دیدار معلم بزرگ

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
سرگذشت شگفت انگیز خضر و موسى معلم الهى واین اعمال زننده؟!

(آیه 65) هنگامى که موسى ویار همسفرش به جاى اول، یعنى در کنار صخره ونزدیک «مجمع البحرین» بازگشتند گمشده خود را یافتند «ناگهان بنده اى از بندگان ما را یافتند که او را مشمول رحمت خود ساخته، وعلم ودانش فراوانى از نزد خود تعلیمش کرده بودیم» (فَوَجَدا عَبْدًا مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَعَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْمًا).

(آیه 66) در این هنگام «موسى (با نهایت ادب وبه صورت استفهام) به آن مرد عالم گفت: آیا از تو پیروى کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده، ومایه رشد وصلاح است به من بیاموزى»؟ (قالَ لَهُ مُوسى هَلْ اَتَّبِعُکَ عَلى اَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْدًا).

(آیه 67) ولى با کمال تعجب آن مرد عالم به موسى «گفت: تو هرگز توانایى ندارى با من شکیبایى کنى» (قالَ اِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِىَ صَبْرًا).

(آیه 68) وبلافاصله دلیل آن را بیان کرد وگفت: «تو چگونه مى توانى دربرابر چیزى که از رموزش آگاه نیستى شکیبا باشى»؟ (وَکَیْفَ تَصْبِرُ عَلى مالَمْتُحِطْ بِه خُبْرًا).

این مرد عالم به ابوابى از علوم احاطه داشته که مربوط به اسرار باطن وعمق حوادث وپدیده ها بوده، در حالى که موسى نه مأمور به باطن بود ونه از آن آگاهى چندانى داشت. در چنین موردى آن کس که ظاهر را مى بیند عنان صبر واختیار را از کف مى دهد، وبه اعتراض وگاهى به پرخاش برمى خیزد.

(آیه 69) موسى از شنیدن این سخن شاید نگران شد واز این بیم داشت که فیض محضر این عالم بزرگ از او قطع شود، لذا به او تعهد سپرد که در برابر همه رویدادها صبر کند و«گفت: بخواست خدا مرا شکیبا خواهى یافت وقول مى دهم که در هیچ کارى با تو مخالفت نکنم» (قالَ سَتَجِدُنى اِنْ شاءَ اللهُ صابِرًا وَلا اَعْصى لَکَ اَمْرًا).

باز موسى در این عبارت نهایت ادب خود را آشکار مى سازد، تکیه برخواست خدا مى کند، به آن مرد عالم نمى گوید من صابرم بلکه مى گوید انشاءالله مرا صابر خواهى یافت.

 

(آیه 70) ولى از آنجا که شکیبایى در برابر حوادث ظاهراً زننده اى که انسان از اسرارش آگاه نیست کار آسانى نمى باشد بار دیگر آن مرد عالم از موسى تعهد گرفت وبه او اخطار کرد و«گفت: پس اگر مى خواهى به دنبال من بیایى (سکوت محض باش) از هیچ چیز سؤال مکن تا خودم به موقع آن را براى تو بازگو کنم»! (قالَ فَاِنِ اتَّبَعْتَنى فَلا تَسْئَلْنى عَنْ شَىْء حَتّى اُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْرًا).

موسى این تعهد مجدد را سپرد ودر معیت این استاد به راه افتاد.

سرگذشت شگفت انگیز خضر و موسى معلم الهى واین اعمال زننده؟!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma