گوشه اى از مجازات بدکاران

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
تقاضاى ناممکن! کوتاهى عمر این جهان

(آیه 101) در آیات گذشته چنانکه دیدیم سخن از جهان برزخ درمیان بود، ودر اینجا سخن از قیامت وقسمتى از حالات مجرمان در آن جهان است.

نخست چنین مى گوید: «پس هنگامى که در صور ]=شیپور[ دمیده شود هیچ یک از پیوندهاى خویشاوندى میان آنها در آن روز نخواهد بود واز یکدیگر تقاضاى کمک نمى کنند» چون کاریى از کسى ساخته نیست (فَاِذا نُفِخَ فِى الصُّورِ فَلا اَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذ وَلا یَتَساءَلُونَ).

طبق آیات قرآن دو بار «نفخ صور» مى شود: یک بار به هنگام پایان گرفتن این جهان، وپس از آن تمام کسانى که در آسمانها وزمین هستند مى میرند ومرگ سراسر عالم را فرا خواهد گرفت وپس از نفخ دوم، رستاخیز مردگان آغاز مى گردد وانسانها به حیات نوین باز مى گردند، وآماده حساب وجزا مى شوند.

به هر حال در آیه فوق به دو قسمت از پدیده هاى قیامت اشاره شده: یکى از کار افتادن نسبهاست، زیرا رابطه خویشاوندى وقبیله اى که حاکم بر نظام زندگى مردم این جهان است سبب مى شود که افراد مجرم از بسیارى از مجازاتها فرار کنند، ویا در حل مشکلاتشان از خویشاوندان کمک گیرند، اما در قیامت انسان است واعمالش، وهیچ کس نمى تواند حتى از برادر وفرزند وپدرش دفاع کند ویا مجازات او را به جان بخرد.

دیگر این که: آنها چنان در وحشت فرو مى روند که از شدت ترس حساب وکیفر الهى از حال یکدیگر به هیچوجه سؤال نمى کنند، آن روز روزى است که مادر از کودک شیرخوارش غافل مى شود، وبرادر، برادر خود را فراموش مى کند مردم همچون مستان بنظر مى رسند ولى مست نیستند، عذاب خدا شدید است!

(آیه 102) بعد از قیام قیامت، نخستین مسأله، مسأله سنجش اعمال است با میزان مخصوصى که در آن روز براى این کار تعیین شده، گروهى اعمال پروزنى دارند که ترازوى اعمال را سنگین مى کند، درباره این گروه مى فرماید: «کسانى که وزنه اعمالشان سنگین است همان رستگارانند» (فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَاُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).

بطورى که از روایات مختلف بر مى آید میزان سنجش اعمال انسانها وحتى خود انسانها در آن روز پیشوایان بزرگ وانسانهاى نمونه اند.

بنابراین نسانها واعمالشان را با پیامبران بزرگ واوصیاى آنها مقایسه مى کنند، ودر این مقایسه روشن مى شود که تا چه اندازه به آنها شباهت دارند.

(آیه 103) «واما آنها که (بر اثر نداشتن ایمان وعمل صالح) وزنه اعمالشان سبک (یا بىوزن) باشد کسانى هستند که سرمایه وجود خود را از دست داده (وزیان کردند) در جهنم جاودانه خواهند ماند» (وَمَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَاُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ فى جَهَنَّمَ خالِدُونَ).

آنها بزرگترین سرمایه یعنى هستى خویش را در این بازار تجارت دنیا از دست دادند بى آنکه در برابر آن چیز ارزشمندى به دست آورند.

(آیه 104) این آیه بخشى از عذابهاى دردناک آنها را چنین شرح مى دهد: «شعله هاى گرم وسوزان آتش، همچون شمشیر به صورتهاى آنها نواخته مى شود» (تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النّارُ).

«وآنها (از شدت ناراحتى وعذاب) در دوزخ چهره اى عبوس (ودرهم کشیده) دارند» (وَهُمْ فیها کالِحُونَ). بطورى که لبهایشان از هم باز مى ماند.

(آیه 105) در آیات گذشته سخن از مجازات دردناک دوزخیان بود، ودر تعقیب آن گوشه اى از گفتگوى پروردگار را با آنها بازگو مى کند نخست خداوندآنها را با این سخن عتاب آمیز مخاطب ساخته،مى فرماید: «آیا آیات من بر شما خوانده نمى شد پس آن را تکذیب مى کردید»؟ (اَلَمْ تَکُنْ آیاتى تُتْلى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِها تُکَذِّبُونَ).

(آیه 106) آنها در پاسخ این سؤال اعتراف مى کنند و«مى گویند: (آرى چنین است) پروردگارا! بدبختى ما، بر ما چیره شد، وما قوم گمراهى بودیم» (قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَکُنّا قَوْمًا ضآلّینَ).

 

(آیه 107) شاید با این اعترافات مى خواهند جلب رحمت پروردگار کنند لذا بلافاصله اضافه مى کنند: «پروردگارا! ما را از این آتش بیرون ببر» وبه دنیا بازگردان تا عمل صالح انجام دهیم (رَبَّنا اَخْرِجْنا مِنْها).

«هرگاه بار دیگر برنامه هاى سابق را تکرار کردیم ما قطعاً ستمگریم» وشایسته عفو تو نخواهیم بود (فَاِنْ عُدْنا فَاِنّا ظالِمُونَ).

آنها این سخن را در حالى مى گویند که گویى از این واقعیت بى خبرند که سراى آخرت دار جزاست نه عمل، وبازگشت به دنیا دیگر امکان پذیر نیست.

(آیه 108) به همین دلیل با قاطعیت تمام به آنها پاسخ داده مى شود خداوند «مى گوید: دور شوید (وهمچنان در دوزخ بمانید، خاموش شوید) وبا من سخن مگوئید»! (قالَ اخْسَئُوا فیها وَلا تُکَلِّمُونِ).

(آیه 109) سپس دلیل این سخن را چنین بیان مى کند: آیا فراموش کرده اید «که گروهى از بندگانم مى گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، ما را ببخش وبر ما رحم کن، وتو بهترین رحم کنندگانى»؟! (اِنَّهُ کانَ فَریقٌ مِنْ عِبادى یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنّا فَاغْفِرْلَنا وَارْحَمْنا وَاَنْتَ خَیْرُ الرّاحِمینَ).

(آیه 110) «اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید (وآنقدر در این کار اصرار کردید) تا شما را از یاد من غافل کردند وشما به آنان مى خندیدید» (فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتّى اَنْسَوْکُمْ ذِکْرى وَکُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ).

(آیه 111) «ولى من امروز به خاطر آن صبر واستقامت وپایمردى (در مقابل آن همه استهزا وعدم تزلزل در برنامه هاى الهیشان) آنها را پاداش دادم، آنها پیروز ورستگارند» (اِنّى جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا اَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ).

واما شما... شما امروز در بدترین حالات ودردناکترین عذاب گرفتارید وکسى به فریادتان نمى رسد وباید هم چنین باشید که مستحق این کیفرید.

 

تقاضاى ناممکن! کوتاهى عمر این جهان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma