حرکت سایه ها!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
این همه درس عبرت واین همه بى خبرى! دو دریاى آب شیرین وشور در کنار هم!

(آیه 45) در اینجا سخن از قسمتهاى مهمى از نعمتهاى الهى به عنوان بیان اسرار توحید وخداشناسى است. سخن از نعمت «سایه ها» وسپس اثرات وبرکات «شب» و«خواب واستراحت» و«روشنایى» روز و«وزش بادها» و«نزول باران» و«زنده شدن زمینهاى مرده» و«سیراب شدن» چهارپایان وانسانهاست.

نخست مى گوید: «آیا ندیدى چگونه پروردگارت سایه را گسترده ساخت»؟! (اَلَمْ تَرَ اِلى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ).

«واگر مى خواست آن را ساکن قرار مى داد» سایه اى همیشگى وجاودانى (وَلَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساکِنًا).

این سایه کشیده وگسترده همان سایه اى است که بعد از طلوع فجر وقبل از طلوع آفتاب بر زمین حکمفرماست ولذتبخش ترین سایه ها وساعات همان است.

زیرا به دنبال آن مى فرماید: «سپس خورشید را بر وجود این سایه گسترده دلیل قرار دادیم» (ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلیلاً).

اشاره به این که اگر آفتاب نبود مفهوم سایه روشن نمى شد، اصولا سایه از پرتو آفتاب به وجود مى آید.

(آیه 46) در این آیه مى فرماید: «سپس آن را آهسته جمع مى کنیم» ونظام سایه وآفتاب را حاکم مى سازیم (ثُمَّ قَبَضْناهُ اِلَیْنا قَبْضًا یَسیرًا).

مى دانیم هنگامى که خورشید طلوع مى کند تدریجاً سایه ها برچیده مى شود تا به هنگام ظهر که در بعضى از مناطق سایه بکلى معدوم مى شود، ودر دیگر مناطق به حداقل خود مى رسد وبه این ترتیب سایه ها نه یک دفعه ظاهر مى گردند، ونه یک دفعه برچیده مى شوند، واین خود یکى از حکمتهاى پروردگار است، چرا که اگر انتقال از نور به ظلمت وبالعکس، ناگهانى صورت مى گرفت براى همه موجودات زیان آور بود.

(آیه 47) بعد از ذکر نعمت سایه ها، به شرح دو نعمت دیگر که کاملا متناسب با آن است پرداخته وگوشه دیگرى از اسرار نظام هستى را که بیانگر وجودخداست روشن مى سازد، مى فرماید: «او کسى است که شب را براى شما لباس قرار داد» (وَهُوَ الَّذى جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِباسًا).

این پرده ظلمانى نه تنها انسانها که تمام موجودات روى زمین را در خود مستور مى سازد وآنها را همچون لباس، محفوظ مى دارد وهمچون پوششى که انسان به هنگام خواب براى ایجاد تاریکى واستراحت از آن استفاده مى کند، او را در بر مى گیرد.

بعد اشاره به نعمت خواب کرده، مى فرماید: «وخواب را استراحت» قرار داد (وَالنَّوْمَ سُباتًا).

خواب به موقع وبه اندازه، تجدید کننده تمام نیروهاى بدن است ونشاط آفرین ومایه قدرت، وبهترین وسیله براى آرامش اعصاب است.

در پایان آیه به نعمت «روز» اشاره کرده، مى فرماید: «وروز را وسیله حرکت وحیات» قرار داد (وَجَعَلَ النَّهارَ نُشُورًا).

وبه راستى روشنایى روز از نظر روح وجسم انسان، حرکت آفرین است همان گونه که تاریکى، خواب آور وآرامبخش است.

(آیه 48) بعد از بیان این مواهب عظیم که از اساسى ترین پایه هاى زندگى انسانها است به موهبت بسیار مهم دیگرى پرداخته، مى فرماید: «او کسى است که بادها را بشارتگرانى پیش از رحمتش فرستاد، واز آسمان آبى پاک کننده نازل کردیم» (وَهُوَ الَّذى اَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَىْ رَحْمَتِه وَاَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورًا).

نقش بادها به عنوان پیش قراولان نزول رحمت الهى بر کسى پوشیده نیست چرا که اگر آنها نبودند هرگز قطره بارانى بر سرزمین خشکى نمى بارید; زیرا اگر بادها ابرهاى پربار را از بالاى اقیانوسها به سوى زمینهاى خشک نرانند، بار دیگر ابرها تبدیل به باران مى گردد ودر همان دریا فرو مى ریزد.

همیشه قسمتى از این بادها که در پیشاپیش توده هاى ابر در حرکتند وآمیخته با رطوبت ملایمى هستند، نسیم دل انگیزى ایجاد مى کنند که از درون آن بوى باران به مشام مى رسد، اینان همچون بشارت دهنده اى هستند که از قدوم مسافر عزیزى خبر مى دهند.

آب علاوه بر خاصیت حیات بخشى، خاصیت فوق العاده مهم پاک کننده را دارد، اگر نبود در یک روز سرتاسر جسم وجان وزندگى ما کثیف وآلوده مى شد.

به علاوه مى دانیم پاکیزه کردن روح از آلودگیها به وسیله غسل ووضو نیز با آب انجام مى گیرد پس این مایع حیاتبخش هم پاک کننده روح است وهم جسم.

(آیه 49) اما این خاصیت پاک کننده بودن با تمام اهمیتى که دارد در درجه دوم قرار داده شده، لذا در این آیه اضافه مى کند: «تا بهوسیله آن، سرزمین مرده اى را زنده کنیم» (لِنُحْیِىَ بِه بَلْدَةً مَیْتًا).

«وآن (آب حیاتبخش) را به مخلوقاتى که آفریده ایم ـچهارپایان وانسانهاى بسیارـ مى نوشانیم» (وَنُسْقیهِ مِمّا خَلَقْنا اَنْعامًا وَاَناسِىَّ کَثیرًا).

(آیه 50) در این آیه اشاره به «قرآن» کرده، مى گوید: «ما این آیات را به صورتهاى گوناگون ومؤثر در میان آنها قرار دادیم تا متذکر شوند (واز آن به قدرت پروردگار پى برند) اما بسیارى از مردم جز انکار وکفر کارى در برابر آن نشان ندادند» (وَلَقَدْ صَرَّفْناهُ بَیْنَهُمْ لِیَذَّکَّرُوا فَاَبى اَکْثَرُ النّاسِ اِلاّ کُفُورًا).

(آیه 51) این آیه اشاره به عظمت مقام پیامبر(صلى الله علیه وآله)است، مى فرماید: «واگر مى خواستیم در هر شهر ودیارى، بیم دهنده اى بر مى انگیختیم» ولى این کار لزومى نداشت (وَلَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فى کُلِّ قَرْیَة نَذیرًا).

زیرا تمرکز نبوّت در وجود یک فرد باعث وحدت وانسجام انسانها وجلوگیرى از هرگونه تفرقه وپراکندگى مى شود.

این آیه هم دلیلى است بر عظمت مقام پیامبر، وهم لزوم وحدت رهبرى وهم سنگین بودن بار مسؤولیت او.

(آیه 52) به همین دلیل در این آیه دو دستور مهم را که دو برنامه اساسى پیامبران را تشکیل مى دهد بیان مى کند، نخست روى سخن را به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)کرده، مى فرماید: «بنابراین از کافران اطاعت مکن» (فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ).

در هیچ قدم راه سازش با انحرافات آنها را پیش مگیر که سازشکارى با منحرفان، آفت دعوت به سوى خداست.

واما دستور دوم این که: «به وسیله قرآن با آنها جهاد بزرگى کن» (وَجاهِدْهُمْ بِه جِهادًا کَبیرًا). جهادى بزرگ به عظمت رسالتت، وبه عظمت جهاد تمام پیامبران پیشین، جهادى که تمام ابعاد روح وفکر مردم را در بر گیرد وجنبه هاى مادى ومعنوى را شامل شود.

این تعبیر عظمت مقام قرآن را نیز بازگو مى کند، چرا که سلاحى است برنده، که قدرت بیان واستدلال وتأثیر عمیق وجاذبیتش مافوق تصور وقدرت انسانهاست.

 

این همه درس عبرت واین همه بى خبرى! دو دریاى آب شیرین وشور در کنار هم!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma