هر گروه ستمگر به نوعى مجازات شدند

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
و این هم سرنوشت آلودگان! تکیه گاههاى سست همچون لانه عنکبوت!

(آیه 36) بعد از داستان لوط وقومش نوبت به اقوام دیگرى همچون «قوم شعیب» و«عاد» و«ثمود» و«فرعون» مى رسد.

نخست مى گوید: «ما به سوى مدین برادرشان شعیب را فرستادیم» (وَاِلى مَدْیَنَ اَخاهُمْ شُعَیْبًا).

تعبیر به برادر، اشاره به نهایت محبت این پیامبران نسبت به امتهایشان وعدم سلطه جویى آنها است.

«مدین» شهرى است در جنوب غربى «اردن» که امروز به نام «معان» خوانده مى شود، در شرق «خلیج عقبه» قرار گرفته، وحضرت شعیب وقومش در آنجا مى زیستند.

«شعیب» مانند سایر پیامبران بزرگ خدا دعوت خودرا از اعتقاد به مبدأ ومعاد که پایه واساس هر دین وآیین است آغاز کرد، «گفت: اى قوم من! خدا را بپرستید وبه روز قیامت امیدوار باشید» (فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ وَارْجُوا الْیَوْمَ الاْخِرَ).

اعتقاد به این دو اصل مسلماً در تربیت واصلاح انسان تأثیر فوق العاده اى خواهد داشت.

دستور سوم «شعیب» یک دستور جامع عملى بود که تمام برنامه هاى اجتماعى را در بر مى گیرد گفت: «سعى در فساد در زمین مکنید» (وَلا تَعْثَوْا فِى الاَْرْضِ مُفْسِدینَ).

«فساد» مفهوم وسیعى دارد که هرگونه نابسامانى وویرانگرى وانحراف وظلم را در بر مى گیرد ونقطه مقابل آن صلاح واصلاح است.

(آیه 37) اما آن گروه به جاى این که اندرزهاى این مصلح بزرگ را به گوش جان بشنوند در مقام مخالفت برآمده «او را تکذیب کردند» (فَکَذَّبُوهُ).

«وبه این سبب زلزله آنها را فرا گرفت»! (فَاَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ).

«وبامدادان در خانه هاى خود به رو افتاده ومرده بودند»! (فَاَصْبَحُوا فى دارِهِمْ جاثِمینَ).

(آیه 38) این آیه سخن از قوم «عاد» و«ثمود» مى گوید، بى آنکه از پیامبر آنها (هود وصالح)، وگفتگوهایشان با این دو قوم سرکش سخنى به میان آورد،چرا که اقوامى بودند شناخته شده وداستان پیامبرشان در آیات دیگر قرآن کراراً آمده است.

مى فرماید: «ما طایفه عاد وثمود» را هلاک کردیم (وَعادًا وَثَمُودَ).

سپس مى افزاید: «ومساکن (ویران شده) آنان براى شما آشکار است» وویرانه هاى شهرهایشان در سرزمین حجر ویمن بر سر راهتان (وَقَدْ تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَساکِنِهِمْ).

سپس به علت اصلى بدبختى آنها اشاره کرده، مى گوید: «شیطان اعمالشان را براى آنها آراسته بود، از این رو آنان را از راه (خدا) بازداشت» (وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ اَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبیلِ).

«در حالى که بینا بود» (وَکانُوا مُسْتَبْصِرینَ).

فطرت آنها بر توحید وتقوا بود، وپیامبران الهى نیز بقدر کافى راه را به آنها نشان داده بودند».

(آیه 39) این آیه از سه نفر از گردنکشان که هرکدام نمونه بارزى از یک قدرت شیطانى بودند نام برده، مى گوید: «وقارون وفرعون وهامان را نیز» هلاک کردیم (وَقارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهامانَ).

قارون مظهر ثروت توأم با غرور وخودخواهى وغفلت، فرعون مظهر قدرت استکبارى توأم با شیطنت، وهامان الگویى براى معاونت از ظالمان مستکبر بود.

سپس مى افزاید: «موسى با دلائل روشن به سراغ این سه آمد» وحجت را بر آنها تمام کرد (وَلَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَیِّناتِ).

«اما آنها راه استکبار وغرور وسرکشى را در زمین پیش گرفتند» (فَاسْتَکْبَرُوا فِى الاَْرْضِ).

ولى «آنها (با این همه) نتوانستند بر خدا پیشى گیرند» واز چنگال قدرت او فرار کنند (وَما کانُوا سابِقینَ).

زیرا آنها نتوانستند از قلمرو قدرت خدا با امکاناتى که در اختیار داشتند بگریزند، واز عذاب الهى رهایى یابند، بلکه در همان لحظه اى که خداوند اراده کرد آنها را با ذلت وزبونى به دیار عدم فرستاد.

(آیه 40) در این آیه مى فرماید: «پس ما هر یک از آنها را به گناهش گرفتیم» (فَکُلاًّ اَخَذْنا بِذَنْبِه).

«بر بعضى از آنها توفانى شدید وکوبنده توأم با سنگریزه فرستادیم» (فَمِنْهُمْ مَنْ اَرْسَلْنا عَلَیْهِ حاصِبًا). منظور از این گروه، قوم عاد است.

«وبعضى دیگر را صیحه آسمانى فرو گرفت» (وَمِنْهُمْ مَنْ اَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ).

واین عذابى بود که بر قوم ثمود، وبعضى اقوام دیگر نازل گردید.

«وبعضى دیگر از آنها را در زمین فرو بردیم» (وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الاَْرْضَ).

 

این مجازاتى بود که در مورد قارون تحقق یافت وبالاخره «بعضى دیگر را غرق کردیم» (وَمِنْهُمْ مَنْ اَغْرَقْنا).

این اشاره به فرعون وهامان واتباع آنهاست.

در پایان آیه براى تأکید این واقعیت که اینها همه گرفتار عکس العمل کارهاى خویش شدند ومحصولى را درو مى کردند که بذر آن را خودشان پاشیده بودند، مى فرماید: «خداوند هرگز به آنها ظلم وستم نکرد، آنها بودند که بر خویشتن ستم مى کردند» (وَما کانَ اللهُ لِیَظْلِمَهُم وَلکِنْ کانُوا اَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ).

آرى! مجازاتهاى این جهان وجهان دیگر بازتاب وتجسمى است از اعمال انسانها، در آنجا که تمام راههاى اصلاح وبازگشت را به روى خود ببندند.

 

و این هم سرنوشت آلودگان! تکیه گاههاى سست همچون لانه عنکبوت!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma