صفات ویژه بندگان خاصّ خدا

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
پاداش من هدایت شماست! تبدیل سیئات به حسنات

(آیه 63) از این به بعد بحث جامع وجالبى پیرامون صفات ویژه بندگان خاص پروردگار که تحت عنوان «عِبادُ الرَّحْمن» آمده، مطرح مى شود، ودوازده صفت از صفات ویژه آنان را بیان مى کند ودر حقیقت تکمیلى است براى آیات گذشته که مشرکان لجوج هنگامى که نام خداوند رحمان برده مى شد از سر استهزاء وغرور مى گفتند: رحمان چیست؟

جایى که بندگان او این قدر عالى مقام وبا شخصیتند عظمت خداى رحمان را بهتر مى توان درک کرد.

نخست مى گوید: «وبندگان خاص خداوند رحمان کسانى هستند که با آرامش وبى تکبر بر روى زمین راه مى روند» (وَعِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الاَْرْضِ هَوْنًا).

نخستین توصیف نفى کبر وغرور وخودخواهى است که در تمام اعمال انسان وحتى در کیفیت راه رفتن او آشکار مى شود زیرا ملکات اخلاقى همیشه خود را در لابلاى اعمال وگفتار وحرکات انسان نشان مى دهند، تا آنجا که از چگونگى راه رفتن یک انسان مى توان با دقت وموشکافى به قسمت قابل توجهى از اخلاق او پى برد.

آرى! آنها متواضعند، وتواضع کلید ایمان است.

دومین وصف آنها حلم وبردبارى است چنانکه قرآن در ادامه همین آیه مى گوید: «وهنگامى که جاهلان آنها را مورد خطاب قرار مى دهند (وبه جهل وجدال وسخنان زشت مى پردازند) در پاسخ آنها سلام مى گویند» (وَاِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلامًا). سلامى که نشانه بى اعتنایى توأم با بزرگوارى است، نه ناشى از ضعف، نه سلام تحیت که نشانه محبت وپیوند دوستى است.

(آیه 64) در این آیه به سومین ویژگى آنها که عبادت خالصانه پروردگار است پرداخته، مى گوید: «وآنها کسانى هستند که شبانگاه براى پروردگارشان سجده وقیام مى کنند» (وَالَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیامًا).

در ظلمت شب که چشم غافلان در خواب است وجایى براى تظاهر وریا وجود ندارد خواب خوش را بر خود حرام کرده وبه خوشتر از آن ذکر خدا وقیام وسجود در پیشگاه با عظمت اوست مى پردازد، پاسى از شب را به مناجات با محبوب مى گذرانند، وقلب وجان خود را با یاد ونام او روشن مى کنند.

(آیه 65) چهارمین صفت ویژه آنان خوف وترس از مجازات وکیفرالهى است «وآنها کسانى هستند که پیوسته مى گویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان که عذابش سخت وشدید وپردوام است» (وَالَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ اِنَّ عَذابَها کانَ غَرامًا).

(آیه 66) «چرا که جهنم بد جایگاه وبد محل اقامتى است» (اِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقامًا).

با این که آنها شبها به یاد خدا هستند وبه عبادتش مشغول، وروزها در مسیر انجام وظیفه گام بر مى دارند باز هم قلوبشان مملوّ از ترس مسؤولیتهاست، همان ترسى که عامل نیرومندى براى حرکت به سوى انجام وظیفه بیشتر وبهتر است.

(آیه 67) سپس به پنچمین صفت ممتاز «عبادالرحمن» که اعتدال ودورى از هرگونه افراط وتفریط در کارها مخصوصاً در مسأله انفاق است اشاره کرده، مى فرماید: «وآنها کسانى هستند که به هنگام انفاق، نه اسراف مى کنند ونه سخت گیرى، بلکه در میان این دو حد اعتدال را رعایت مى کنند» (وَالَّذینَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکانَ بَیْنَ ذلِکَ قَوامًا).

جالب توجه این که سخن را روى کیفیت انفاق آنان مى برد ـاصل انفاق کردن را مسلّم مى گیردـ ومى گوید: انفاقى عادلانه ودور از هرگونه اسراف وسخت گیرى دارند، نه آن چنان بذل وبخششى کنند که زن وفرزندشان گرسنه بمانند، ونه آن چنان سختگیر باشند که دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند.

(آیه 68) ششمین ویژگى «عبادالرّحمن» توحید خالص است که آنها را از هرگونه شرک ودوگانه ویا چندگانه پرستى دور مى سازد.

مى فرماید: «وآنها کسانى هستند که معبود دیگرى را با خداوند نمى خوانند» (وَالَّذینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللهِ اِلــهًا آخَرَ).

نور توحید سراسر قلب آنها وزندگى فردى واجتماعیشان را روشن ساخته وتیرگى وظلمت شرک از آسمان فکر وروح آنها بکلى رخت بربسته است.

هفتمین صفت، پاکى آنها از آلودگى به خون بى گناهان است: «وآنها هرگز انسانى را که خداوند (خونش را) حرام شمرده ـجز به حقـ به قتل نمى رسانند» (وَلا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتى حَرَّمَ اللهُ اِلاّ بِالْحَقِّ).

از آیه فوق به خوبى استفاده مى شود که تمام نفوس انسانى در اصل محترمند وریختن خون آنها ممنوع است، مگر عواملى پیش آید که این احترام ذاتى را تحت الشعاع قرار دهد ومجوز ریختن خون گردد.

هشتمین وصف آنها این است که: دامان عفتشان هرگز آلوده نمى شود «وزنا نمى کنند» (وَلا یَزْنُونَ).

آنها بر سر دوراهى کفر وایمان، ایمان را انتخاب مى کنند، وبر سر دوراهى امنیت وناامنى جانها، امنیت را، وبر سر دوراهى پاکى وآلودگى، پاکى را، آنها محیطى خالى از هرگونه شرک وناامنى وبى عفتى وناپاکى با تلاش وکوشش خود فراهم مى سازند.

ودر پایان آیه براى تأکید هر چه بیشتر اضافه مى کند: «وهر کس یکى از این امور را انجام دهد عقوبت ومجازاتش را خواهد دید» (وَمَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ اَثامًا).

(آیه 69) از آنجا که این سه گناه نهایت اهمیت را دارد باز در این آیه روى آن تکیه کرده، مى گوید: کسانى که مرتکب این امور شوند «عذاب آنها در قیامت مضاعف مى گردد، وبا خوارى، جاودانه در عذاب خواهند ماند» (یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیمَةِ وَیَخْلُدْ فیهِ مُهانًا).

منظور از مضاعف شدن عذاب این است که بر هر یک از گناهان سه گانه که درآیه قبل مذکور است مجازات جداگانه اى خواهد شد که مجموعاً عذاب مضاعف است.

از این گذشته گاه یک گناه سرچشمه گناهان دیگر مى شود، مانند کفر که سبب ترک واجبات وانجام محرمات مى گردد، واین خود موجب مضاعف شدن مجازات الهى است.

(آیه 70) ولى از آنجا که قرآن مجید هیچ گاه راه بازگشت را به روى مجرمان نمى بندد وگنهکاران را تشویق ودعوت به توبه مى کند، در این آیه چنین مى گوید: «مگر کسانى که توبه کنند وایمان آورند وعمل صالح انجام دهند که خداوند (گناهان آنان را) به حسنات مبدّل مى کند، وخداوند همواره آمرزنده ومهربان بوده است» (اِلاّ مَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صالِحًا فَاُولئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات وَکانَ اللهُ غَفُورًا رَحیمًا).

 

پاداش من هدایت شماست! تبدیل سیئات به حسنات
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma