موسى در خانه شعیب

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
یک کار نیک درهاى خیرات را به روى موسى گشود! نخستین جرقه وحى!

(آیه 26) این ششمین صحنه از زندگى موسى در این ماجراى بزرگ است.

موسى بعد از آن که سرگذشت خود را براى شعیب بازگو کرد، یکى از دخترانش زبان به سخن گشود وبا این عبارت کوتاه وپرمعنى به پدر پیشنهاد استخدام موسى براى نگهدارى گوسفندان کرد «گفت: اى پدر! این جوان را استخدام کن، چرا که بهترین کسى که مى توانى استخدام کنى آن فرد است که قوى وامین باشد» او هم امتحان نیرومندى خود را داده هم پاکى ودرستکارى را (قالَتْ اِحْدیهُما یا اَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ اِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِىُّ الاَْمینُ).

مهمترین شرایط مدیریت به صورت کلى در این جمله کوتاه خلاصه شده است ـ قدرت وامانت.

(آیه 27) در اینجا شعیب از پیشنهاد دخترش استقبال کرد، رو به موسى نموده چنین «گفت: من مى خواهم یکى از این دو دخترم را به همسرى تو درآورم به این شرط که هشت سال براى من کار کنى»! (قالَ اِنّى اُریدُ اَنْ اُنْکِحَکَ اِحْدَى ابْنَتَىَّ هاتَیْنِ عَلى اَنْ تَأْجُرَنى ثَمانِىَ حِجَج).

سپس افزود: «واگر هشت سال را به ده سال تکمیل کنى محبتى کرده اى» اما بر تو واجب نیست! (فَاِنْ اَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِکَ).

وبه هر حال «من نمى خواهم کار را بر تو مشکل بگیرم، وان شاءاللهبه زودى خواهى دید که من از صالحانم» (وَما اُریدُ اَنْ اَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنى اِنْ شاءَاللهُ مِنَ الصّالِحینَ).

(آیه 28) موسى به عنوان موافقت وقبول این عقد «گفت: این قراردادى میان من وتو باشد» (قالَ ذلِکَ بَیْنى وَبَیْنَکَ).

البته «هر کدام از این دو مدت (هشت سال یا ده سال) را انجام دهم ظلمى بر من نخواهد بود ودر انتخاب آن آزادم» (اَیَّمَا الاَْجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلاعُدْوانَ عَلَىَّ).

وبراى محکم کارى واستمداد از نام پروردگار افزود: «وخدابر آنچه ما مى گوییم شاهد وگواه است» (وَاللهُ عَلى ما نَقُولُ وَکیلٌ).

وبه همین سادگى موسى داماد شعیب شد!

یک کار نیک درهاى خیرات را به روى موسى گشود! نخستین جرقه وحى!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma