منطق گیرا وکوبنده ابراهیم(ع)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
مگر فرزند براى خدا ممکن است؟! نتیجه دورى از شرک ومشرکان

(آیه 41) در اینجا قسمتى از زندگانى قهرمان توحید، ابراهیم خلیل پرده بر مى دارد وتأکید مى کند که دعوت این پیامبر بزرگ ـهمانند همه رهبران الهىـ از نقطه توحید آغاز شده است.

آیه مى گوید: «در این کتاب ]قرآن[ از ابراهیم یاد کن» (وَاذْکُرْ فِى الْکِتابِ اِبْرهیمَ).

«چرا که او مردى بسیار راستگو وتصدیق کننده (تعلیمات وفرمانهاى الهى) ونیز پیامبر خدا بود» (اِنَّهُ کانَ صِدّیقًا نَبِیًّا).

در واقع بارزترین صفتى که در پیامبران وحاملان وحى الهى لازم است همین معنى مى باشد که آنها فرمان پروردگار را بى کموکاست به بندگان خدا برسانند.

(آیه 42) سپس به شرح گفتگوى او با پدرش «آزر» مى پردازد ـپدر در اینجا اشاره به عمو استـ وچنین مى گوید: «در آن هنگام که به پدرش گفت: اى پدر چرا چیزى را پرستش مى کنى که نمى شنود ونمى بیند ونمى تواند هیچ مشکلى را از تو حل کند» (اِذْ قالَ لاَِبیهِ یا اَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَلا یُبْصِرُ وَلا یُغْنى عَنْکَ شَیْئًا).

این بیان کوتاه وکوبنده یکى از بهترین دلایل نفى شرک وبت پرستى است چرا که یکى از انگیزه هاى انسان در مورد شناخت پروردگار انگیزه سود وزیان است که علماى عقاید از آن تعبیر به مسأله «دفع ضرر محتمل» کرده اند.

او مى گوید: چرا تو به سراغ معبودى مى روى که نه تنها مشکلى از کار تو نمى گشاید بلکه اصلا قدرت شنوایى وبینائى ندارد.

(آیه 43) پس از آن، ابراهیم با منطق روشنى، او را دعوت مى کند که در این امر از وى تبعیت کند مى گوید: «اى پدر! علم ودانشى نصیب من شده که نصیب تو نشده، بنابراین، از من پیروى کن (وسخن مرا بشنو) تا تو را به راه راست هدایت کنم» (یا اَبَتِ اِنّى قَد جاءَنى مِنَ الْعِلْمِ مالَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنى اَهْدِکَ صِراطًا سَوِیًّا).

من از طریق وحى الهى آگاهى فراوانى پیدا کرده ام وبا اطمینان مى توانم بگویم که راه خطا نخواهم پیمود وتو را به راه خطا هرگز دعوت نمى کنم.

(آیه 44) سپس این جنبه اثباتى را با جنبه نفى وآثارى که بر مخالفت این دعوت مترتب مى شود توأم کرده، مى گوید: «پدرم! شیطان را پرستش مکن، چرا که شیطان همیشه نسبت به خداوند رحمان، عصیانگر بوده است» (یا اَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطانَ اِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلرَّحْمنِ عَصِیًّا).

منظور از عبادت در اینجا به معنى اطاعت وپیروى فرمان است که این خود یک نوع از عبادت محسوب مى شود.

(آیه 45) بار دیگر او را متوجه عواقب شوم شرک وبت پرستى کرده، مى گوید: «اى پدر! من از این مى ترسم که (با این شرک وبت پرستى که دارى) عذابى از ناحیه خداوند رحمان به تو رسد، در نتیجه از دوستان شیطان باشى» (یا اَبَتِ اِنّى اَخافُ اَنْ یَمَسَّکَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطانِ وَلِیًّا).

تعبیر ابراهیم در برابر عمویش «آزر» در اینجا بسیار جالب است از یک سو مرتباً او را با خطاب «یا اَبَتِ» (پدرم) که نشانه ادب واحترام است مخاطب مى سازد واز سوى دیگر جمله «اَنْ یَمَسَّکَ» نشان مى دهد که ابراهیم از رسیدن کوچکترین ناراحتى به آزر ناراحت ونگران است.

 

مگر فرزند براى خدا ممکن است؟! نتیجه دورى از شرک ومشرکان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma