توطئه هاى ستمگران به جایى نمى رسد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
روزى که چشمها از حرکت باز مى ایستد محتواى سوره:

(آیه 46) در آیات گذشته به قسمتى از کیفرهاى ظالمان اشاره شده، در اینجا نیز نخست اشاره به گوشه اى از کارهاى آنها کرده، سپس قسمتى دیگر از کیفرهاى سخت و دردناکشان را بیان مى کند; مى فرماید: « آنها مکر خود را به کار زدند و(تا آنجا که قدرت داشتند) به توطئه و شیطنت پرداختند» (وَقَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ).

 

خلاصه کارى نبود که دشمنان تو براى محو و نابودى اسلام، انجام ندهند.

«و همه مکرها (وتوطئه هایشان) نزد خدا آشکار است» (وَعِنْدَاللهِ مَکْرُهُمْ).

به هر حال نگران مباش، این نیرنگها و نقشه ها و طرحهاى آنها اثرى در تو نخواهد کرد «هر چند مکرشان چنان باشد که کوهها را از جا بر کند» (وَاِنْ کانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ).

(آیه 47) بار دیگر روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده، به عنوان تهدید ظالمان و بدکاران مى فرماید: «گمان مبر که خداوند وعده اى را که به پیامبران داده مخالفت مى کند» (فَلا تَحْسَبَنَّ اللهَ مُخْلِفَ وَعْدِه رُسُلَهُ).

چرا که تخلف از کسى سر مى زند که یا قادر و توانا نباشد، و یا کیفر و انتقام در قاموس او نیست، ولى «خداوند هم تواناست و هم صاحب انتقام» (اِنَّ اللهَ عَزیزٌ ذُوانْتِقام).

این آیه در حقیقت مکمّل آیه اى است که قبلا داشتیم; وَلا تَحْسَبَنَّ اللهَ غافِلا عَمّا یَعْمَلُ الظّالِمُونَ.

یعنى اگر مى بینى ظالمان و ستمگران، مهلتى یافته اند نه به خاطر غفلت پروردگار از اعمال آنهاست و نه به خاطر آن است که از وعده خود تخلف خواهد کرد، بلکه همه حسابهاى آنها را یک روز رسیده و کیفر عادلانه آنها را خواهد داد.

(آیه 48) در این آیه اضافه مى کند: این مجازات «در روزى خواهد بود که این زمین به زمین دیگرى و آسمانها (به آسمانهاى دیگرى) مبدّل مى شود» (یَوْمَ تُبَدَّلُ الاَْرْضُ غَیْرَ الاَْرْضِ وَالسَّمواتُ).

در آن روز همه چیز پس از ویرانى، نو مى شود، و انسان با شرایط تازه در عالم نوى گام مى نهد، عالمى که همه چیزش با این عالم متفاوت است، وسعتش، نعمتها و کیفرهایش، و در آن روز هرکس هرچه دارد با تمام وجودش «در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى گردند»! (وَبَرَزُوا لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ).

«بروز» انسانها در برابر خداوند در قیامت به معنى ظهور تمام وجود انسان و درون و برونش در آن صحنه است. البته تعبیر بروز و ظهور در مقایسه با تفکر ما است، نه با مقایسه به علم خدا !

به هر حال توصیف خداوند در این حال به «قهاریت» دلیل بر تسلط او بر همه چیز و سیطره او بر درون و برون همگان مى باشد.

(آیه 49) در این آیه حال مجرمان را به نحو دیگرى ترسیم مى کند، مى فرماید: «و در آن روز، مجرمان را با هم در غل و زنجیر مى بینى» که دستها و گردنهایشان را به هم بسته است (وَتَرَى الُْمجْرِمینَ یَوْمَئِذ مُقَرَّنینَ فِى الاَْصْفادِ).

این غل و زنجیرها تجسمى است از پیوند عملى و فکرى این گنهکاران در این جهان که دست به دست هم مى دادند، و به کمک هم مى شتافتند و در طریق ظلم و فساد با یکدیگر رابطه و پیوند و همکارى داشتند و این ارتباط در آنجا به صورت زنجیرهایى مجسم مى شود که آنان را به یکدیگر مرتبط مى سازد.

(آیه 50) سپس به بیان لباس آنها مى پردازد که خود عذاب بزرگى است براى آنان، و مى گوید: «لباسهایشان از قطران =]ماده چسبنده بد بوى قابل اشتعال [است و صورت آنها را (شعله هاى) آتش مى پوشاند» (سَرابیلُهُمْ مِنْ قَطِران وَتَغْشى وَجُوهَهُمُ النّارُ).

به این ترتیب به جاى لباس، بدنهاى آنها را از نوعى ماده سیاهرنگ بدبوى قابل اشتعال مى پوشانند، لباسى که هم زشت و بدمنظر است و هم بدبو، و هم خود قابل سوختن و شعلهور شدن و با داشتن این عیوب چهارگانه بدترین لباس محسوب مى شود چرا که لباس را براى آن مى پوشند که زینت باشد و هم انسان را از گرما و سرما حفظ کند، این لباس به عکس همه لباسها هم زشت است و هم سوزاننده و آتش زننده.

(آیه 51) اینها براى آن است، «تا خداوند هر کس را، هرآنچه انجام داده، جزا دهد» ! (لِیَجْزِىَ اللهُ کُلَّ نَفْس ما کَسَبَتْ).

جالب این که نمى گوید: «جزاى» اعمالشان را به آنها مى دهد، بلکه مى گوید: آنچه را انجام داده اند به عنوان جزا به آنها خواهند داد و این آیه با این تعبیر خاص دلیل دیگرى بر مسأله تجسم اعمال است.

 

و در پایان مى فرماید: «خداوند سریع الحساب است» (اِنَّ اللهَ سَریعُ الْحِسابِ).

کاملا روشن است هنگامى که اعمال انسان از میان نرود و با تغییر چهره به سراغ آدمى بیاید دیگر حسابى از آن سریعتر نخواهد بود، و در واقع حسابش همراه خودش است !

در بعضى از روایات مى خوانیم: «خداوند به اندازه یک چشم بر هم زدن حساب همه خلایق را مى رسد».

اصولا محاسبه پروردگار نیاز به زمان ندارد و آنچه در روایت فوق آمده، در حقیقت براى اشاره به کوتاهترین زمان است.

(آیه 52) و از آنجا که آیات این سوره و همچنین تمامى این قرآن جنبه دعوت به توحید و ابلاغ احکام الهى به مردم و انذار آنها در برابر تخلفاتشان دارد، در آخرین آیه این سوره مى فرماید: «این (قرآن) ابلاغ عمومى براى همه مردم است» (هذا بَلاغٌ لِلنّاسِ).

«تا همه به وسیله آن انذار شوند» (وَلِیُنْذَرُوا بِه).

«و بدانند او خداى یکتاست» (وَلِیَعْلَمُوا اَنَّما هُوَ اِلهٌ واحِدٌ).

و منظور این است که: «صاحبان مغز و اندیشه پند گیرند» (وَلِیَذَّکَّرَ
اُولُوا الاَْلْبابِ).

* آغاز و ختم سوره ابراهیم سوره «ابراهیم» همان گونه که دیدیم از بیان نقش حساس قرآن در خارج ساختن انسان از ظلمات جهل و شرک به نور علم و توحید، آغاز شد، و با بیان نقش قرآن در انذار همه توده ها و تعلیم توحید و تذکر اولوا الالباب پایان مى گیرد.

این «آغاز» و «پایان» بیانگر این واقعیت است که همه آنچه را مى خوانیم در همین قرآن است، و به گفته امیرمؤمنان على(علیه السلام) فیهِ رَبیعُ الْقَلْبِ وَیَنابیعُ الْعِلْمِ; «بهار دلها و سرچشمه علوم و دانشها همه در قرآن است».

و همچنین درمان همه بیماریهاى فکرى و اخلاقى و اجتماعى و سیاسى را باید در آن جست «فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ اَدْوائِکُمْ».

این بیان دلیل بر این است که بر خلاف سیره بسیارى از مسلمانان امروز که به قرآن به عنوان یک کتاب مقدس که تنها براى خواندن و ثواب بردن نازل شده مى نگرند کتابى است براى دستورالعمل در سراسر زندگى انسانها.

و بالاخره کتابى است که هم دانشمند را تذکر مى دهد، و هم توده مردم از آن الهام مى گیرند.

فراموش کردن این کتاب بزرگ آسمانى و روى آوردن به مکتبهاى انحرافى شرق و غرب یکى از عوامل مؤثر عقب افتادگى و ضعف و ناتوانى مسلمین است.

«پایان سوره ابراهیم»(1)

 


1. شرح زندگانى ابراهیم در دوران قبل از نبوت، دوران نبوت و مبارزه با بت پرستان و دوران هجرت از بابِل، و تلاش و کوشش در سرزمین مصر و فلسطین و مکّه را در «تفسیرنمونه» ذیل آخرین آیه سوره ابراهیم مطالعه فرمایید.

روزى که چشمها از حرکت باز مى ایستد محتواى سوره:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma