سرنوشت دردناک سامرى!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
غوغاى سامرى! صحنه هول انگیز قیامت

 

(آیه 92) به دنبال بحثى که موسى(ع) با بنى اسرائیل در نکوهش شدید از گوساله پرستى داشت ودر اینجا نخست گفتگوى موسى(ع) را با برادرش هارون(ع) وسپس با سامرى منعکس مى کند.

نخست رو به برادرش هارون کرده «گفت: اى هارون! چرا هنگامى که دیدى آنها گمراه شدند...» (قالَ یا هرُونَ ما مَنَعَکَ اِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا).

(آیه 93) «از من پیروى نکردى؟ آیا فرمان مرا عصیان نمودى»؟ (اَلاّ تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرى).

مگر هنگامى که مى خواستم به میعادگاه بروم نگفتم «جانشین من باش ودر میان این جمعیت به اصلاح بپرداز وراه مفسدان را در پیش مگیر».

منظور از جمله «اَلاّ تَتَّبِعَن» این است که چرا از روش وسنت من در «شدت عمل» نسبت به بت پرستى پیروى نکردى.

(آیه 94) موسى با شدت وعصبانیت هر چه تمامتر این سخنان را با برادرش مى گفت وبر او فریاد مى زد، در حالى که ریش وسر او را گرفته بود ومى کشید.

هارون براى این که او را بر سر لطف آورد، واز التهاب او بکاهد «گفت: اى فرزند مادرم!]=اى برادرم[ ریش وسر مرا مگیر، من (فکر کردم که اگر به مبارزه برخیزم ودرگیرى پیدا کنم تفرقه شدیدى در میان بنى اسرائیل مى افتد، واز این) ترسیدم (به هنگام بازگشت) بگویى تو میان بنى اسرائیل تفرقه افکندى وسفارش مرا (در غیاب من) به کار نبستى» (قالَ یَابْنَؤُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتى وَلا بِرَأْسى اِنّى خَشیتُ اَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنى اِسْرائیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلى).

وبه این ترتیب هارون بى گناهى خود را اثبات کرد.

(آیه 95) بعد از پایان گفتگو با برادرش هارون وتبرئه او، به محاکمه سامرى پرداخت و«گفت: (این چه کارى بود که تو انجام دادى و) چه چیز انگیزه تو بود اى سامرى»؟! (قالَ فَما خَطْبُکَ یا سامِرِىُّ).

(آیه 96) او در پاسخ گفت: من از مطالبى آگاه شدم که آنها ندیدند وآگاه نشدند» (قالَ بَصُرْتُ بِمالَمْ یَبْصُرُوا بِه).

«من چیزى از آثار رسول وفرستاده خدا (موسى) را گرفتم، وسپس آن را به دور افکندم واین چنین نفس من مطلب را در نظرم زینت داد»! وبه سوى آیین بت پرستى گرایش کردم. (فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ اَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَکَذلِکَ سَوَّلَتْ لى نَفْسى).

(آیه 97) روشن است که پاسخ وعذر سامرى در برابر سؤال موسى(ع) به هیچوجه قابل قبول نبود، لذا موسى فرمان محکومیت او را در این دادگاه صادر کرد وسه دستور در باره او وگوساله اش داد; «گفت: برو، که بهره تو در زندگى این دنیا این است که (هر کس به تو نزدیک شود) بگویى: با من تماس نگیر» (قالَ فَاذْهَبْ فَاِنَّ لَکَ فِى الْحَیوةِ اَنْ تَقُولَ لامِساسَ).

وبه این ترتیب با یک فرمان قاطع، سامرى را از جامعه طرد کرد واو را به انزواى مطلق کشانید.

مجازات دوم سامرى این بود که موسى(ع) کیفر او را در قیامت به او گوشزد کرد، گفت: «وتو وعده گاهى در پیش دارى (وعده عذاب دردناک الهى) که هرگز از آن تخلف نخواهد شد» (وَاِنَّ لَکَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ).

سومین مجازات این بود که موسى به سامرى گفت: «وبه این معبودت که پیوسته او را عبادت مى کردى نگاه کن وببین ما آن را مى سوزانیم وسپس ذرات آن را به دریا مى پاشیم» تا براى همیشه محو ونابود گردد (وَانْظُرْ اِلى اِلهِکَ الَّذى ظَلْتَ عَلَیْهِ عاکِفًا لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِى الْیَمِّ نَسْفًا).

(آیه 98) ودر این آیه موسى، با تأکید فراوان روى مسأله توحید، حاکمیت خط الله را مشخص کرد وچنین گفت: «معبود شما تنها الله است، همان خدایى که معبودى جز او نیست، همان خدایى که علمش همه چیز را فرا گرفته» (اِنَّما اِلهُکُمُ اللهُ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَىْء عِلْمًا).

نه همچون بتهاى ساختگى که نه سخنى مى شنوند، نه پاسخى مى گویند، نه مشکلى مى گشایند ونه زیانى را دفع مى کنند.

(آیه 99) پس از پایان گرفتن بحثهاى مربوط به تاریخ پرماجراى موسى وبنى اسرائیل یک نتیجه گیرى کلى نیز قرآن روى آن مى نماید ومى گوید: «این چنین اخبار گذشته را براى تو (یکى بعد از دیگرى) بازگو مى کنیم» (کَذلِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ اَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ).

سپس اضافه مى کند: «وما از ناحیه خود قرآنى به تو دادیم» (وَقَدْ آتَیْناکَ مِنْ لَدُنّا ذِکْرًا). قرآنى که مملوّست از درسهاى عبرت، دلایل عقلى، اخبار آموزنده گذشتگان ومسائل بیدار کننده آیندگان.

(آیه 100) وبه همین جهت در این آیه از کسانى سخن مى گوید که حقایق قرآن ودرسهاى عبرت تاریخ را فراموش مى کنند، مى گوید: «کسى که از قرآن روى بگرداند در قیامت بار سنگینى (از گناه ومسؤولیت) بر دوش خواهد کشید» (مَنْ اَعْرَضَ عَنْهُ فَاِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیمَةِ وِزْرًا).

آرى! اعراض از قرآن، انسان را به آن چنان بیراهه ها مى کشاند که بارهاى سنگینى از انواع گناهان وانحرافات فکرى وعقیدتى را بر دوش او مى نهد.

(آیه 101) سپس اضافه مى کند: «آنها در میان این وزر جاودانه خواهند ماند» (خالِدینَ فیهِ).

«واین بار سنگین گناه، بد بارى است براى آنها در روز قیامت» (وَساءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیمَةِ حِمْلاً).

(آیه 102) سپس به توصیف روز قیامت وآغاز آن پرداخته، چنین مى گوید: «همان روزى که در صور دمیده مى شود، وگنهکاران را با بدنهاى کبود وتیره در آن روز جمع مى کنیم» (یَوْمَ یُنْفَخُ فِى الصُّورِ وَنَحْشُرُ الُْمجْرِمینَ یَوْمَئِذ زُرْقًا).

(آیه 103) در این حال مجرمان در میان خود، در باره مقدار توقفشان در عالم برزخ «آهسته با هم گفتگو مى کنند (بعضى مى گویند:) شما تنها ده شبانه روز در علام برزخ) توقف کردید» ونمى دانند چقدر طولانى بوده است (یَتَخافَتُونَ بَیْنَهُمْ اِنْ لَبِثْتُمْ اِلاّ عَشْرًا).

این آهسته گفتن آنها یا به خاطر رعب ووحشت شدیدى است که از مشاهده صحنه قیامت به آنها دست مى دهد ویا بر اثر شدت ضعف وناتوانى است.

(آیه 104) سپس اضافه مى کند: «ما به آنچه مى گویند کاملا آگاهتریم» (نَحْنُ اَعْلَمُ بِما یَقُولُونَ). خواه آهسته بگویند یا بلند.

«هنگامى که نیکوروش ترین آنها مى گوید: شما تنها یک روز درنگ کردید»! (اِذْ یَقُولُ اَمْثَلُهُمْ طَریقَةً اِنْ لَبِثْتُمْ اِلاّ یَوْمًا).

 

غوغاى سامرى! صحنه هول انگیز قیامت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma