قاطعیت در برابر مشرکان!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
تربیت و اندرز آخرین سخن!

(آیه 104) این آیه و چند آیه بعد که همگى در رابطه با مسأله توحید و مبارزه با شرک و دعوت به سوى حق سخن مى گوید، آخرین آیات این سوره است، و در واقع فهرست یا خلاصه اى است از بحثهاى توحیدى این سوره، و تأکیدى است بر مبارزه با بت پرستى که در این سوره کراراً بیان شده است.

لحن آیات نشان مى دهد که مشرکان گاهى گرفتار این توهم بودند، که ممکن است پیامبر در اعتقاد خود پیرامون بتها نرمش و انعطافى به خرج دهد، و به نوعى آنها را بپذیرد.

قرآن با قاطعیت هرچه تمامتر به این توهم بى اساس پایان مى دهد، و فکر آنها را براى همیشه راحت مى کند که هیچ گونه سازش و نرمشى در برابر بت معنى ندارد، و جز «الله» معبودى نیست، تنها «الله» نه یک کلمه بیشتر، نه یک کلمه کمتر.

نخست به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد که تمام مردم را مخاطب ساخته «بگو: اى مردم ! اگر شما در اعتقاد من شک و تردیدى دارید (آگاه باشید که) من کسانى را که ـغیر از خداـ پرستش مى کنید، هرگز نمى پرستم» (قُلْ یا اَیُّهَا النّاسُ اِنْ کُنْتُمْ فى شَکٍّ مِنْ دینى فَلا اَعْبُدُ الَّذینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ).

تنها به نفى معبودهاى آنان قناعت نمى کند بلکه براى تأکید بیشتر، تمام پرستش را براى خدا اثبات کرده، مى گوید: «ولى خدایى را مى پرستم که شما را مى میراند» (وَلکِنْ اَعْبُدُاللهَ الَّذى یَتَوَفّیکُمْ).

و باز براى تأکید افزونتر مى گوید: این تنها خواسته من نیست بلکه «این فرمانى است که به من داده شده است که از ایمان آورندگان (به الله) بوده باشم» (وَاُمِرْتُ اَنْ اَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ).

(آیه 105) پس از آن که اعتقاد خود را در باره نفى شرک و بت پرستى با قاطعیت بیان کرده به بیان دلیل آن مى پردازد، دلیلى از فطرت، و دلیلى از عقل و خرد.

 

بگو: به من دستور داده شده که «روى خود را به آیین مستقیمى بدار که از هر نظر خالص و پاک است» (وَاَنْ اَقِمْ وَجْهَکَ لِلّدینِ حَنیفًا).

در اینجا نیز تنها به جنبه اثبات قناعت نکرده بلکه براى تأکید، طرف مقابل آن را نفى کرده، مى گوید: «و هرگز و بطور قطع از مشرکان نباش» ! (وَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکینَ).

(آیه 106) پس از اشاره به بطلان شرک از طریق فطرت، اشاره به یک دلیل روشن عقلى مى کند و مى گوید دستور داده شده است که «غیر از خدا اشیایى را که نه سودى به تو مى رساند، نه زیانى، پرستش مکن، چرا که اگر چنین کارى کردى، از ستمگران خواهى بود» هم به خویشتن ستم کرده اى و هم به جامعه اى که به آن تعلق دارى (وَلا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللهِ ما لا یَنْفَعُکَ وَلا یَضُرُّکَ فَاِنْ فَعَلْتَ فَاِنَّکَ اِذًا مِنَ الظّالِمینَ).

(آیه 107) در اینجا نیز تنها به جنبه نفى قناعت نمى کند، و علاوه بر جنبه نفى روى جنبه اثبات نیز تکیه کرده، مى گوید: «و اگر ناراحتى و زیانى خدا به تو رساند (خواه براى مجازات باشد و یا به خاطر آزمایش) هیچ کس جز او نمى تواند آن را برطرف سازد» (وَاِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ).

همچنین «اگر خداوند اراده کند خیرو نیکى به تو برساند، هیچ کس توانایى ندارد که جلو فضل و رحمت او را بگیرد» (وَاِنْ یُرِدْکَ بِخَیْر فَلا رادَّ لِفَضْلِه).

«او هرکس از بندگانش را اراده کند (و شایسته بداند) به نیکى مى رساند» (یُصیبُ بِه مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِه).

چرا که آمرزش و رحمتش همگان را در بر مى گیرد «و اوست غفور رحیم» (وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ).

تربیت و اندرز آخرین سخن!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma