کفران یک نعمت بزرگ!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
تفسیر: اسرار نهان را فقط خدا مى داند معبودهاى بى ارزش

(آیه 189) در اینجا به گوشه دیگرى از حالات مشرکان و طرز تفکر آنها و پاسخ به اشتباهاتشان اشاره شده است و از آنجا که آیه قبل اشاره به توحید افعالى خدا بود، آیات بعد مکمل آنها محسوب مى شود.

نخست مى گوید: «او کسى است که (همه) شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار او بیاساید» (هُوَ الَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ
نَفْس واحِدَة وَجَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ اِلَیْها).

این دو در کنار هم زندگى آرام بخشى داشتند، «اما هنگامى که زوج با همسر خود آمیزش جنسى کرد، بارى سبک برداشت (به گونه اى که در آغاز کار این حمل براى او مشکلى ایجاد نمى کرد، و با داشتن حمل) به کارهاى خود همچنان ادامه مى داد» (فَلَمّا تَغَشّیها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفیفًا فَمَرَّتْ بِه).

اما با گذشت شب و روز، حمل او کم کم سنگین شد «و چون سنگین شد» (فَلَمّا اَثْقَلَتْ). در این هنگام دو همسر، انتظار فرزندى را مى کشیدند و آرزو داشتند خداوند فرزند صالحى به آنها مرحمت کند، لذا «متوجه درگاه خدا شدند و پروردگار خویش را چنین خواندند: بار الها ! اگر به ما فرزند صالحى عطا کنى از شکرگزاران خواهیم بود» (دَعَوَااللهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحًا لَنَکُونَنَّ مِنَ الشّاکِرینَ).

(آیه 190) «ولى هنگامى که خداوند فرزندى سالم با تناسب اندام و شایستگى کامل به آنها داد، آنها براى خدا در این نعمت بزرگ شرکایى قائل شدند، اما خداوند برتر و بالاتر از شرک آنهاست» (فَلَمّا آتیهُما صالِحًا جَعَلالَهُ شُرَکاءَ فیما آتیهُما فَتَعالَى اللهُ عَمّا یُشْرِکُونَ).

(آیه 191) به دنبال این جریان، قرآن بار دیگر فکر و عقیده بت پرستى را با بیان روشن و کوبنده اى محکوم مى کند، و مى گوید: «آیا اینها موجوداتى را شریک خدا قرار مى دهند که قادر بر آفرینش چیزى نیستند، بلکه خودشان مخلوق اویند» (اَیُشْرِکُونَ ما لا یَخْلُقُ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ).

(آیه 192) به علاوه «این معبودهاى ساختگى(در هیچ یک از مشکلات) قادر نیستند پرستش کنندگان خود را یارى کنند، و حتى قادر نیستند خود را نیز (در برابر مشکلات) یارى دهند» (وَلا یَسْتَطیعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلا اَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ).

(آیه 193) این معبودها آنچنان هستند که «اگر شما بخواهید آنها را هدایت کنید، از شما پیروى نخواهند کرد» و حتى عقل و شعور آن را ندارند (وَاِنْ تَدْعُوهُمْ اِلَى الْهُدى لا یَتَّبِعُوکُمْ).

آنها که چنین هستند و نداى هادیان را نمى شنوند، چگونه مى توانند دیگران را هدایت کنند ؟

به هر حال «براى شما مساوى است، خواه آنها را، دعوت به سوى حق کنید و یا در برابرشان خاموش باشید» در هر دو صورت، این گروه بت پرستان لجوج، دست بردار نیستند (سَواءٌ عَلَیْکُمْ اَدَعَوْتُمُوهُمْ اَمْ اَنْتُمْ صامِتُونَ).

(آیه 194) این آیه و آیه بعد همچنان بحثهاى توحید و مبارزه با شرک را ادامه مى دهد، و پرستش غیرخدا را عملى سفیهانه و دور از منطق و عقل معرفى مى نماید و با چهار دلیل، منطق بت پرستان را ابطال مى کند.

نخست مى گوید: «آنهایى را که شما جز خدا مى خوانید (و عبادت مى کنید و از آنان یارى مى طلبید) بندگانى همچون خود شما هستند» ! (اِنَّ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ عِبادٌ اَمْثالُکُمْ).

بنابراین معنى ندارد که انسان در مقابل چیزى که مثل خود او محکوم قوانین طبیعت است، به سجده بیفتد و دست نیاز به سوى او دراز کند و مقدرات و سرنوشتش را در دست او بداند.

سپس اضافه مى کند: اگر فکر مى کنید آنها قدرت و شعورى دارند «آنها را بخوانید باید جواب شما را بدهند اگر راست مى گویید» (فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجیبُوا لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ).

و این دومین دلیلى است که براى ابطال منطق آنها بیان شده.

 

(آیه 195) در سومین بیان روشن مى سازد که آنها حتى از بندگان خود پست تر وناتوانترند: خوب بنگرید «آیا آنها لااقل همانند شما پاهایى دارند که با آن راه بروند» (اَلَهُمْ اَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِها).

«یا دستهایى دارند که با آن چیزى را بگیرند و کارى انجام دهند» (اَمْ لَهُمْ اَیْد یَبْطِشُونَ بِها). «یا چشمهایى دارند که با آن ببینند» (اَمْ لَهُمْ اَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِها).

«یا گوشهایى دارند که با آن بشنوند» (اَمْ لَهُمْ اذانٌ یَسْمَعُونَ بِها).

به این ترتیب آنها به قدرى ضعیفند، که حتى براى جابه جا شدن نیاز به کمک شما دارند و براى دفاع از موجودیت خود، نیازمند به حمایت هستند.

سرانجام در پایان آیه ضمن تعبیر دیگرى که در حکم چهارمین استدلال است مى گوید: اى پیامبر ! «بگو: این معبودهایى را که شما شریک خدا قرار داده اید بر ضد من بخوانید و همگى دست به دست هم دهید و براى من تا آنجا که مى توانید نقشه بکشید و در این کار هیچ گونه تأخیر روا مدارید» ببینیم با این حال کارى از همه شما ساخته است ؟ (قُلِ ادْعُوا شُرَکاءَکُمْ ثُمَّ کیدُونِ فَلا تُنْظِرُونَ).

یعنى اگر من دروغ مى گویم و آنها مقربان خدا هستند و من به حریم احترامشان جسارت کرده ام، پس چرا آنها بر من غضب نمى کنند.

 

تفسیر: اسرار نهان را فقط خدا مى داند معبودهاى بى ارزش
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma