آرامش کامل و سعادت جاویدان!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
درگیرى پیشوایان و پیروان گمراه در دوزخ! اعراف گذرگاه مهمى به سوى بهشت!

(آیه 42) در آیات گذشته بحث از سرنوشت منکران آیات خدا و متکبران و ظالمان بود، در اینجا آینده روشن افراد باایمان را چنین شرح مى دهد: «کسانى که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، ... اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند» (وَالَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ ... اُولئِکَ اَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ).

ولى در میان این جمله یک جمله معترضه که اشاره به پاسخ بسیارى از سؤالات است بیان کرده، مى گوید: «ما هیچ کس را جز به اندازه توانائیش تکلیف نمى کنیم» (لا نُکَلِّفُ نَفْسًا اِلاّ وُسْعَها).

اشاره به این که کسى تصور نکند که قرار گرفتن در صف افراد با ایمان و انجام عمل صالح در دسترس همه کس نیست، زیرا تکالیف پروردگار به اندازه قدرت افراد است.

این آیه مانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، وسیله نجات و سعادت جاویدان را منحصراً ایمان و عمل شایسته معرفى مى کند و به این ترتیب به عقیده خرافى مسیحیان امروز که وسیله نجات را قربانى شدن مسیح در برابر گناهان بشریت مى دانند، خط بطلان مى کشد، اصرار قرآن روى مسأله ایمان و عمل صالح در آیات مختلف براى کوبیدن این طرز تفکر و مانند آن است.

(آیه 43) در این آیه به یکى از مهمترین نعمتهایى که خدا به بهشتیان ارزانى مى دارد و مایه آرامش روح و جان آنهاست اشاره کرده، مى گوید: «کینه ها و حسدها و دشمنیها را از دل آنها برمى کنیم» (وَنَزَعْنا ما فى صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ).

در حقیقت یکى از بزرگترین ناراحتیهاى انسانها در زندگى دنیا که سرچشمه پیکارهاى وسیع اجتماعى مى شود و علاوه بر خسارتهاى سنگین جانى و مالى آرامش روح را بکلى برهم مى زند، همین «کینه توزى» و «حسد» است.

بهشتیان بکلى از بدبختیهاى ناشى از این گونه صفات و عواقب آن برکنارند، آنها با هم در نهایت دوستى و محبت و صفا و صمیمیت و آرامش زندگى مى کنند، و همه از وضع خود راضیند.

قرآن پس از ذکر این نعمت روحانى، اشاره به نعمت مادى و جسمانى آنها کرده، مى گوید: «از زیر قصرهاى آنها نهرهاى آب جریان دارد» (تَجْرى مِنْ تَحْتِهِمُ الاَْنْهارُ).

سپس رضایت و خشنودى کامل و همه جانبه اهل بهشت را با این جمله منعکس مى کند که آنها «مى گویند: حمد و سپاس مخصوص خداوندى است که ما را به این همه نعمت رهنمون شد و اگر خدا ما را راهنمایى نمى کرد، هرگز، هدایت نمى یافتیم» (وَقالُوا الْحَمْدُلِلّهِ الَّذى هَدینا لِهذا وَما کُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلا اَنْ هَدینَا اللهُ).

این توفیق او بود که دست ما را گرفت و از گذرگاههاى زندگى عبور داد و به سر منزل سعادت رسانید. «مسلماً فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند !» آنها راست مى گفتند و ما با چشم خود درستى گفتارشان را هم اکنون مى بینیم (لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ).

«در این هنگام ندایى بر مى خیزد، و این جمله را در گوش جان آنها سر مى دهد که این بهشت را به خاطر اعمال پاکتان به ارث بردید» (وَنُودُوا اَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّةُ اُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).

(آیه 44) از این آیه استفاده مى شود که بهشتیان و دوزخیان از جایگاه خود مى توانند با یکدیگر سخن بگویند; نخست مى گوید: «بهشتیان، دوزخیان را مخاطب ساخته و صدا مى زنند که ما وعده پروردگار خویش را حق یافتیم، آیا شما هم به آنچه خدا به وسیله فرستادگانش وعده داده بود، رسیدید ؟» (وَنادى اَصْحابُ الْجَنَّةِ اَصْحابَ النّارِ اَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا).

در پاسخ «مى گویند: آرى» همه را عین حقیقت دیدیم (قالُوا نَعَمْ).

سپس اضافه مى کند: «در این هنگام ندا دهنده اى در میان آنها ندا در مى دهد (آنچنان که صداى او به گوش همگان مى رسد) که: لعنت خدا بر ستمگران باد» (فَاَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ اَنْ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمینَ).

(آیه 45) سپس ستمگران را چنین معرفى مى کند: «همانها که مردم را از راه راست باز مى داشتند (و با تبلیغات مسموم و زهرآگین خود، ایجاد شک و تردید در ریشه هاى عقاید مردم مى کردند) و جاده مستقیم الهى را کج و معوج نشان مى دادند، و به سراى دیگر نیز ایمان نداشتند» (اَلَّذینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللهِ وَیَبْغُونَها عِوَجًا وَهُمْ بِالاْخِرَةِ کافِرُونَ).

این مؤذّن در روایات اسلامى، غالباً به امیرمؤمنان على(علیه السلام) تفسیر شده است.

حاکم «ابوالقاسم حسکانى» که از دانشمندان اهل سنّت است به سند خود از «محمّدبن حنفیه» از«على»(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: اَنَا ذلِکَ الْمُؤَذِّنُ: «آن که این ندا را سر مى دهد منم» و همچنین به سند خود از ابن عباس نقل مى کند که على(علیه السلام)در قرآن نامهایى دارد که مردم آنها را نمى دانند، از جمله «مُؤذّن» در آیه شریفه فَاَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ على(علیه السلام) است که این ندا را سر مى دهد ومى گوید: اَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الَّذینَ کَذَّبُوا بِوِلایَتى وَاسْتَخَفُّوا بِحَقّى: «لعنت خدا بر آنها باد که ولایت مرا تکذیب کردند و حق مرا کوچک شمردند».

 

درگیرى پیشوایان و پیروان گمراه در دوزخ! اعراف گذرگاه مهمى به سوى بهشت!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma