منطق بى اساس لجوجان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
نکته: تهدیدهاى متقابل شعیب و قومش

(آیه 87) اکنون ببینیم این قوم لجوج در برابر این نداى مصلح آسمانى چه عکس العملى نشان داد.

آنها که بتها را آثار نیاکان و نشانه اصالت فرهنگ خویش مى پنداشتند و از کم فروشى و تقلب در معامله سود کلانى مى بردند، در برابر شعیب چنین «گفتند: اى شعیب ! آیا این نمازت به تو دستور مى دهد که ما آنچه را پدرانمان مى پرستیدند ترک گوییم» ؟! (قالُوا یا شُعَیْبُ اَصَلوتُکَ تَأْمُرُکَ اَنْ نَتْرُکَ ما یَعْبُدُ آباؤُنا).

«و یا (آزادى خود را در اموال خویش از دست دهیم و) نتوانیم به دلخواه مان در اموالمان تصرف کنیم»؟ (اَوْ اَنْ نَفْعَلَ فى اَمْوالِناما نَشؤُا).

قوم شعیب گرفتار این اشتباه بودند که هیچ کس نمى تواند کمترین محدودیتى براى تصرف در اموال نسبت به مالکین قائل شود در حالى که همیشه امور مالى باید تحت ضوابط صحیح و حساب شده اى که پیامبران الهى بر مردم عرضه کرده اند قرار گیرد و گرنه جامعه به تباهى خواهد کشید.

«تو که آدم بردبار، پرحوصله و فهمیده اى»، از تو چنین سخنانى بعید است ! (اِنَّکَ لاََنْتَ الْحَلیمُ الرَّشیدُ).

شاید آنها فکر مى کردند نماز، این حرکات و اذکار چه اثرى مى تواند داشته باشد در حالى که اگر آنها درست اندیشه مى کردند، این واقعیت را درمى یافتند که نماز حس مسؤولیت و تقوا و پرهیزکارى و خداترسى وحق شناسى را در انسان زنده مى کند، او را به یاد خدا و به یاد دادگاه عدل او مى اندازد.

و به همین دلیل او را از شرک و بت پرستى و تقلید کورکورانه نیاکان و از کم فروشى و انواع تقلب باز مى دارد.

(آیه 88) اما شعیب در پاسخ آنها که سخنانش را حمل بر سفاهت و دلیل بر بى خردى گرفته بودند «گفت: اى قوم من ! (اى گروهى که شما از منید و من هم از شما، و آنچه را براى خود دوست مى دارم براى شما هم مى خواهم) هرگاه من دلیل آشکارى از پروردگارم داشته باشم و رزق و موهبت خوبى به من داده باشد» آیا مى توانم بر خلاف فرمان او رفتار کنم ؟ (قالَ یا قَوْمِ اَرَءَیْتُمْ اِنْ کُنْتُ عَلى بَیِّنَة مِنْ رَبّى وَرَزَقَنى مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا).

سپس این پیامبر بزرگ اضافه مى کند: «من هرگز نمى خواهم چیزى که شما را از آن باز مى دارم، خودم مرتکب شوم» ! (وَما اُریدُ اَنْ اُخالِفَکُمْ اِلى ما اَنْهیکُمْ عَنْهُ).

به شما بگویم کم فروشى نکنید و تقلب و غش در معامله روا مدارید، اما خودم با انجام این اعمال ثروتى بیندوزم و یا شما را از پرستش بتها منع کنم اما خود در برابر آنها سر تعظیم فرود آورم، نه هرگز چنین نیست.

 

سرانجام به آنها مى گوید: «من یک هدف بیشتر ندارم و آن اصلاح شما و جامعه شماست تا آنجا که در قدرت دارم» (اِنْ اُریدُ اِلاَّ الاِْصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ).

اصلاح عقیده، اصلاح اخلاق، اصلاح عمل و اصلاح روابط و نظامات اجتماعى.

وبراى رسیدن به این هدف «تنهااز خدا توفیق مى طلبم» (وَما تَوفیقى اِلاّ بِاللهِ).

و به همین دلیل براى انجام رسالت خود، و رسیدن به این هدف بزرگ «تنها بر او تکیه مى کنم و در همه چیز به او باز مى گردم» (عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَاِلَیْهِ اُنیبُ).

براى حل مشکلات، با تکیه بر یارى او تلاش مى کنم، و براى تحمل شداید این راه، به او باز مى گردم.

(آیه 89) سپس آنها را متوجه یک نکته اخلاقى مى کند و آن این که بسیار مى شود که انسان به خاطر بغض و عداوت نسبت به کسى، و یا تعصب و لجاجت نسبت به چیزى، تمام مصالح خویش را نادیده مى گیرد، و سرنوشت خود را به دست فراموشى مى سپارد، به آنها مى گوید: «و اى قوم من ! مبادا دشمنى و عداوت با من شما را به گناه و عصیان و سرکشى وا دارد» (وَیا قَوْمِ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقاقى).

«مبادا همان بلاها و مصائب و رنجها و مجازاتهایى که به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید به شما هم برسد» (اَنْ یُصیبَکُمْ مِثْلُ ما اَصابَ قَوْمَ نُوح اَوْ قَوْمَ هُود اَوْ قَوْمَ صالِح).

«و قوم لوط (با آن بلاى عظیم یعنى زیر و رو شدن شهرهایشان و سنگباران شدن) از شما چندان دور نیستند» (وَما قَوْمُ لُوط مِنْکُمْ بِبَعید).

نه زمان آنها از شما چندان فاصله دارد، و نه مکان زندگیشان و نه اعمال و گناهان شما از گناهان آنان دست کمى دارد !

(آیه 90) و سرانجام دو دستور که در واقع نتیجه تمام تبلیغات پیشین او است به این قوم گمراه مى دهد.

نخست این که: «از خداوند آمرزش بطلبید» (وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ).

تا ازگناه پاک شوید، واز شرک وبت پرستى وخیانت درمعاملات بر کنارگردید.

 

«و پس از پاکى از گناه به سوى او بازگردید» (ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ).

که او پاک است و باید پاک شد و به سوى او رفت.

در واقع استغفار، توقف در مسیر گناه و شستشوى خویشتن است و توبه بازگشت به سوى اوست که وجودى است بى انتها.

و بدانید گناه شما هر قدر عظیم و سنگین باشد، راه بازگشت به روى شما باز است «چرا که پروردگار من، هم رحیم است و هم دوستدار بندگان» (اِنَّ رَبّى رَحیمٌ وَدُودٌ).

 

نکته: تهدیدهاى متقابل شعیب و قومش
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma