با این زنان مى توانى ازدواج کنى!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
گوشه اى از احکام طلاق وجدایى شایسته شأن نزول

(آیه 50) بعد از ذکر پاره اى از احکام مربوط به طلاق دادن زنان در آیه قبل، در اینجا روى سخن را به شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله)کرده، وموارد هفتگانه اى را که ازدواج با آنها براى پیامبر مجاز بوده شرح مى دهد.

1ـ نخست مى گوید: «اى پیامبر! ما همسران تو را که مهر آنها را پرداخته اى براى تو حلال کردیم» (یا اَیُّهَا النَّبِىُّ اِنّا اَحْلَلْنا لَکَ اَزْواجَکَ اللاّتى آتَیْتَ اُجُورَهُنَّ).

منظور از این زنان به قرینه جمله هاى بعد زنانى هستند که با پیامبر(صلى الله علیه وآله)رابطه خویشاوندى نداشتند وبا او ازدواج کردند، زیرا مرسوم بوده است که به هنگام ازدواج با غیرخویشاوندان مهریه را نقداً پرداخت مى کردند، به علاوه تعجیل در پرداختن مهر، مخصوصاً در موردى که همسر نیاز به آن داشته باشد، بهتر است، ولى به هر حال این کار جزء واجبات نیست، وبا توافق طرفین ممکن است مهر به صورت ذمه در عهده زوج کلا یا بعضاً بماند.

2ـ «وکنیزانى را که از طریق غنائم وانفال، خدا به تو بخشیده است» (وَما مَلَکَتْ یَمینُکَ مِمّا اَفاءَ اللهُ عَلَیْکَ).

3ـ «ودختران عموى تو ودختران عمه ها ودختران دائى تو ودختران خاله هایى که با تو مهاجرت کرده اند» اینها نیز بر تو حلالند (وَبَناتِ عَمِّکَ وَبَناتِ عَمّاتِکَ وَبَناتِ خالِکَ وَبَناتِ خالاتِکَ اللاّتى هاجَرْنَ مَعَکَ).

 

انحصار در این چهار گروه روشن است، ولى قید مهاجرت به خاطر آنست که در آن روز هجرت دلیل بر ایمان بوده، وعدم مهاجرت دلیل بر کفر ویا به خاطر این است که هجرت امتیاز بیشترى به آنها مى دهد وهدف در آیه بیان زنان با شخصیت وبا فضیلت است که مناسب همسرى پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى باشند.

4ـ «وهرگاه زن باایمانى خود را به پیامبر ببخشد (وهیچ گونه مهرى براى خود قائل نشود) اگر پیامبر بخواهد مى تواند با او ازدواج کند» (وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً اِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِىِّ اِنْ اَرادَ النَّبِىُّ اَنْ یَسْتَنْکِحَها).

«اما چنین ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه براى سایر مؤمنان» (خالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ).

«ما مى دانیم براى آنها در مورد همسران وکنیزانشان چه حکمى مقرر داریم» ومصالح آنها چه ایجاب مى کرده است؟ (قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَیْهِمْ فى اَزْواجِهِمْ وَما مَلَکَتْ اَیْمانُهُمْ).

بنابراین اگر در مسائل مربوط به ازدواج براى آنها در بعضى موارد محدودیتى قائل شده ایم روى مصالحى بوده است که در زندگى آنها وتو حاکم بوده، وهیچ یک از این احکام ومقررات بى حساب نیست.

سپس مى افزاید: «این به خاطر آن است که مشکل وحرجى (در اداى رسالت) بر تو نبوده باشد» (لِکَیْلا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ). وبتوانى در انجام این وظیفه مسؤولیتهاى خود را ادا کنى.

«وخداوند آمرزنده ورحیم است» (وَکانَ اللهُ غَفُورًا رَحیمًا).

جمله اخیر اشاره به فلسفه این احکام مخصوص پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)است، این جمله مى گوید: پیامبر(صلى الله علیه وآله)شرائطى دارد که دیگران ندارند وهمین تفاوت سبب تفاوت در احکام شده است. یعنى، هدف این بوده که قسمتى از محدودیتها ومشکلات از دوش پیامبر(صلى الله علیه وآله)از طریق این احکام برداشته شود.

 

گوشه اى از احکام طلاق وجدایى شایسته شأن نزول
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma