این سوره در شرایطى که مؤمنین در چنگال دشمنان نیرومندى گرفتار بودند، دشمنانى که هم از نظر جمعیت وتعداد، وهم قدرت وقوت بر آنها برترى داشتند، نازل شده است. این اقلیت مسلمان، چنان تحت فشار آن اکثریت بودند، که جمعى از آینده اسلام بیمناک ونگران به نظر مى رسیدند.
از آنجا که این حالت شباهت زیادى به وضع بنى اسرائیل در چنگال فرعونیان داشت، بخشى از محتواى این سوره را داستان «موسى» و«بنى اسرائیل» و«فرعونیان» تشکیل مى دهد، بخشى که در حدود نیمى از آیات این سوره رادر بر مى گیرد.
ومخصوصاً در آغازش نوید حکومت حق وعدالت را براى مستضعفین وبشارت در هم شکستن شوکت ظالمان را بازگو مى کند، بشارتى آرام بخش وقدرت آفرین.
بخش دیگرى از این سوره داستان «قارون» آن مرد ثروتمند مستکبر را که تکیه بر علم وثروت خود داشت بازگو مى کند که بر اثر غرور، سرنوشتى همچون سرنوشت فرعون پیدا کرد; او در آب فرو رفت واین در خاک.
ومیان این دو بخش درسهاى زنده وارزنده اى از توحید ومعاد، واهمیت قرآن، ووضع حال مشرکان در قیامت، ومسأله هدایت وضلالت، وپاسخ به بهانه جوییهاى افراد ضعیف، آمده است که در حقیقت نتیجه اى است از بخش اول ومقدمه اى است براى بخش دوم.