همگى امت واحدید

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
آیتى دیگر از آیات خدا بهانه هاى رنگارنگ منکران

(آیه 51) در آیات پیشین سخن از سرگذشت پیامبران وامتهایشان بود، در این آیه همه پیامبران را مخاطب ساخته، مى گوید: «اى پیامبران! از غذاهاى پاکیزه بخورید وعمل صالح به جا آورید که من به آنچه شما انجام مى دهید آگاهم» (یا اَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَاعْمَلُوا صالِحًا اِنّى بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ).

در این آیه از سه جهت براى انجام عمل صالح کمک گرفته شده است: از جهت تأثیر غذاى پاک بر صفاى قلب، واز جهت تحریک حس شکرگزارى، واز جهت توجه دادن به این که خدا شاهد وناظر اعمال آدمى است.

(آیه 52) سپس همه پیامبران وپیروان آنها را به توحید وتقوا دعوت کرده، چنین مى گوید: «واین امت شما امت واحدى است» (وَاِنَّ هذِه اُمَّتُکُمْ اُمَّةً واحِدَةً). وتفاوتهاى میان شماوهمچنین پیامبرانتان هرگز دلیل بردوگانگىوچندگانگى نیست.

«ومن پروردگار شما هستم، پس از مخالفت فرمان من بپرهیزید» (وَاَنـَارَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ).

به این ترتیب آیه فوق به وحدت ویگانگى جامعه انسانى، وحذف هرگونه تبعیض وجدایى دعوت مى کند، همان گونه که او پروردگار واحد است انسانها نیز امت واحد هستند.

به همین دلیل باید از یک برنامه پیروى کنند همان گونه که پیامبرانشان نیز به آیین واحدى دعوت مى کردند.

(آیه 53) این آیه ـبه دنبال دعوتى که به وحدت ویگانگى در آیه قبل شدـ انسانها را از پراکندگى واختلاف با این عبارت برحذر مى دارد: «اما آنها کارهاى خود را در میان خویش به پراکندگى کشاندند وهر گروهى به راهى رفتند» (فَتَقَطَّعُوا اَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ زُبُرًا).

وعجب این که: «هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند» واز دیگران بیزار (کُلُّ حِزْب بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ).

آیه فوق یک حقیقت مهم روانى واجتماعى را بازگو مى کند وآن تعصب جاهلانه احزاب وگروههاست که هر یک راه وآئینى را براى خود برگزیده، ودریچه هاى مغز خود را به روى هر سخن دیگرى بسته اند این حالت ـکه از خودخواهى وحبّ ذات افراطى سرچشمه مى گیردـ بزرگترین دشمن تبیین حقایق ورسیدن به اتحاد ووحدت امتهاست.

(آیه 54) لذا در این آیه مى گوید: اکنون که چنین است «آنها را در جهل وغفلتشان بگذار تا زمانى» که مرگشان فرا رسد، یا گرفتار عذاب الهى شوند که این قبیل افراد سرنوشتى غیر از این ندارند (فَذَرْهُمْ فى غَمْرَتِهِمْ حَتّى حین).

(آیه 55) از آنجا که در آیات گذشته سخن از احزاب وگروههاى لجوج ومتعصب به میان آمد به بعضى دیگر از پندارهاى خودبینانه آنان اشاره کرده، مى گوید: «آیا آنها گمان مى کنند اموال وفرزندانى را که به آنان داده ایم...» (اَیَحْسَبُونَ اَنَّما نُمِدُّهُمْ بِه مِنْ مال وَبَنینَ).

(آیه 56) براى این است که: «درهاى خیرات را به سرعت به روى آنها بگشاییم»؟! (نُسارِعُ لَهُمْ فِى الْخَیْراتِ).

آیا آنها داشتن اموال سرشار وفرزندان بسیار را دلیل بر حقانیت روش خود مى پندارند ونشانه قرب وعظمت در درگاه خدا مى دانند؟

نه، هرگز چنین نیست «بلکه آنها نمى فهمند» (بَلْ لایَشْعُرُونَ).

آنها نمى دانند که این اموال وفرزندان فراوان در حقیقت یک نوع عذاب ومجازات یا مقدمه عذاب وکیفر براى آنهاست، آنها نمى دانند که خدا مى خواهد آنها را در ناز ونعمت فرو برد تا به هنگام گرفتار شدن در چنگال کیفر الهى، تحمل عذاب بر آنها دردناکتر باشد.

(آیه 57) بعد از نفى پندارهاى این غافلان خودخواه، چگونگى حال مؤمنان وسرعت کنندگان در خیرات را ضمن چند آیه بازگو مى کند.

نخست مى گوید: «مسلماً کسانى که از خوف پروردگارشان بیمناکند» (اِنَّ الَّذینَ هُمْ مِنْ خَشْیَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ).

(آیه 58) سپس اضافه مى کند: «وآنان که به آیات پروردگارشان ایمان مى آورند» (وَالَّذینَ هُمْ بِایاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ).

(آیه 59) بعد از مرحله ایمان به آیات پروردگار، مرحله تنزیه وپاک شمردن او از هرگونه شبیه وشریک فرا مى رسد، مى گوید: «وآنها که به پروردگارشان شرک نمىورزند» (وَالَّذینَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا یُشْرِکُونَ).

(آیه 60) بعد از این، مرحله ایمان به معاد ورستاخیز وتوجه خاصى که مؤمنان راستین به این مسأله دارند فرا مى رسد، مى گوید: «وکسانى که نهایت تلاش وکوشش را در انجام طاعات به خرج مى دهند وبا این حال دلهایشان هراسناک است از اینکه سرانجام به سوى پروردگارشان باز مى گردند» (وَالَّذینَ یُؤْتُونَ ما آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ اَنَّهُمْ اِلى رَبِّهِمْ راجِعُونَ).

(آیه 61) بعد از شرح این صفات چهارگانه مى فرماید: «چنین کسانى در خیرات سرعت مى کنند واز دیگران پیشى مى گیرند» ومشمول عنایات ما هستند (اُولئِکَ یُسارِعُونَ فِى الْخَیْراتِ وَهُمْ لَها سابِقُونَ).

آیات فوق ترسیم جالب وتنظیم کاملا منطقى براى بیان صفات این گروه از مؤمنان پیشگام است، نخست از ترس آمیخته با احترام وتعظیم ـکه انگیزه ایمان به پروردگار ونفى هرگونه شرک استـ شروع کرده وبه ایمان به معاد ودادگاه عدل خدا که موجب احساس مسؤولیت وانگیزه هر کار نیک است منتهى مى گردد ومجموعاً چهار ویژگى ویک نتیجه را بیان مى کند ـ دقت کنید.

 

(آیه 62) از آنجا که صفات برجسته وویژه مؤمنان که سرچشمه انجام هرگونه کار نیک است ودر آیات قبل به آن اشاره شد، این سؤال را برمى انگیزد که اتصاف به این صفات وانجام این اعمال، کار همه کس نیست، واز عهده همه بر نمى آید.

در این آیه به پاسخ پرداخته، مى گوید: «ما هیچ کس را جز به مقدار توانائیش تکلیف نمى کنیم» واز هر کس به اندازه عقل وطاقتش مى خواهیم (وَلا نُکَلِّفُ نَفْسًا اِلاّ وُسْعَها).

این تعبیر نشان مى دهد که وظائف واحکام الهى در حدود توانایى انسانها است، ودر هر مورد بیش از میزان قدرت وتوانایى باشد ساقط مى شود وبه تعبیر علماى اصول، این قاعده بر تمام احکام اسلامى حکومت دارد وبر آنها مقدم است.

وباز از آنجا که ممکن است این سؤال پیش آید که چگونه این همه انسانها اعمالشان از کوچک وبزرگ، مورد حساب وبررسى قرار مى گیرد؟

اضافه مى کند: «ونزد ما کتابى است که به حق سخن مى گوید (وتمام اعمال بندگان را ثبت وبازگو مى کند) وبه همین دلیل هیچ ظلم وستمى بر آنها نمى شود» (وَلَدَیْنا کِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لا یُظْلَمُونَ).

این اشاره به نامه هاى اعمال وپرونده هایى است که همه کارهاى آدمى در آن ثبت است ونزد خداوند محفوظ است.

(آیه 63) ولى از آنجا که بیان این واقعیات تنها در کسانى اثر مى کند که مختصر بیدارى وآگاهى دارند بلافاصله اضافه مى کند: «ولى دلهاى آنها از این نامه اعمال (وروز حساب وآیات قرآن) در بى خبرى فرو رفته واعمال (زشت) دیگرى جز این دارند که پیوسته آن را انجام مى دهند» (بَلْ قُلُوبُهُمْ فى غَمْرَة مِنْ هذا وَلَهُمْ اَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذلِکَ هُمْ لَها عامِلُونَ).

(آیه 64) اما آنها در این غفلت وبى خبرى همچنان باقى مى مانند «تا روزى که مترفین را (آنان که غرق ناز ونعتمند) در چنگال عذاب گرفتار سازیم در این هنگام نعره استغاثه آمیز آنها همچون نعره وحوش بیابان برمى خیزد» واز سنگینى عذاب ومجازات دردناک الهى ناله سر مى دهند (حَتّى اِذا اَخَذْنا مُتْرَفیهِمْ بِالْعِذابِ اِذاهُمْ یَجْئَرُونَ).

(آیه 65) ولى به آنها خطاب مى شود «فریاد نکنید وناله نزنید که شما امروز از ناحیه ما یارى نخواهید شد»! (لا تَجْـَرُوا الْیَوْمَ اِنَّکُمْ مِنّا لا تُنْصَرُونَ).

(آیه 66) این آیه در حقیقت بیان علت این سرنوشت شوم است، مى گوید: آیا فراموش کرده اید که: «در گذشته آیات من بطور مداوم بر شما خوانده مى شد اما (به جاى این که از آن، درس بیاموزید وبیدار شوید) اعراض مى کردید وبه عقب باز مى گشتید» (قَدْ کانَتْ آیاتى تُتْلى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ عَلى اَعْقابِکُمْ تَنْکِصُونَ).

(آیه 67) نه تنها در برابر شنیدن آیات الهى عقب گرد مى کردید، بلکه: «در برابر آن حالت استکبار به خود مى گرفتید» (مُسْتَکْبِرینَ بِه).

و علاوه بر این «جلسات شب نشینى تشکیل مى دادید و(از پیامبر وقرآن ومؤمنان) بدگویى مى نمودید» (سامِرًا تَهْجُرُونَ). یعنى شبها تا مدت طولانى بیدار مى مانید وهمچون بیماران هذیان مى گویید وفحش وناسزا مى دهید.

 

آیتى دیگر از آیات خدا بهانه هاى رنگارنگ منکران
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma