مریم در کشاکش سخت ترین طوفانهاى زندگى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
سرآغاز تولد مسیح(ع) مسیح در گاهواره سخن مى گوید

(آیه 22) «سرانجام مریم باردار شد» (فَحَمَلَتْهُ). وآن فرزند موعود در رحم او جاى گرفت.

«این امر سبب شد که او (از بَیْتُ الْمَقْدِس) به مکان دوردستى برود» (فَانْتَبَذَتْ بِه مَکانًا قَصِیًّا).

او در این حالت در میان یک بیم وامید، یک حالت نگرانى توأم با سرور به سر مى برد، گاهى به این مى اندیشید که این حمل سرانجام فاش خواهد شد، چه کسى از من قبول مى کند زنى بدون داشتن همسر باردار شود، من با این اتهام چه کنم؟

اما از سوى دیگر، احساس مى کرد که این فرزند پیامبر موعود الهى است یک تحفه بزرگ آسمانى مى باشد، خداوندى که مرا به چنین فرزندى بشارت داده وبا چنین کیفیت معجزآسایى او را آفریده چگونه تنهایم خواهد گذاشت؟

(آیه 23) هر چه بود دوران حمل پایان گرفت، گرچه در این حالت زنان به آشنایان ودوستان خود پناه مى برند تا براى تولد فرزند به آنها کمک کنند، ولى چون وضع مریم یک وضع استثنایى بود وهرگز نمى خواست کسى وضع حمل او را ببیند، با آغاز درد زائیدن، راه بیابان را پیش گرفت.

قرآن در این زمینه مى گوید: «درد وضع حمل، او را به کنار درخت خرمایى کشاند» (فَاَجاءَهَا الَْمخاضُ اِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ).

که تنها بدنه اى از آن درخت باقى مانده، یعنى درختى خشکیده بود.

در این حالت، توفانى از غم واندوه، سراسر وجود پاک مریم را فراگرفت. به قدرى این توفان سخت بود که این بار بر دوشش سنگینى مى کرد که بى اختیار «گفت: اى کاش پیش از این مرده بودم وبکلى فراموش مى شدم»! (قالَتْ یا لَیْتَنى مِتُّ قَبْلَ هذا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا).

بدیهى است تنها ترس تهمتهاى آینده نبود که قلب مریم را مى فشرد، مشکلات ومصائب دیگر مانند وضع حمل بدون قابله ودوست ویاور، دربیابانى تنهاى تنها، نبودن محلى براى استراحت، آبى براى نوشیدن وغذا براى خوردن، وسیله براى نگاهدارى مولود جدید، اینها همه امورى بود که سختاو را تکان مى داد.

(آیه 24) اما این حالت زیاد به طول نیانجامید وهمان نقطه روشن امید که همواره در اعماق قلبش وجود داشت درخشیدن گرفت; «ناگهان از طرف پایین پایش صدا زد که: غمگین مباش! پروردگارت زیر پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است» (فَنادیها مِنْ تَحْتِها اَلاّ تَحْزَنى قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا).

(آیه 25) ونظرى به بالاى سرت بیفکن چگونه ساقه خشکیده به درخت نخل بارورى تبدیل شده که میوه ها، شاخه هایش را زینت بخشیده اند «تکانى به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد» (وَهُزّى اِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا).

(آیه 26) از این غذاى لذیذ ونیروبخش «بخور، و(از آن آب گوارا) بنوش» (فَکُلى وَاشْرَبى).

«وچشمت را (به این مولود جدید) روشن دار»! (وَقَرّى عَیْنًا).

واگر از آینده نگرانى، آسوده خاطر باش «پس هرگاه بشرى دیدى (واز تو در این زمینه توضیح خواست) با اشاره بگو: من براى خداى رحمان روزه گرفته ام (روزه سکوت) وبه همین دلیل امروز با احدى سخن نمى گویم» (فَاِمّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ اَحَدًا فَقُولى اِنّى نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْمًا فَلَنْ اُکَلِّمَ الْیَوْمَ اِنْسِیًّا).

بنابراین، از هر نظر آسوده خاطر باش وغم واندوه به خاطرت راه نیابد.

از تعبیر آیه چنین بر مى آید که نذر روزه سکوت براى آن قوم وجمعیت، کار شناخته شده اى بود، به همین دلیل این کار را بر او ایراد نگرفتند. ولى این نوع روزه در شرع اسلام، مشروع نیست.

از امام على بن الحسین(ع) در حدیثى چنین نقل شده: «روزه سکوت حرام است».

از امیرمؤمنان على(ع) مى خوانیم که از پیامبراسلام(ص) نقل مى فرماید: «باید اولین چیزى که زن پس از وضع حمل مى خورد رطب باشد».

واز پاره اى از روایات استفاده مى شود که بهترین غذاى زن باردار وداروى او رطب است.

 

سرآغاز تولد مسیح(ع) مسیح در گاهواره سخن مى گوید
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma