نعمتهاى بهشتى بر دوزخیان حرام است!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
«اصحاب اعراف» چه کسانى هستند؟ آیا جهان در شش روز آفریده شده؟

(آیه 50) پس از آن که بهشتیان و دوزخیان هرکدام در محل مناسب خود مستقر شدند گفتگوهایى در میان آنها رد و بدل مى شود که نتیجه آن مجازات و کیفرى است روحانى و معنوى براى دوزخیان، نخست مى فرماید: «دوزخیان، بهشتیان را صدا مى زنند که (محبت کنید) و مقدارى آب یا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشید» تا عطش سوزان خود را تسکین دهیم و از آلام خود بکاهیم (وَنادى اَصْحابُ النّارِ اَصْحابُ الْجَنَّةِ اَنْ اَفیضُوا عَلَیْنا مِنَ الْماءِ اَوْ مِمّا رَزَقَکُمُ اللهُ).

ولى بلافاصله بهشتیان دست ردّ بر سینه آنها زده، و «مى گویند: خداوند اینها را بر کافران تحریم کرده است» (قالُوا اِنَّ اللهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْکافِرینَ).

1ـ جمله «مِمّا رَزَقَکُمُ اللهُ» (از آنچه خدا به شما روزى داده) که تعبیرى است سربسته و توأم با یک نوع ابهام نشان مى دهد که حتى دوزخیان نمى توانند از ماهیت و انواع نعمتهاى بهشتى آگاه شوند.

2ـ جمله «اِنَّ اللهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْکافِرینَ» (خداوند آنها را بر کافران حرام کرده) اشاره به این است که بهشتیان مضایقه اى از بخشیدن این نعمتها ندارند زیرا نه چیزى از آنها کم مى شود و نه در درون سینه، کینه اى نسبت به کسى دارند، ولى وضع دوزخیان آنچنان است که نمى توانند از نعمتهاى بهشتى بهره گیرند، این تحریم در حقیقت یک نوع «تحریم تکوینى» است، همانند محرومیت بسیارى از بیماران از غذاهاى لذیذ و رنگارنگ.

(آیه 51) در این آیه سبب محرومیت آنها را تشریح مى کند و با ذکر صفات دوزخیان روشن مى سازد که این سرنوشت شوم را خودشان براى خویشتن فراهم ساخته اند نخست مى گوید: «آنها کسانى هستند که دین و مذهب خود را به سرگرمى و بازى گرفتند» (اَلَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا).

«و زندگى دنیا آنها را فریب داد و مغرور ساخت» (وَغَرَّتْهُمُ الْحَیوةُ الدُّنْیا).

این امور سبب شد که آنها در لجنزار شهوات فرو روند و همه چیز حتى رستاخیز را به دست فراموشى بسپارند و گفتار پیامبران و آیات الهى را انکار کنند، لذا به دنبال آن اضافه مى کند: «پس امروز هم ما آنها را فراموش خواهیم کرد همان گونه که آنها لقاى چنین روزى را فراموش کردند و همان گونه که آیات ما را انکار نمودند» (فَالْیَوْمَ نَنْسیهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا وَما کانُوا بِایاتِنا یَجْحَدُونَ).

ضمناً از این آیه استفاده مى شود که نخستین مرحله گمراهى و انحراف آن است که انسان مسائل سرنوشت ساز خود را جدّى نگیرد و با آنها به عنوان یک سرگرمى و بازیچه رفتار کند.

(آیه 52) این آیه اشاره به این است که محرومیت کفار و سرنوشت شومشان نتیجه کوتاهیها و تقصیرات خودشان است وگرنه از ناحیه خداوند هیچ گونه کوتاهى در هدایت و رهبرى و ابلاغ آیات و بیان درسهاى تربیتى نشده است لذا مى گوید: ما در هدایت و راهنمایى آنها چیزى فروگذار نکردیم «کتابى براى آنها فرستادیم که تمام اسرار و رموز آن را با آگاهى کامل تشریح کردیم» (وَلَقَدْ جِئْناهُمْ بِکِتاب فَصَّلْناهُ عَلى عِلْم).

«کتابى که مایه هدایت و موجب رحمت براى ایمان آورندگان بود» اگرچه افراد لجوج و خودخواه از آن بى بهره مى مانند (هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْم یُؤْمِنُونَ).

(آیه 53) و در این آیه اشاره به طرز تفکر غلط تبهکاران و منحرفان در زمینه هدایتهاى الهى کرده، مى گوید: «آیا آنها جز انتظار تأویل آیات (و فرارسیدن تهدیدهاى الهى) دارند» ؟ (هَلْ یَنْظُرُونَ اِلاّ تَأْویلَهُ).

اما چه انتظار نابجایى، زیرا هنگامى که نتایج و سرانجام این وعده هاى الهى را مشاهده کنند، کار از کار گذشته و راهى براى بازگشت باقى نمانده است «آن روز که تأویل آنها فرا رسد، کسانى که قبلا آن را فراموش کرده بودند مى گویند: فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند» و گفتار آنها نیز همه حق بود (یَوْمَ یَأْتى تَأْویلُهُ یَقُولُ الَّذینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ).

اما در این هنگام در وحشت و اضطراب فرو مى روند، و به فکر چاره جویى مى افتند و مى گویند: «آیا (امروز) شفیعانى یافت مى شوند که براى ما شفاعت کنند»؟ (فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَیَشْفَعُوا لَنا).

و «یا (اگر شفیعانى براى ما در کار نیست و اصولا شایسته شفاعت نیستیم) آیا ممکن است به عقب باز گردیم و اعمالى غیر آنچه انجام دادیم انجام دهیم» و تسلیم حق و حقیقت باشیم (اَو نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذى کُنّا نَعْمَلُ).

ولى افسوس ! این بیدارى بسیار دیر است، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه شایستگى شفاعت دارند، زیرا «آنها سرمایه هاى وجود خود را از دست داده و گرفتار خسران و زیانى شده اند که تمام وجودشان را در بر مى گیرد» (قَدْ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ).

و بر آنها ثابت مى شود که بتها و معبودهاى ساختگى آنان در آنجا هیچ گونه نقشى ندارد «و معبودهایى را که به دروغ ساخته بودند همگى از نظرشان گم مى شوند» (وَضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ).

از این آیه استفاده مى شود که انسان در اعمال خود مختار و آزاد است والاّ تقاضاى بازگشت به دنیا نمى کرد تا اعمال بد خود را جبران کند. و نیز استفاده مى شود که جهان دیگر جاى انجام عمل و کسب فضیلت و نجات نیست.

(آیه 54) این آیه معبود حقیقى و واقعى را با ذکر صفات خاصش معرفى مى کند، تا آنها که حقیقت جو هستند قبل از فرا رسیدن رستاخیز در همین جهان او را به روشنى بشناسند، نخست مى گوید: «معبود و پروردگار شما
آن کس است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید» (اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذى خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ فى سِتَّةِ اَیّام). یعنى «معبود» کسى جز «آفریدگار» نمى تواند باشد.

 

«اصحاب اعراف» چه کسانى هستند؟ آیا جهان در شش روز آفریده شده؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma