برترین معیار شناخت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
فضیلت تلاوت سوره شأن نزول

(آیه 1) این سوره با جمله «تَبارَکَ» آغاز مى شود که از ماده «برکت» است ومى دانیم برکت داشتن چیزى عبارت از آن است که داراى دوام وخیر ونفع کامل باشد.

مى فرماید: «زوال ناپذیر وپربرکت است کسى که قرآن را بر بنده اش نازل کرد، تا بیم دهنده جهانیان باشد» (تَبارَکَ الَّذى نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِه لِیَکُونَ لِلْعالَمینَ نَذیرًا).

جالب این که مبارک بودن ذات پروردگار به وسیله نزول فرقان، یعنى قرآنى که جداکننده حق از باطل است معرفى شده، واین نشان مى دهد که برترین خیر وبرکت آن است که انسان وسیله اى براى شناخت ـشناخت حق از باطلـ در دست داشته باشد!

البته مقام عبودیت وبندگى خالص است که شایستگى نزول فرقان وپذیرا شدن معیارهاى شناخت حق از باطل را بهوجود مى آورد.

(آیه 2) این آیه، خداوند را که نازل کننده فرقان است به چهار صفت توصیف مى کند که یکى در حقیقت پایه وبقیه نتیجه ها وشاخه هاى آن است.

نخست مى گوید: «او خدایى است که مالکیت وحکومت آسمانها وزمین منحصر به اوست» (اَلَّذى لَهُ مُلْکُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ).

آرى! او حاکم بر کل عالم هستى وتمام آسمانها وزمین است، وچیزى از قلمرو حکومت او بیرون نمى باشد.

سپس به نفى عقاید مشرکان یکى پس از دیگرى پرداخته، مى گوید: «و(خدایى که) فرزندى براى خود انتخاب نکرد» (وَلَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا).

 

وبه این ترتیب اعتقاد نصارى را به این که حضرت «مسیح»(ع) فرزند خدا است ویا یهود که «عُزَیْر» را فرزند خدا مى دانستند وهمچنین اعتقاد مشرکان عرب را نفى مى نماید.

سپس مى افزاید: «او شریکى در مالکیت وحاکمیت بر عالم هستى ندارد» (وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِى الْمُلْکِ).

واگر مشرکان عرب، اعتقاد به وجود شریک یا شریکهایى داشتند، وآنها را در عبادت شریک خدا مى پنداشتند. قرآن همه این موهومات را نفى ومحکوم مى کند.

ودر آخرین جمله مى گوید: «او تمام موجودات را آفریده (نه تنها آفریده) بلکه تقدیر وتدبیر واندازه گیرى آنها را دقیقاً معین کرده است» (وَخَلَقَ کُلَّ شَىْء فَقَدَّرَهُ تَقْدیرًا).

نه همچون اعتقاد «ثنویّین» که بخشى از موجودات این عالم را مخلوق «یزدان» مى دانستند وبخشى را مخلوق «اهریمن»! وبه این ترتیب آفرینش وخلقت را در میان یزدان واهریمن تقسیم مى کردند.

(آیه 3) در این آیه بحثى را که در آیات گذشته در مورد مبارزه با شرک وبت پرستى بود را ادامه داده، ومشرکان را در واقع به محاکمه مى کشد وبراى برانگیختن وجدان آنها، با منطقى روشن وساده ودر عین حال قاطع وکوبنده سخن مى گوید، مى فرماید: «آنها خدایانى غیر از پروردگار عالم (که اوصافش قبلا گذشت) انتخاب کردند (خدایانى) که مطقاً خالق چیزى نیستند، بلکه خودشان مخلوقند» (وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِه آلِهَةً لا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ).

وانگهى انگیزه آنها براى پرستش بتها چه مى تواند باشد؟ بتهایى که «حتى مالک سود وزیان خود ومالک مرگ وحیات ورستاخیز خویش نیستند» تا چه رسد به دیگران (وَلا یَمْلِکُونَ لاَِنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلا نَفْعًا وَلا یَمْلِکُونَ مَوْتًا وَلا حَیوةً وَلانُشُورًا).

اصولى که براى انسان اهمیت دارد همین پنج امر است: مسأله سود وزیان ومرگ وزندگى ورستاخیز وبه راستى اگر کسى مالک اصلى این امور نسبت به ما باشد شایسته پرستش است.

این بتها نه تنها در این دنیا مشکلى را براى بندگان خود حل نمى کنند که در قیامت نیز کارى از آنها ساخته نیست.

(آیه 4) این آیه به تحلیلهاى کفار و یا صحیحتر بهانه جوئیهاى آنها، در برابر دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله)پرداخته چنین مى گوید: «وکافران گفتند: این فقط دروغى است که او ساخته، وگروهى دیگر او را بر این کار یارى داده اند»! (وَقالَ الَّذینَ کَفَرُوا اِنْ هذا اِلاّ اِفْکٌ افْتَریهُ وَاَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ).

ولى قرآن در جواب آنها فقط یک جمله مى گوید و آن این که: «آنها با این سخن خود مرتکب ظلم و دروغ وباطل شدند» (فَقَدْ جاؤُا ظُلْمًا وَزُورًا).

«ظلم» از این نظر که مردى امین وپاک وراستگو همچون پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)را متهم به دروغ وافترا بر خدا با همدستى جمعى از اهل کتاب کردند، وبه مردم وخود نیز ستم نمودند، ودروغ وباطل از این نظر که سخن آنها کاملا بى اساس بود، زیرا بارها پیامبر(صلى الله علیه وآله)آنها را دعوت به آوردن سوره ها وآیاتى همچون قرآن کرده بود وآنها در برابر این تحدى عاجز وناتوان شده بودند.

(آیه 5) این آیه به یکى دیگر از تحلیلهاى انحرافى وبهانه هاى واهى آنان در مورد قرآن پرداخته، مى گوید: «آنها گفتند: (این همان) افسانه هاى پیشینیان است که وى آن را رونویس کرده»! (وَقالُوا اَساطیرُ الاَْوَّلینَ اکْتَتَبَها).

او براى رسیدن به این مقصد، همه روز از دیگران بهره گیرى مى کند «واین کلمات هر صبح وشام بر او املا مى شود»! (فَهِىَ تُمْلى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَاَصیلاً).

(آیه 6) در این آیه به عنوان پاسخگویى به این اتهامات بى پایه مى فرماید: «بگو: کسى آن را نازل کرده است که اسرار آسمانها وزمین را مى داند» (قُلْ اَنْزَلَهُ الَّذى یَعْلَمُ السِّرَّ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ).

اشاره به این که محتواى این کتاب واسرار گوناگونى که از علوم ودانشها، تاریخ اقوام پیشین، قوانین ونیازهاى بشرى، وحتى اسرارى از عالم طبیعت واخبارى از آینده در آن است نشان مى دهد که ساخته وپرداخته مغز بشر نیست، وبا کمک این وآن تنظیم نشده، بلکه مولود علم کسى است که آگاه از اسرار آسمان وزمین است وعلم او بر همه چیز احاطه دارد.

ولى با این همه راه بازگشت را به روى این کج اندیشان مغرض ودروغگویان رسوا باز مى گذارد ودر پایان آیه مى گوید: درهاى توبه وبازگشت به سوى خدا به روى همه شما باز است «چرا که او آمرزنده ومهربان بوده وهست» (اِنَّهُ کانَ غَفُورًا رَحیمًا).

به مقتضاى رحمتش، پیامبران را ارسال وکتب آسمانى را نازل نموده، وبه مقتضاى غفوریتش گناهان بى حساب شما را در پرتو ایمان وتوبه مى بخشد.

 

فضیلت تلاوت سوره شأن نزول
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma