در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «هر کس مداومت به خواندن این سوره کند از دنیا نخواهد رفت مگر این که خدا به برکت این سوره او را از نظر جان ومال وفرزند بى نیاز مى کند».
این غنا وبى نیازى مسلماً بازتابى است از پیاده شدن محتواى سوره در درون جان انسان وانعکاسش در خلال اعمال ورفتار وگفتار او.
(آیه 1) بار دیگر در آغاز این سوره به حروف مقطعه برخورد مى کنیم «ک،هـ، ى، ع، ص» (کهیعص).
در خصوص حروف مقطعه این سوره دو دسته از روایات در منابع اسلامى دیده مى شود:
نخست روایاتى است که هر یک از این حروف را اشاره به یکى از اسما بزرگ خداوند (اَسْماءُ الْحُسْنى) مى داند «ک» اشاره به کافى و«هـ» اشاره به هادى، و«ى» اشاره به ولى، و«ع» اشاره به عالم و«ص» اشاره به «صادق الوعد» (کسى که در وعده خود صادق است).
دوم روایاتى است که این حروف مقطعه را به داستان قیام امام حسین(ع) در کربلا تفسیر کرده است: «ک» اشاره به «کربلا»، «هاء» اشاره به «هلاک خاندان پیامبر»(ص) و«ى» به «یزید» و«ع» به مسأله «عطش» و«ص» به «صبر واستقامت» حسین ویاران جانبازش.
البته آیات قرآن تاب معانى مختلف را دارد که در عین تنوع منافاتى هم با هم ندارند.