعایت دشمنان و اتهام به تصمیم بر مسموم نمودن شاه، به زندان افتاده بودند، نزد یوسف آمدند و هرکدام خوابى را که شب گذشته دیده بود و برایش عجیب و جالب مى نمود بازگو کرد.

«یکى از آن دو گفت: من در عالم خواب چنین دیدم که انگور را براى شراب ساختن مى فشارم» ! (قالَ اَحَدُهُما اِنّى اَرینى اَعْصِرُ خَمْرًا).

«و دیگرى گفت: من در خواب دیدم که مقدارى نان روى سرم حمل مى کنم، و پرندگان (آسمان مى آیند و) از آن مى خورند» (وَقالَ الاْخَرُ اِنّى اَرینى اَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسى خُبْزًا تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ).

سپس اضافه کردند: «ما را از تعبیر خوابمان آگاه ساز که تو را از نیکوکاران مى بینیم» (نَبِّئْنا بِتَأْویلِه اِنّا نَریکَ مِنَ الُْمحْسِنینَ).

(آیه 37) به هر حال یوسف که هیچ فرصتى را براى ارشاد و راهنمایى زندانیان از دست نمى داد، مراجعه این دو زندانى را براى تعبیر خواب غنیمت شمرد و به بهانه آن، حقایق مهمّى را که راهگشاى آنها و همه انسانها بود بیان داشت.

نخست براى جلب اعتماد آنها در مورد آگاهى او بر تعبیر خواب که سخت مورد توجه آن دو زندانى بود چنین «گفت: من (به زودى و) قبل از آن که جیره غذایى شما فرا رسد شما را از تعبیر خوابتان آگاه خواهم ساخت» (قالَ لا یَأْتِیَکُما طَعامٌ تُرْزَقانِه اِلاّ نَبَّأْتُکُما بِتَأْویلِه قَبْلَ اَنْ یَأْتِیَکُما).

سپس یوسف با ایمان و خداپرست که توحید با همه ابعادش درا عماق وجود او ریشه دوانده بود، براى این که روشن سازد چیزى جز به فرمان پرودگار تحقق نمى پذیرد چنین ادامه داد: «این علم و دانش و آگاهى من از تعبیر خواب از امورى است که پروردگارم به من آموخته است» (ذلِکُما مِمّا عَلَّمَنى رَبّى).

و براى این که تصور نکنند که خداوند، بى حساب چیزى به کسى مى بخشد اضافه کرد: «من آیین جمعیتى را که ایمان به خدا ندارند و نسبت به سراى آخرت کافرند، ترک کردم» و این نور ایمان و تقوا مرا شایسته چنین موهبتى ساخته است (اِنّى تَرَکْتُ مِلَّةَ قَوْم لا یُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَهُمْ بِالاْخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ).

منظور از این قوم و جمعیت مردم بت پرست مصر یا بت پرستان کنعان است.

(آیه 38) من باید از این گونه عقاید جدا شوم، چرا که بر خلاف فطرت پاک انسانى است، و به علاوه من در خاندانى پرورش یافته ام که خاندان وحى و نبوت است، «و من از آیین پدران و نیاکانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروى کردم» (وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائى اِبْرهیمَ وَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ).

بعد به عنوان تأکید اضافه مى کند: «براى ما شایسته نیست که چیزى را شریک خدا قرار دهیم» (ما کانَ لَنا اَنْ نُشْرِکَ بِاللهِ مِنْ شَىْء). چرا که خاندان ما، خاندان توحید، خاندان ابراهیم بت شکن است.

«این از مواهب الهى بر ما و بر همه مردم است» (ذلِکَ مِنْ فَضْلِ اللهِ عَلَیْنا وَعَلَى النّاسِ).

«ولى (متأسفانه) اکثر مردم این مواهب الهى را شکرگزارى نمى کنند» و از راه توحید و ایمان منحرف مى شوند (وَلکِنَّ اَکْثَرَ النّاسِ لا یَشْکُرُونَ).

 

توطئه دیگر همسر عزیزمصر زندان یا کانون تربیت؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma