خدایا، مردم قرآن را ترک کردند!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
تفسیر: این همه درس عبرت واین همه بى خبرى!

(آیه 30) از آن جا که در آیات گذشته انواع بهانه جوییهاى مشرکان لجوج وافراد بى ایمان مطرح شده بود، این آیه ناراحتى وشکایت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)را در پیشگاه خدا از کیفیت برخورد این گروه با قرآن بازگو کرده، مى گوید: «پیامبر بر پیشگاه خدا عرضه داشت: پروردگارا! این قوم من قرآن را ترک گفتند واز آن دورى جستند» (وَقالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ اِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا).

این سخن واین شکایت پیامبر(صلى الله علیه وآله)امروز نیز همچنان ادامه دارد، که از گروه عظیمى ازمسلمانان به پیشگاه خدا شکایت مى برد که این قرآن را به دست فراموشى سپردند، قرآنى که مملوّ از برنامه هاى زندگى مى باشد، این قرآن را رها ساختند وحتى براى قوانین مدنى وجزائیشان دست گدایى به سوى دیگران دراز کردند!

قرآن در میان آنها به صورت یک کتاب تشریفاتى درآمده است، تنها الفاظش را با صداى جالب از دستگاههاى فرستنده پخش مى کنند، وجاى آن در کاشى کاریهاى مساجد به عنوان هنر معمارى است، براى افتتاح خانه نو، ویاحفظ مسافر، وشفاى بیماران، وحداکثر براى تلاوت به عنوان ثواب از آناستفاده مى کنند.

آرى! امروز هم پیامبر(صلى الله علیه وآله)فریاد مى زند: «خدایا! قوم من قرآن را مهجور داشتند»!

(آیه 31) این آیه براى دلدارى پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) ـ که با این موضعگیرى خصمانه دشمنان مواجه بود ـ مى فرماید: «واین گونه براى هر پیامبرى دشمنى از مجرمان قرار دادیم» (وَکَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمینَ).

فقط تو نیستى که با عداوت سرسختانه این گروه روبرو شده اى، همه پیامبران در چنین شرایطى قرار داشتند که گروهى از «مجرمان» به مخالفت آنها بر مى خاستند وکمر دشمنى آنان را مى بستند.

ولى بدان تو تنها وبدون یاور نیستى «همین بس که خدا هادى وراهنما، ویار ویاور توست» (وَکَفى بِرَبِّکَ هادِیًا وَنَصیرًا).

 

نه وسوسه هاى آنها مى تواند تو را گمراه سازد چرا که هادى خداست، ونه توطئه هاى آنها مى تواند تو را درهم بشکند چرا که یاورت پروردگار است که علمش برترین علمها وقدرتش مافوق همه قدرتهاست.

خلاصه تو باید بگویى:

هزار دشمنم ار مى کنند قصد هلاک *** توام چو دوستى از دشمنان ندارم باک

(آیه 32) باز در این آیه به یکى دیگر از بهانه جوییهاى این مجرمان بهانه جو اشاره کرده، مى گوید: «وکافران گفتند: چرا قرآن یکجا بر او نازل نمى شود»؟! (وَقالَ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً).

اصولا بهتر بود خود پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز از تمام این قرآن یکجا با خبر باشد تا هر چه مردم از او مى خواهند ومى پرسند فوراً پاسخ گوید.

در دنباله آیه به آنها چنین پاسخ مى گوید: «این به خاطر آن است که قلب تو را به وسیله آن محکم داریم و(از این رو) آن را به تدریج بر تو خواندیم» (کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِه فُؤادَکَ وَرَتَّلْناهُ تَرْتیلاً).

قرآن مجموعه اى است از اوامر ونواهى، احکام وقوانین، تاریخ وموعظه، ومجموعه اى از استراتژى وتاکتیکهاى مختلف در برخورد با حوادثى که در مسیر امت اسلامى به سوى جلو پیش مى آمده است.

چنین کتابى که همه برنامه حتى قوانین کلى را از طریق حضور در صحنه هاى زندگى مردم تبیین واجرا مى کند امکان ندارد قبلا یکجا تدوین وتنظیم شود، این بدان مى ماند که رهبر بزرگى براى پیاده کردن انقلاب تمام اعلامیه ها وبیانیه ها وامر ونهى هایش را که به مناسبتهاى مختلف ایراد مى شود یکجا بنویسد ونشر دهد، آیا هیچ کس مى تواند چنین سخنى را عاقلانه بداند؟!

(آیه 33) سپس براى تأکید بیشتر روى پاسخ فوق مى فرماید: «آنها هیچ مثلى براى تو نمى آورند (وهیچ بحث وسخنى را براى تضعیف دعوت تو طرح نمى کنند) مگر این که ما حق را براى تو مى آوریم، وتفسیرى بهتر» وپاسخى دندان شکن که در برابر آن ناتوان شوند! (وَلا یَأْتُونَکَ بِمَثَل اِلاّ جِئْناکَ بِالْحَقِّوَاَحْسَنَ تَفْسـیرًا).

 

(آیه 34) واز آنجا که این دشمنان کینه توز ومشرکان متعصب ولجوج بعد از مجموعه ایرادات خود چنین استنتاج کرده بودند که محمّد ویارانش با این صفات واین کتاب واین برنامه هایى که دارند بدترین خلق خدایند ـ العیاذبالله ـ وچون ذکر این سخن با کلام فصیح وبلیغى همچون قرآن تناسب نداشت در این آیه خداوند به پاسخ این سخن مى پردازد بى آنکه اصل گفتار آنها را نقل کند، مى گوید: تو گمراه نیستى «آنان که بر صورتهایشان به سوى جهنم محشور مى شوند بدترین محل را دارند وگمراه ترین افرادند» (اَلَّذینَ یُحْشَرُونَ عَلى وُجُوهِهِمْ اِلى جَهَنَّمَ اُولئِکَ شَرٌّ مَکانًا وَاَضَلُّ سَبیلاً).

این از یک سو نشانه خوارى وذلّت آنهاست، چرا که آنها در دنیا نهایت کبر وغرور وخودبرتربینى نسبت به خلق خدا داشتند، واز سوى دیگر تجسّمى است از گمراهیشان در این جهان.

در مقابل گروهى قامتهایى همچون سرو دارند وصورتهاى درخشانى همچون ماه، با گامهاى بلند بسرعت به سوى بهشت مى روند.

 

تفسیر: این همه درس عبرت واین همه بى خبرى!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma