داستان پرماجراى افک (تهمت عظیم)(1)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
تفسیر: مجازات تهمت به همسر! اشاعه فحشا ممنوع است

(آیه 11) از مجموع آیات (11ـ16) استفاده مى شود که شخص بى گناهى را به هنگام نزول این آیات متهم به عمل منافى عفت نموده بودند، واین شایعه در جامعه پخش شده بود.

ونیز گروهى از منافقان به ظاهر مسلمان مى خواستند از این حادثه بهره بردارى غرض آلودى به نفع خویش وبه زیان جامعه اسلامى ومتزلزل ساختن وجاهت عمومى پیامبر کنند که این آیات فوق نازل شد وبا قاطعیت بى نظیرى با این حادثه برخورد کرد، ومنحرفان بد زبان ومنافقان تیره دل را محکم بر سر جاى خود نشاند.

بدیهى است این احکام در هر محیط وهر عصر وزمان جارى است.

قرآن در این آیه بى آنکه اصل حادثه را مطرح کند مى گوید: «مسلماً کسانى که آن تهمت عظیم را مطرح کردند گروهى (متشکّل وتوطئه گر) از شما بودند» (اِنَّ الَّذینَ جاؤُا بِالاِْفْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ).

سپس به مؤمنانى که از بروز چنین اتهامى نسبت به شخص پاکدامنى سخت ناراحت شده بودند دلدارى مى دهد که: «اما گمان نکنید این ماجرا براى شما بد است بلکه خیر شما در آن است» (لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ).

چرا که پرده از روى نیات پلید جمعى از دشمنان شکست خورده ومنافقان کوردل برداشت، واین بدسیرتان خوش ظاهر را رسوا ساخت، وچه بسا اگر این حادثه نبود وآنها همچنان ناشناخته مى ماندند در آینده ضربه سخت تر وخطرناکترى مى زدند.

این ماجرا به مسلمانان درس داد که پیروى از شایعه سازان، آنها را به روزهاى سیاه مى کشاند باید در برابر این کار به سختى بایستند.

سپس در ادامه این آیه به دو نکته اشاره مى کند; نخست این که مى گوید: «آنها هرکدام سهم خود را از این گناهى که مرتکب شدند دارند» (لِکُلِّ امْرِىء مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الاِْثْمِ).

اشاره به این که مسؤولیت عظیم سردمداران وبنیانگذاران یک گناه هرگز مانع از مسؤولیت دیگران نخواهد بود.

نکته دوم این که: «واز آنان کسى که بخش مهم آن را بر عهده داشت عذاب عظیمى براى اوست» (وَالَّذى تَوَلّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظیمٌ).

(آیه 12) سپس روى سخن را به مؤمنانى که در این حادثه فریب خوردند وتحت تأثیر واقع شدند کرده وآنها را شدیداً طى چند آیه مورد سرزنش قرار داده، مى گوید: «چرا هنگامى که این (تهمت) را شنیدید مردان وزنان با ایمان نسبت به خود (وکسى که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند»؟! (لَوْلا اِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْرًا).

یعنى چرا هنگامى که سخن منافقان را در باره افراد مؤمن استماع کردیدبا حسن ظن به دیگر مؤمنان که به منزله نفس خود شما هستند برخوردنکردید.

«و(چرا) نگفتند این یک دروغى بزرگ وآشکار است» (وَقالُوا هذا اِفْکٌ مُبینٌ).

شما که سابقه زشت ورسواى این گروه منافقان را مى دانستید، چراساکت شدید.

 

(آیه 13) تا اینجا سرزنش وملامت آنها جنبه هاى اخلاقى ومعنوى داشت که به هرحال جاى این نبود که مؤمنان در برابر چنین تهمت زشتى سکوت کنند ویا آلت دست شایعه سازان کوردل گردند.

سپس به بُعد قضائى مسأله توجه کرده، مى گوید: «چرا چهار شاهد براى آن نیاوردند»؟ (لَوْلا جاؤُا عَلَیْهِ بِاَرْبَعَةِ شُهَداءَ).

«اکنون که این گواهان را نیاوردند پس آنها نزد خدا دروغگویانند» (فَاِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَاُولئِکَ عِنْدَاللهِ هُمُ الْکاذِبُونَ).

این مؤاخذه وسرزنش نشان مى دهد که دستور اقامه شهود چهارگانه وهمچنین حد قذف در صورت عدم آن، قبل از آیات «افک» نازل شده بود.

(آیه 14) سرانجام تمام این سرزنشها را جمع بندى کرده، مى گوید: «واگر فضل ورحمت الهى در دنیا وآخرت شامل حال شما نمى شد به خاطر این گناهى که در آن وارد شدید عذاب سختى دامانتان را مى گرفت» (وَلَوْلا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ لَمَسَّکُمْ فیما اَفَضْتُمْ فیهِ عَذابٌ عَظیمٌ).

(آیه 15) این آیه در حقیقت توضیح وتبیین بحث گذشته است که چگونه آنها حتى مؤمنان در این گناه بزرگ بر اثر سهل انگارى غوطهور شدند، مى گوید: به خاطر بیاورید «هنگامى را که (به استقبال این دروغ بزرگ مى رفتید و) این شایعه را از زبان یکدیگر مى گرفتید» (اِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِاَلْسِنَتِکُمْ).

«وبا دهان خود سخنى مى گفتید که به آن علم ویقین نداشتید» (وَتَقُولُونَ بِاَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِه عِلْمٌ).

«وگمان مى کردید این مسأله کوچکى است در حالى که در نزد خدا بزرگ است» (وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِنْدَاللهِ عَظیمٌ).

در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: شدیدترین گناهان گناهى است که صاحبش آن را سبک بشمارد.

در واقع این آیه به سه قسمت از گناهان بزرگ آنها اشاره مى کند:

«نخست» به استقبال این شایعه رفتن واز زبان یکدیگر گرفتن.

 

«دوم» منتشر ساختن شایعه اى را که هیچ گونه علم ویقین به آن نداشتند.

«سوم» کوچک شمردن شایعه وبه عنوان یک وسیله سرگرمى از آن استفاده کردن.

(آیه 16) واز آنجا که این حادثه بسیار مهمى بود که گروهى از مسلمانان آن را سبک وکوچک شمرده بودند بار دیگر در این آیه روى آن تکیه کرده، وموجى تازه از سرزنش بر آنها مى بارد، وتازیانه اى محکمتر بر روح آنها مى نوازد، ومى گوید: «چرا هنگامى که آن را شنیدید نگفتید: ما حق نداریم که به این سخن تکلّم کنیم، خداوندا! منزهى تو، این بهتان بزرگى است»! (وَلَوْلا اِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما یَکُونُ لَنا اَنْ نَتَکَلَّمَ بِهذا سُبْحانَکَ هذا بُهْتانٌ عَظیمٌ).

در واقع قبلا تنها به خاطر این ملامت شده بودند که چرا با حسن ظن نسبت به کسانى که مورد اتهام واقع شده بودند نگاه نکردند، اما در اینجا مى گوید علاوه بر حسن ظن، شما مى بایست هرگز به خود اجازه ندهید که لب به چنین تهمتى بگشایید، تا چه رسد که عامل نشر آن شوید.

 


1. شرح این داستان را در «تفسیرنمونه» ذیل همین آیه مطالعه فرمایید.

 

تفسیر: مجازات تهمت به همسر! اشاعه فحشا ممنوع است
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma