موسى اینجا به امید قبسى مى آید!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
قرآن از سوى حکیم دانایى است حکومت داوود وسلیمان

(آیه 7) چنانکه گفتیم در این سوره، بعد از بیان اهمیت قرآن، گوشه اى از سرگذشت پنج تن از پیامبران بزرگ وقوم آنها به میان آمده است، ووعده پیروزى مؤمنان ومجازات کافران در آنها به روشنى بازگو شده.

نخست از پیامبر اولواالعزم موسى(ع) شروع مى کند ومستقیماً به سراغ لحظه اى که نخستین جرقه وحى در دل او درخشید، وبا پیام وسخن الهى آشنا شد، مى رود، ومى گوید: به خاطر بیاور «هنگامى را که موسى به خانواده خود گفت: من آتشى از دور دیدم»! (اِذْ قالَ مُوسى لاَِهْلِه اِنّى آنَسْتُ نارًا).

همین جا توقف کنید «من به زودى خبر از آن براى شما مى آورم ویاشعله اى از آتش، تا گرم شوید» (سَـاتیکُمْ مِنْها بِخَبَر اَوْ آتیکُمْ بِشِهاب قَبَس لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ).

واین در همان شبى بود که با همسرش دختر شعیب در طریق مصر در بیابانى تاریک وظلمانى گرفتار آمد، راه را گم کرد، ودر همین حال درد وضع حمل به همسرش دست داد، موسى احساس نیاز شدیدى به افروختن آتش واستفاده از گرماى آن مى کرد، همین که شعله آتش را از دور دید خوشحال شد، وآن را دلیل بر وجود انسان یا انسانهایى گرفت، وگفت مى روم، یا براى شما خبرى مى آورم ویا شعله آتشى که با آن گرم شوید.

(آیه 8) موسى خانواده اش را در همانجا گذاشت وبه آن سو که آتش دیده بوده حرکت کرد «پس هنگامى که نزد آتش رسید، ندایى برخاست که: مبارک باد آن کس که در آتش است، وکسى که در اطراف آن است، ومنزه است خداوندى که پروردگار عالمیان است» (فَلَمّا جاءَها نُودِىَ اَنْ بُورِکَ مَنْ فِى النّارِ وَمَنْ حَوْلَها وَسُبْحانَ اللهِ رَبِّ الْعالَمینَ).

منظور از کسى که در آتش است موسى(ع) بوده که به آن شعله آتش که از میان درخت سبز نمایان شده بوده، آنقدر نزدیک گردیده که گویى در درون آن قرار داشت، ومنظور از کسى که اطراف آن قرار دارد فرشتگان مقرب پروردگار است که در آن لحظه خاص، آن سرزمین مقدس را احاطه کرده بودند.

 

ویا این که به عکس منظور از کسانى که در آتشند فرشتگان الهى مى باشند وکسى که در گرد آن قرار دارد موسى(ع).

(آیه 9) بار دیگر ندایى برخاست وموسى را مخاطب ساخته، گفت:«اى موسى! من خداوند عزیز وحکیمم» (یا مُوسى اِنَّهُ اَنَا اللهُ الْعَزیزُ الْحَکیمُ).

این جمله براى این بود که هرگونه شک وتردید از موسى، برطرف شود، وبداند که این خداوند عالمیان است که با او سخن مى گوید نه شعله آتش یا درخت; خداوندى که «شکست ناپذیر» و«صاحب حکمت وتدبیر» است.

(آیه 10) از آنجا که مأموریت رسالت آن هم در برابر ظالم وجبّارى همچون فرعون نیاز به قدرت وقوت ظاهرى و باطنى وسند حقانیت محکم دارد، در اینجا به موسى(ع) دستور داده شد «وعصایت را بیفکن» (وَاَلِقْ عَصاکَ).

موسى عصاى خود را افکند، ناگاه تبدیل به مار عظیمى شد «هنگامى که موسى نظر به آن افکند، دید با سرعت همچون مارهاى کوچک به هر سو مى دود وحرکت مى کند (ترسید و) به عقب برگشت وحتى پشت سر خود را نگاه نکرد» (فَلَمّا رَءاها تَهْتَزُّ کَاَنَّها جانٌّ وَلّى مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ).

در اینجا بار دیگر به موسى خطاب شد: «اى موسى! نترس که رسولاندر نزد من ترس ووحشتى ندارند» (یا مُوسى لا تَخَفْ اِنّى لایَخافُ لَدَىَّ الْمُرْسَلُونَ).

یعنى; اى موسى! تو در حضور پروردگار بزرگ هستى، وحضور او ملازم با امنیت مطلق است!

(آیه 11) اما در این آیه استثنایى براى جمله «اِنّى لا یَخافُ لَدَىَّ الْمُرْسَلُونَ» بیان کرده، مى گوید: «مگر کسى که ستم کند سپس (در مقام توبه وجبران برآید و) بدى را تبدیل به نیکى کند که من غفور ورحیمم»، توبه اورا مى پذیرم وبه او نیز امنیت مى بخشم (اِلاّ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوء فَاِنّى غَفُورٌ رَحیمٌ).

(آیه 12) سپس دومین معجزه موسى(ع) را به او ارائه کرد، فرمود: «ودستت را در گریبانت داخل کن هنگامى که خارج مى شود، سفید ودرخشنده است بى آنکه عیبى در آن، باشد» (وَاَدْخِلْ یَدَکَ فى جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِسُوء).

 

یعنى; این سفیدى ناشى از بیمارى «برص» نیست، بلکه نورانیت ودرخشندگى وسفیدى جالبى است که خود بیانگر وجود یک معجزه وامر خارق عادت است.

باز براى این که به موسى(ع) لطف بیشترى کند وبه منحرفان امکان بیشترى براى هدایت دهد، مى گوید: معجزات تو منحصر به این دو نیست، بلکه این دو معجزه «در زمره معجزات نه گانه اى است که تو با آنها بسوى فرعون وقومش فرستاده مى شوى آنان قومى فاسد وطغیانگرند» ونیاز به راهنمایىدارند، مجهز به معجزات بزرگ فراوان (فى تِسْعِ آیات اِلى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِه اِنَّهُمْکانُوا قَومًا فاسِقینَ).

از ظاهر این آیه چنین استفاده مى شود که این دو معجزه جزء نُه معجزه معروف موسى بوده است نه اضافه بر آن.

(آیه 13) بالاخره موسى(ع) با قویترین سلاح معجزه، مسلح شد، وبه سراغ فرعون وفرعونیان آمد وآنها را به سوى آیین حق دعوت کرد قرآن در این آیه مى گوید: «هنگامى که آیات روشنى بخش ما به سراغ آنان آمد گفتند: این سحر آشکارى است» (فَلَمّا جاءَتْهُمْ آیاتُنا مُبْصِرَةً قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ).

ومى دانیم این تهمت تنها در مورد موسى(ع) نبود، بلکه متعصبان لجوج براى توجیه مخالفتهاى خود با انبیا تهمت سحر را مطرح مى نمودند.

(آیه 14) جالب این که در این آیه قرآن اضافه مى کند: این اتهامات به خاطر آن نبود که راستى در شک وتردید باشند، بلکه آنها «معجزات را از روى ظلم وبرترى جویى انکار کردند، در حالى که در دل به آن یقین واطمینان داشتند» (وَجَحَدُوا بِها وَاسْتَیْقَنَتْها اَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا).

از این تعبیر به خوبى استفاده مى شود که ایمان واقعیتى غیر از علم ویقین دارد، وممکن است کفر از روى جحود وانکار در عین علم وآگاهى سر زند.

در پایان آیه به عنوان یک درس عبرت با یک جمله کوتاه وبسیار پرمعنى به سرانجام شوم فرعونیان وغرق ونابودى آنها اشاره کرده، مى گوید:

«پس بنگر سرانجام تبهکاران ومفسدان چگونه بود»؟ (فَانْظُرْ کَیْفَ کانَعاقِبَةُ الْمُفْسِدینَ).

 

 

قرآن از سوى حکیم دانایى است حکومت داوود وسلیمان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma