خواسته هاى حساب شده موسى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
عصاى موسى وید بیضا! چه خداى مهربانى!

(آیه 24) از این به بعد فرمان رسالت به نام موسى صادر مى شود، رسالتى بسیار عظیم وسنگین، رسالتى که از ابلاغ فرمان الهى به زورمندترین وخطرناکترین مردم محیط شروع مى شود، مى فرماید: «به سوى فرعون برو که طغیان کرده است»! (اِذْهَبْ اِلى فِرْعَوْنَ اِنَّهُ طَغى).

طغیان یعنى تجاوز از حد ومرز در تمام ابعاد زندگى وبه همین جهت به این گونه افراد «طاغوت» گفته مى شود.

آرى! براى اصلاح یک محیط فاسد وایجاد یک انقلاب همه جانبه باید از سردمداران فساد وائمه کفر شروع کرد از آنها که در تمام ارکان جامعه نقش دارند.

(آیه 25) موسى(ع) نه تنها از چنین مأموریت سنگینى وحشت نکرد، وحتى کمترین تخفیفى از خداوند نخواست، بلکه با آغوش باز از آن استقبال نمود، منتهى وسایل پیروزى در این مأموریت را از خدا خواست.

واز آنجا که نخستین وسیله پیروزى روح بزرگ، فکر بلند وعقل توانا وبه عبارت دیگر گشادگى سینه است «عرض کرد: پروردگار من! سینه مرا گشاده بدار» (قالَ رَبِّ اشْرَحْ لى صَدْرى).

(آیه 26) واز آنجاکه این راه مشکلات فراوانى داردکه جز به لطف خدا گشوده نمى شود در مرحله دوم از خدا تقاضا کرد که کارها را بر او آسان گرداند ومشکلات را از سر راهش بردارد، عرض کرد «وکار مرا آسان گردان» (وَیَسِّرْلى اَمْرى).

(آیه 27) سپس موسى تقاضاى قدرت بیان هرچه بیشتر کرد وعرضه داشت: «وگره از زبانم بگشا» (وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانى).

(آیه 28) ومخصوصاً علت آن را چنین بیان کرد: «تا سخنان مرا درک کنند» (یَفْقَهُوا قَوْلى).

این جمله در حقیقت، آیه قبل را تفسیر مى کند. یعنى، آن چنان فصیح وبلیغ ورسا وگویا سخن بگویم که هر شنونده اى منظور مرا به خوبى درک کند.

(آیه 29) واز آنجا که رساندن این بار سنگین به مقصد (بار رسالت پروردگار ورهبرى انسانها ومبارزه با طاغوتها وجباران) نیاز به یار ویاور دارد، وبه تنهایى ممکن نیست، چهارمین تقاضاى موسى(ع) از پروردگار این بود: «وخداوندا! وزیر ویاورى از خاندانم براى من قرار ده» (وَاجْعَلْ لى وَزیرًا مِنْ اَهْلى).

(آیه 30) سپس مخصوصاً انگشت روى برادر خویش گذاشت وعرضه داشت: «برادرم هارون را» (هرُونَ اَخى).

هارون، برادر بزرگتر موسى بود وسه سال با او فاصله سنى داشت، قامتى بلند ورسا وزبانى گویا ودرک عالى داشت سه سال قبل از وفات موسى، دنیا را ترک گفت.

او نیز از پیامبران مرسل بود، که خداوند از باب رحمتش به موسى بخشید.

(آیه 31) سپس موسى هدف خود را از تعیین هارون به وزارت ومعاونت چنین بیان مى کند: خداوندا! «پشتم را با او محکم کن» (اُشْدُدْ بِه اَزْرى).

(آیه 32) وبراى تکمیل این مقصد، تقاضا مى کند: «واو را در کار من شریک گردان» (وَاَشْرِکْهُ فى اَمْرى).

هم شریک در مقام رسالت باشد، وهم در پیاده کرده این برنامه بزرگ شرکت جوید، ولى به هر حال او پیرو موسى در تمام برنامه ها بود وموسى امام وپیشواى او.

(آیه 33) سرانجام نتیجه خواسته هاى خود را چنین بیان مى کند: «تا تو را بسیار تسبیح گوییم» (کَىْ نُسَبِّحَکَ کَثیرًا).

(آیه 34) «وتو را بسیار یاد کنیم» (وَنَذْکُرَکَ کَثیرًا).

(آیه 35) چرا که «تو همیشه از حال ما آگاه بوده اى» (اِنَّکَ کُنْتَ بِنا بَصیرًا).

(آیه 36) از آنجا که موسى در این تقاضاهاى مخلصانه اش نظرى جز خدمت بیشتر وکاملتر نداشت، خداوند تقاضاى او را در همان وقت اجابت فرمود «به او گفت: آنچه را خواسته بودى به تو داده شد اى موسى»! (قالَ قَدْ اُوتیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسى).

در واقع در این لحظات حساس وسرنوشت ساز هرچه لازم داشت یکجا از خدا درخواست کرد، واو نیز میهمانش را گرامى داشت وهمه خواسته هاى او را در یک جمله کوتاه با ندایى حیاتبخش اجابت کرده بى آنکه در آن قید وشرط یا چون وچرایى کند.

 

عصاى موسى وید بیضا! چه خداى مهربانى!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma