موسى در طریق حمایت از مظلومان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
بازگشت موسى به آغوش مادر موسى مخفیانه به سوى مدین حرکت مى کند!

(آیه 14) در اینجا با سومین بخش از سرگذشت پرماجراى موسى(ع) روبه رو مى شویم که در آن مسائلى مربوط به دوران بلوغ او وپیش از آن که از «مصر» به «مدین» برود، وانگیزه هجرت او مطرح شده است.

نخست مى گوید: «وهنگامى که (موسى) نیرومند وکامل شد، حکمت ودانش به او دادیم واین گونه نیکوکاران را جزا مى دهیم» (وَلَمّا بَلَغَ اَشُدَّهُ وَاسْتَوى آتَیْناهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذلِکَ نَجْزِى الْمُحْسِنینَ).

منظور از این علم وحکمت، وحى ونبوت نیست، بلکه همان آگاهى وروشن بینى وقدرت برقضاوت صحیح، ومانند آن است که خدا به عنوان پاکدامنى ودرستى ونیکوکارى به موسى داد.

(آیه 15) به هر حال موسى «در موقعى که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد» (وَدَخَلَ الْمَدینَةَ عَلى حینِ غَفْلَة مِنْ اَهْلِها).

این شهر به احتمال قوى پایتخت مصر بوده است.

به هر حال موسى وارد شهر شد ودر آنجا با صحنه اى روبرو گردید «دو نفر مرد را دید که سخت با هم گلاویز شده اند ومشغول زد وخورد هستند که یکى از آنها از شیعیان وپیروان موسى بود ودیگرى از دشمنانش» (فَوَجَدَ فیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شیعَتِه وَهذا مِنْ عَدُوِّه).

هنگامى که مرد بنى اسرائیلى چشمش به موسى افتاد «از موسى (که جوانى نیرومند وقوى پنجه بود) علیه دشمنش تقاضاى کمک کرد» (فَاسْتَغاثَهُ الَّذى مِنْ شیعَتِه عَلَى الَّذى مِنْ عَدُوِّه).

موسى(ع) به یارى او شتافت تا او را از چنگال این دشمن ظالم ستمگر که بعضى گفته اند یکى از طباخان فرعون بود ومى خواست مرد بنى اسرائیلى را براى حمل هیزم به بیگارى کشد نجات دهد «در اینجا موسى مشتى محکم بر سینه مرد فرعونى زد اما همین یک مشت کار او را ساخت وبر زمین افتاد ومرد» (فَوَکَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَیْهِ).

بدون شک موسى قصد کشتن مرد فرعونى رانداشت; لذا بلافاصله موسى «گفت: این از عمل شیطان بود، چرا که او دشمن گمراه کننده آشکارى است» (قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ اِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبینٌ).

او مى خواست دست مرد فرعونى را از گریبان بنى اسرائیلى جدا کند، هر چند گروه فرعونیان مستحق بیش از این بودند، اما در آن شرایط اقدام به چنین کارى مصلحت نبود.

(آیه 16) سپس قرآن از قول موسى چنین مى گوید: «او گفت: پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم، مرا ببخش، پس خداوند او را بخشید، که او غفور رحیم است» (قالَ رَبِّ اِنّى ظَلَمْتُ نَفْسى فَاغْفِرْلى فَغَفَرَ لَهُ اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ).

مسلماً موسى در اینجا گناهى مرتکب نشد، بلکه در واقع ترک اولائى از او سر زد که نمى بایست چنین بى احتیاطى کند.

(آیه 17) موسى «عرض کرد: پروردگارا! به شکرانه نعمتى که به من دادى (ومرا در چنگال دشمنان گرفتار نساختى) هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود» (قالَ رَبِّ بِما اَنْعَمْتَ عَلَىَّ فَلَنْ اَکُونَ ظَهـیرًا لِلْمُجْرِمینَ).

منظورش از این جمله این بود که من هرگز با فرعونیان مجرم وگنهکار همکارى نخواهم کرد بلکه در کنار ستمدیدگان بنى اسرائیل خواهم بود.

 

بازگشت موسى به آغوش مادر موسى مخفیانه به سوى مدین حرکت مى کند!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma