موسى(ع) نیز به میدان مى آید

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
فرعون خود را براى مبارزه نهایى آماده مى کند پیروزى عظیم موسى(ع)

(آیه 65) ساحران ظاهراً متحد شدند وعزم را جزم کردند که با موسى به مبارزه برخیزند، هنگامى که گام به میدان نهادند «گفتند: اى موسى! تو اول (عصاى خود را) مى افکنى یا ما کسانى باشیم که اول بیفکنیم» (قالُوا یا مُوسى اِمّا اَنْ تُلْقِىَ وَاِمّا اَنْ نَکُونَ اَوَّلَ مَنْ اَلْقى).

(آیه 66) ولى موسى بى آنکه عجله اى نشان بدهد، چرا که به پیروزى نهایى خود کاملا اطمینان داشت وحتى قطع نظر از آن در این گونه مبارزه ها معمولا برنده کسى است که پیشقدم نمى شود، لذا به آنها «گفت: شمااول بیفکنید»! (قالَ بَلْ اَلْقُوا).

ساحران نیز پذیرفتند وآنچه عصا وطناب براى سحر کردن با خود آورده بودند یکباره به میان میدان افکندند، واگر روایتى را که مى گوید: آنها هزاران نفر بودند بپذیریم مفهومش این مى شود که در یک لحظه هزاران عصا وطناب که مواد مخصوصى در درون آنها ذخیره شده بود، به وسط میدان انداختند.

«پس ناگهان طنابها وعصاهایشان به خاطر سحر آنها، چنان به نظر (مردم و) موسى مى رسید که دارند حرکت مى کنند»! (فَاِذا حِبالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ اِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ اَنَّها تَسْعى).

آرى به صورت مارهایى کوچک وبزرگ، رنگارنگ در اشکال مختلف به جنب وجوش در آمدند.

صحنه بسیار عجیبى بود، ساحران که هم تعدادشان زیاد بود وهم طرز استفاده از خواص مرموز فیزیکى وشیمیایى اجسام ومانند آن را به خوبى مى دانستند، توانستند آن چنان در افکار حاضران نفوذ کنند که این باور براى آنها پیدا شود که این همه موجودات بى جان، جان گرفتند.

غریو شادى از فرعونیان برخاست، گروهى از ترس ووحشت فریاد زدند وخود را عقب مى کشیدند!

(آیه 67) «پس در این هنگام موسى احساس ترس خفیفى در دل کرد» (فَاَوْجَسَ فى نَفْسِه خیفَةً مُوسى). که نکند مردم تحت تأثیر این صحنه واقع شوند، آن چنان که بازگرداندن آنها آسان نباشد.

(آیه 68) به هر حال در این موقع، نصرت ویارى الهى به سراغ موسى آمد وفرمان وحى وظیفه او را مشخص کرد، چنانکه قرآن مى گوید: «به او گفتیم: ترس به خود راه مده تو مسلماً برترى»! (قُلْنا لا تَخَفْ اِنَّکَ اَنْتَ الاَْعْلى).

واین گونه موسى، قوت قلبش را که لحظات کوتاهى متزلزل شده بود باز یافت.

(آیه 69) مجدداً به او خطاب شد که: «وآنچه را در دست راست دارى بیفکن که تمام آنچه را که آنها ساخته اند مى بلعد»! (وَاَلْقِ ما فى یَمینِکَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا).

«چرا که کار آنها تنها مکر ساحر است» (اِنَّما صَنَعُوا کَیْدُ ساحِر).

«وساحر هر کجا برود پیروز نخواهد شد» (وَلا یُفْلِحُ السّاحِرُ حَیْثُ اَتى).

چرا که کار ساحر متکى به نیروى محدود انسانى است، ومعجزه از قدرت بى پایان ولایزال الهى سرچشمه مى گیرد، لذا ساحر تنها کارهایى را مى تواند انجام دهد که قبلا روى آن تمرین داشته است.

جالب این که: نمى گوید: «عصایت را بیفکن» بلکه مى گوید: «آنچه در دست راست دارى بیفکن» این تعبیر شاید به عنوان بى اعتنایى به عصا باشد واشاره به این که عصا مسأله مهمى نیست آنچه مهم است اراده وفرمان خداست که اگر اراده او باشد عصا که سهل است کمتر وکوچکتر از آن هم مى تواند چنین قدرت نمایى کند!

 

فرعون خود را براى مبارزه نهایى آماده مى کند پیروزى عظیم موسى(ع)
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma