یک صحنه از رستاخیز بت پرستان!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
روسفیدان و روسیاهان! یکى از نشانه هاى حق و باطل

(آیه 28) این آیه نیز بحثهاى گذشته را در زمینه «مبدأ» و «معاد» و وضع مشرکان دنبال مى کند.

نخست مى گوید: به خاطر بیاورید «روزى را که همه بندگان را جمع و محشور مى کنیم» (وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمیعًا).

«سپس به مشرکان مى گوییم شما و معبودهایتان در جاى خود باشید» تا به حسابتان رسیدگى شود (ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذینَ اَشْرَکُوا مَکانَکُمْ اَنْتُمْ وَشُرَکاؤُکُمْ).

سپس اضافه مى کند : «ما این دو گروه (معبودان و عابدن) را از یکدیگر جدا مى کنیم» (فَزَیَّلْنا بَیْنَهُمْ).

و از هرکدام جداگانه سؤال مى نماییم ـ همان گونه که در تمام دادگاهها این مسأله معمول است که از هرکس جداگانه بازپرسى به عمل مى آید.

از بت پرستان سؤال مى کنیم به چه دلیل این بتها را شریک خدا قرار دادید و عبادت کردید ؟ و از معبودان نیز مى پرسیم به چه سبب شما معبود واقع شدید و یا تن به این کار دادید ؟

«در این هنگام شریکانى را که آنها ساخته بودند، به سخن مى آیند ومى گویند: شما هرگز مارا پرستش نمى کردید» (وَقالَ شُرَکاءُهُمْ ما کُنْتُمْ اِیّانا تَعْبُدُونَ). شما در حقیقت هوى و هوسها و اوهام و خیالات خویش را مى پرستیدید.

(آیه 29) سپس براى تأکید بیشتر مى گویند: «همین بس که خدا گواه میان ما و شماست که ما به هیچوجه از عبادات شما آگاه نبودیم» (فَکَفى بِاللهِ شَهیدًا بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ اِنْ کُنّا عَنْ عِبادَتِکُمْ لَغافِلینَ).

(آیه 30) به هرحال همان گونه که قرآن دراین آیه مى گوید: «درآن هنگام هرکس اعمال خویش را که قبلا انجام داده است مى آزماید» (هُنالِکَ تَبْلُوا کُلُّ نَفْس ما اَسْلَفَتْ). ونتیجه بلکه خود آن را مى بیند چه عبادت کنندگان و چه معبودهاى گمراهى که مردم را به عبادت خویش دعوت مى کردند، چه مشرکان وچه مؤمنان از هرگروهواز هر قبیل.

«و در آن روز همگى به سوى «الله» که مولى و سرپرست حقیقى آنان است باز مى گردند» و دادگاه محشر نشان مى دهد که تنها حکومت به فرمان اوست (وَرُدُّوا اِلَى اللهِ مَوْلـیهُمُ الْحَقُّ).

«و سرانجام تمام بتها و معبودهاى ساختگى که به دروغ آنها را شریک خدا قرار داده بودند، گم و نابود مى شوند» (وَضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ).

چرا که آنجا عرصه ظهور و بروز تمام اسرار مکتوم بندگان است و هیچ حقیقتى نمى ماند مگر این که خود را آشکار مى سازد.

(آیه 31) در این آیه سخن از نشانه هاى وجود پروردگار و شایستگى او براى عبودیت است.

نخست مى فرماید: به مشرکان و بت پرستانى که در بیراهه سرگردانند «بگو: چه کسى شما را از آسمان و زمین روزى مى دهد ؟» (قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالاَْرْضِ).

 

البته زمین تنها بهوسیله مواد غذایى خود ریشه گیاهان را تغذیه مى کند و شاید به همین دلیل است که در آیه فوق سخن از ارزاق آسمان و سپس ارزاق زمین به میان آمده است (به تفاوت درجه اهمیت).

سپس به دو قسمت از مهمترین حواس انسان که بدون آن دو، کسب علم و دانش براى بشر امکان پذیر نیست اشاره کرده، مى گوید: و بگو «چه کسى است که مالک و خالق گوش و چشم و قدرت دهنده این دو حس آدمى است» ؟ (اَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَالاَْبْصارَ).

بعد، از دو پدیده مرگ و حیات که عجیب ترین پدیده هاى عالم آفرینش است سخن به میان آورده، مى گوید: «و چه کسى زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج مى کند» ؟ (وَمَنْ یُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَىِّ).

این همان موضوعى است که تاکنون عقل دانشمندان و علماى علوم طبیعى و زیست شناسان در آن حیران مانده است که چگونه موجودزنده از موجودبى جان بهوجود آمده است ؟

آیه فوق علاوه بر مرگ و حیات مادى مرگ و حیات معنوى را نیز شامل مى شود، زیرا انسانهاى هوشمند و پاکدامن و با ایمان را مى بینیم که گاهى از پدر و مادرى آلوده و بى ایمان متولد مى شوند، عکس آن نیز مشاهده شده است.

بعد اضافه مى کند: «و چه کسى است که امور این جهان را تدبیر مى کند» ؟ (وَمَنْ یُدَبِّرُ الاَْمْرَ).

در حقیقت نخست سخن از آفرینش مواهب، سپس سخن از حافظ و نگهبان و مدبر آنهاست.

بعد از آن که قرآن این سؤالات سه گانه را مطرح مى کند بلافاصله مى گوید: «آنها به زودى در پاسخ خواهند گفت: خدا» (فَسَیَقُولُونَ اللهُ).

از این جمله به خوبى استفاده مى شود که حتى مشرکان و بت پرستان عصر جاهلیت خالق و رازق و حیاتبخش و مدبر امور جهان هستى را خدا مى دانستند.

و در آخر آیه به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد: «به آنها بگو: آیا با این حال تقوا را پیشه نمى کنید» (فَقُلْ اَفَلا تَتَّقُونَ).

(آیه 32) پس از آن که نمونه هایى از آثار عظمت و تدبیر خداوند را در آسمان و زمین بیان کرد و وجدان و عقل مخالفان را به داورى طلبید و آنها به آن معترف گردیدند، در این آیه با لحنى قاطع مى فرماید: «این است الله، پروردگار بر حق شما» ! (فَذلِکُمُ اللهُ رَبُّکُمُ الْحَقُّ). نه بتها، و نه سایر موجوداتى را که شریک خداوند در عبودیت قرار داده اید و در برابر آنها سجده و تعظیم مى کنید.

سپس نتیجه گیرى مى کند: «اکنون (که حق را به روشنى شناختید) آیا بعد از حق چیزى جز ضلال و گمراهى وجود دارد» ؟ (فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ اِلاَّ الضَّلالُ).

«با این حال چگونه از عبادت و پرستش خدا روى گردان مى شوید» با این که مى دانید معبود حقى جز او نیست ؟! (فَاَنّى تُصْرَفُونَ).

این آیه در حقیقت یک راه منطقى روشن را براى شناخت باطل و ترک آن پیشنهاد مى کند، و آن این که نخست باید از طریق وجدان و عقل براى شناخت حق گام برداشت، هنگامى که حق شناخته شد، هر چه غیر آن و مخالف آن است باطل و گمراهى است، و باید کنار گذاشته شود.

(آیه 33) در این آیه براى بیان این نکته که چرا آنها با وضوح مطلب و روشنایى حق به دنبال آن نمى روند مى گوید: «این گونه فرمان خدا در باره این افراد که (از روى علم و عمد برخلاف عقل و وجدان) سر از اطاعت پیچیده اند صادر شده که آنها ایمان نیاورند» (کَذلِکَ حَقَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ عَلَى الَّذینَ فَسَقُوا اَنَّهُمْ لا یُؤْمِنُونَ).

در واقع این خاصیت اعمال نادرست و مستمر آنهاست که قلبشان را چنان تاریک و روحشان را چنان آلوده مى کند که با وضوح و روشنى حق آن را نمى بینند و به بیراهه مى روند.

 

روسفیدان و روسیاهان! یکى از نشانه هاى حق و باطل
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma