قهرمان مبارزه با فرعون!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
پایان عمر تبهکاران مدین سعادت و شقاوت!

(آیه 96) بعد از پایان داستان شعیب و اصحاب مدین اشاره به گوشه اى از سرگذشت «موسى بن عمران» و مبارزاتش با فرعون مى کند و این هفتمین داستان پیامبران در این سوره است.

سرگذشت موسى(ع) از تمام پیامبران درقرآن بیشتر آمده است، زیرا دربیش از سى سوره بیش از صد بار به ماجراى موسى وفرعون وبنى اسرائیل اشاره شده است.

ویژگى سرگذشت موسى نسبت به پیامبران دیگر این است که آنها بر ضد اقوام گمراه، قیام کردند، ولى موسى علاوه بر این در برابر حکومت خودکامه اى همچون دستگاه جبار فرعون قیام نمود.

ولى باید توجه داشت که در این قسمت از سرگذشت موسى، تنها یک گوشه را مى خوانیم گوشه اى که در عین کوچکى، پیام بزرگى براى همه انسانها دارد.

نخست آیه مى گوید: «ما موسى را با معجزاتى که در اختیار او قرار دادیم و منطقى قوى و نیرومند فرستادیم» (وَلَقَدْ اَرْسَلْنا مُوسى بِایاتِنا وَسُلْطان مُبین).

(آیه 97) موسى را با آن معجزات کوبنده و آن منطق نیرومند «به سوى فرعون و ملأ او فرستادیم» (اِلى فِرْعَوْنَ وَمَلاَئِه).

اما اطرافیان فرعون که با قیام موسى، منافع نامشروع خود را در خطر مى دیدند، حاضر نشدند در برابر او و معجزات و منطقش تسلیم گردند «لذا از فرمان فرعون پیروى کردند» (فَاتَّبَعُوا اَمْرَ فِرْعَوْنَ).

«اما فرمان فرعون هرگز ضامن سعادت آنها و مایه رشد و نجات نبود» (وَما اَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشید).

(آیه 98) از آنجا که روز رستاخیز هر قوم و ملت و گروهى با رهبر خویش، وارد محشر مى شوند و پیشوایان این جهان، پیشوایان آن جهانند «فرعون (نیز که رهبر گمراهان عصر خود بود) در پیشاپیش قومش وارد این صحنه مى شود» (یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ).

اما به جاى این که این پیشوا پیروان خود را در آن گرماى سوزان به سوى چشمه گوارایى از آب زلال ببرد «آنها را به آتش دوزخ وارد مى سازد» (فَاَوْرَدَهُمُ النّارَ).

«و چه بدآبشخورى است (آتش) که بر آن وارد مى شوند» ! (وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ).

همان چیزى که به جاى تسکین عطش، تمام وجود انسان را مى سوزاند و در عوض سیراب کردن بر تشنگیش مى افزاید.

(آیه 99) سپس مى گوید: «آنها در این جهان به لعنت خدا محلق گشتند (و به مجازات و کیفرهاى سخت او گرفتار شدند و در میان امواج خروشان غرق گردیدند) و در روز رستاخیز نیز از رحمت خدا دور خواهند بود» (وَاُتْبِعُوا فى هذِه لَعْنَةً وَیَوْمَ الْقِیمَةِ).

نام ننگین آنها همیشه در صفحات تاریخ به عنوان یک قوم گمراه و جبار ثبت مى گردد، بنابراین هم در این دنیا خسارت کردند و هم در جهان دیگر.

«و چه بد عطایى است (لعن و دورى از رحمت خدا) که نصیب آنان مى شود» (بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ).

(آیه 100) در آیات این سوره سرگذشت هفت قوم از اقوام پیشین و گوشه اى از تاریخ پیامبرانشان بیان شد.

در اینجا به تمام آن داستانها اشاره کرده، به صورت یک جمع بندى مى فرماید: «این ماجراها گوشه اى از اخبار شهرها و آبادیهاست که ما داستانش را براى تو بازگو مى کنیم» (ذلِکَ مِنْ اَنْباءِ الْقُرى نَقُصُّهُ عَلَیْکَ).

همان شهرها و آبادیهایى که «قسمتى از آن هنوز برپاست، و قسمتى همچون کشتزار درو شده بکلى ویران گشته است» (مِنْها قائِمٌ وَحَصیدٌ).

(آیه 101) «اما ما به آنها ستم نکردیم; بلکه آنها خودشان به خویشتن ستم روا داشتند» (وَما ظَلَمْناهُمْ وَلکِنْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ).

آنها به بتها و خدایان دروغینشان پناه بردند «و هنگامى که فرمان مجازات الهى فرارسید، معبودانى را که غیر از خدا مى خواندند آنها را یارى نکردند» (فَما اَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتى یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ شَىْء لَمّا جاءَ اَمْرُ رَبِّکَ).

آرى ! این خدایان قلابى «جز بر هلاکت آنها نیفزودند» (وَما زادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبیب).

(آیه 102) آرى «این چنین بود مجازات پروردگار تو نسبت به شهرها و آبادیهایى که ستم مى کردند هنگامى که آنها را تسلیم هلاکت کرد» (وَکَذلِکَ اَخْذُ رَبِّکَ اِذا اَخَذَ الْقُرى وَهِىَ ظالِمَةٌ).

«مسلماً مجازات پروردگار دردناک و شدید است» (اِنَّ اَخْذَهُ اَلیمٌ شَدیدٌ).

این یک قانون عمومى الهى است، یک سنت و برنامه همیشگى است که هر قوم و ملتى دست به ظلم و ستم بیالایند و پا را از مرز فرمانهاى الهى فراتر نهند و به رهبرى و راهنمایى و اندرزهاى پیامبران خدا اعتنا ننمایند خداوند آنها را سرانجام سخت مى گیرد و در پنجه عذاب مى فشارد.

 

(آیه 103) و از آنجا که این یک قانون کلى و عمومى است بلافاصله مى فرماید: «در این (سرگذشتهاى عبرت انگیز و حوادث شوم و دردناکى که بر گذشتگان گذشت) علامت و نشانه اى است (براى یافتن راه حق) براى کسانى که از عذاب آخرت مى ترسند» (اِنَّ فى ذلِکَ لاَیَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الاْخِرَةِ).

چرا که دنیا در برابر سراى دیگر همه چیزش کوچک و ناچیز است حتى مجازاتها و عذابهایش و جهان دیگر از هر نظر وسیعتر مى باشد، و آنها که ایمان به رستاخیز دارند با دیدن هر یک از این نمونه ها در دنیا تکان مى خورند.

در پایان آیه اشاره به دو وصف از اوصاف روز قیامت کرده، مى گوید: «آن روزى است که همه مردم براى آن جمع مى شوند» (ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النّاسُ).

«و آن روزى است که مشهود همگان است» (وَذلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ).

آنچنان که تمام انسانها در آن حاضر مى شوند و آن را مى بینند.

(آیه 104) واز آنجا که ممکن است بعضى بگویند سخن از آن روز نسیه است و معلوم نیست کى فرا مى رسد، لذا قرآن بلافاصله مى گوید: «و ما آن (مجازات) را جز تا زمان محدودى، تأخیر نمى اندازیم» (وَما نُؤَخِّرُهُ اِلاّ لاَِجَل مَعْدُود).

آن هم براى مصلحتى که روشن است تا مردم جهان میدانهاى آزمایش و پرورش را ببینند، و آخرین برنامه انبیاء پیاده شود.

پایان عمر تبهکاران مدین سعادت و شقاوت!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma