فرعون خود را براى مبارزه نهایى آماده مى کند

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
نخستین برخورد با فرعون جبّار موسى(ع) نیز به میدان مى آید

(آیه 56) در اینجا مرحله دیگرى از درگیرى موسى(ع) وفرعون منعکس شده است، قرآن مجید، این قسمت را با این جمله شروع مى کند: «وما همه آیات خود را به فرعون نشان دادیم (اما هیچ یک از آنها در دل تیره او اثر نگذاشت) پس همه را تکذیب کرد واز پذیرش آنها امتناع ورزید» (وَلَقَدْ اَرَیْناهُ آیاتِنا کُلَّها فَکَذَّبَ وَاَبى).

این مربوط به معجزاتى است که در آغاز دعوت به فرعون ارائه داد، «معجزه عصا» و«ید بیضا» و«محتواى دعوت جامع آسمانیش».

(آیه 57) اکنون ببینیم فرعون طغیانگر، مستکبر ولجوج در برابر موسى ومعجزات او چه گفت، واو را چگونه ـطبق معمول همه زمامداران زورگوـ متهم ساخت؟ «گفت: اى موسى! آیا آمده اى که ما را از سرزمین ووطنمان با سحرت بیرون کنى؟!» (قالَ اَجِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ اَرْضِنا بِسِحْرِکَ یا مُوسى).

اشاره به این که: ما مى دانیم مسأله نبوت ودعوت به توحید، وارائه این معجزات همگى توطئه براى غلبه بر حکومت وبیرون کردن ما وقبطیان از سرزمین آباء واجدادمان است.

این تهمت درست همان حربه اى است که همه زورگویان واستعمارگران در طول تاریخ داشته اند که هرگاه خود را در خطر مى دیدند، براى تحریک مردم به نفع خود، مسأله خطرى که مملکت را تهدید مى کرد، پیش مى کشیدند مملکت یعنى حکومت این زورگویان وموجودیتش یعنى موجودیت آنها!

(آیه 58) فرعون سپس اضافه کرد: گمان نکن ما قادر نیستیم همانند این سحرهاى تو را بیاوریم، «پس یقیناً بدان به همین زودى سحرى همانند آن براى تو خواهیم آورد» (فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْر مِثْلِه).

 

وبراى این که قاطعیت بیشترى نشان دهد گفت: «هم اکنون تاریخش را معین کن، باید میان ما وتو وعده اى باشد که نه ما از آن تخلف کنیم ونه تو از آن، آن هم در مکانى که نسبت به همگان یکسان باشد» (فَاجْعَلْ بَیْنَنا وَبَیْنَکَ مَوْعِدًا لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلا اَنْتَ مَکانًا سُوًى).

(آیه 59) ولى موسى بى آنکه خونسردى خود را از دست دهد واز جنجال فرعون هراسى به دل راه دهد با صراحت وقاطعیت «گفت: (من هم آماده ام، هم اکنون روز وساعت آن را تعیین کنم) میعاد ما وشما روز زینت (روز عید) است، مشروط بر این که مردم همگى به هنگامى که روز بالا مى آید در محل جمع شوند» (قالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزّینَةِ وَاَنْ یُحْشَرَ النّاسُ ضُحًى).

(آیه 60) به هر حال فرعون بعد از مشاهده معجزات شگفت آور موسى ومشاهده تأثیر روانى این معجزات در اطرافیانش تصمیم گرفت با کمک ساحران به مبارزه با او برخیزد، لذا قرار لازم را با موسى گذارد، «پس آن مجلس را ترک گفت وتمام مکر وفریب خود را جمع کرد وسپس همه را در روز موعود آورد» (فَتَوَلّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ اَتى).

(آیه 61) سرانجام روز موعود فرا رسید، موسى(ع) در برابر انبوه جمعیت قرار گرفت، جمعیتى که گروهى از آن ساحران بودند وتعداد آنها به گفته بعضى از مفسران 72 نفر وبه گفته بعضى دیگر به چهارصد نفر مى رسید وبعضى دیگر نیز تعداد بیشترى گفته اند.

وگروهى از آنها، فرعون واطرافیان او را تشکیل مى دادند وبالاخره گروه سوم که اکثریت از آن تشکیل یافته بود توده هاى تماشاچى مردم بودند.

موسى در اینجا رو به ساحران ویا فرعونیان وساحران کرد و«به آنان چنین گفت: واى بر شما، دروغ بر خدا نبندید که شما را با مجازات خود، نابود وریشه کن خواهد ساخت» (قالَ لَهُمْ مُوسى وَیْلَکُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللهِ کَذِبًا فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذاب).

«وشکست ونومیدى وخسران از آن آنهاست که بر خدا دروغ مى بندند وبه او نسبت باطل مى دهند» (وَقَدْ خابَ مَنِ افْتَرى).

منظور موسى از افتراء بر خدا، آن است که کسى یا چیزى را شریک او قرار داده، معجزات فرستاده خدا را به سحر نسبت دهند وفرعون را معبود واله خود بپندارند.

(آیه 62) این سخن قاطع موسى که هیچ شباهتى به سخن ساحران نداشت، بلکه آهنگش آهنگ دعوت همه پیامبران راستین بود، بر بعضى از دلها اثر گذاشت، ودر میان جمعیت اختلاف افتاد، بعضى طرفدار شدت عمل بودند، وبعضى به شک وتردید افتادند واحتمال مى دادند موسى پیامبر بزرگ خدا باشد وتهدیدهاى او مؤثر گردد، بخصوص که لباس ساده او وبرادرش هارون، همان لباس ساده چوپانى بود، وچهره مصمم آنها که على رغم تنها بودن، ضعف وفتورى در آن مشاهده نمى گشت، دلیل دیگرى بر اصالت گفتار وبرنامه هاى آنها محسوب مى شد، لذا قرآن مى گوید: «پس آنها در میان خود در باره کارهایشان به نزاع برخاستند، ومخفیانه ودرگوشى با هم سخن گفتند» (فَتَنازَعُوا اَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْوَاَسَرُّوا النَّجْوى).

(آیه 63) ولى به هر حال طرفداران ادامه مبارزه وشدت عمل، پیروز شدند ورشته سخن را به دست گرفتند واز طرق مختلف، به تحریک مبارزه کنندگان با موسى پرداختند.

نخست: «گفتند: این دو مسلماً ساحرند»! (قالُوا اِنْ هذانِ لَساحِرانِ).

بنابراین، وحشتى از مبارزه با آنها نباید به خود راه داد، چرا که شما بزرگان وسردمداران سحر در این کشور پهناورید.

دیگر این که «آنها مى خواهند شما را از سرزمینتان با سحرشان بیرون کنند» (یُریدانِ اَنْ یُخْرِجاکُمْ مِنْ اَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِما). سرزمینى که همچون جان شما عزیز است وبه آن تعلق دارید آن هم به شما تعلق دارد.

به علاوه اینها تنها به بیرون کردن شما از وطنتان قانع نیستند، اینها مى خواهند مقدسات شما را هم بازیچه قرار دهند «وآیین عالى ومذهب حق شما را از میان ببرند»! (وَیَذْهَبا بِطَریقَتِکُمُ الْمُثْلى).

 

(آیه 64) «اکنون که چنین است (به هیچوجه به خود تردید راه ندهید، و) تمام نیرو ونقشه خود را جمع کنید...» (فَاَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ).

«ودر یک صف (به میدان مبارزه) بیایید» (ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا).

چرا که وحدت واتحاد رمز پیروزى شما در این مبارزه سرنوشت ساز است.

وبالاخره «فلاح ورستگارى، امروز، از آن کسى است که برترى خود را بر (برحریفش) اثبات نماید» (وَقَدْ اَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى).

 

نخستین برخورد با فرعون جبّار موسى(ع) نیز به میدان مى آید
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma