آیه نور!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 3
ترغیب به ازدواج آسان اعمالى همچون سراب!

(آیه 35) پیوند وارتباط این آیه با آیات گذشته از این نظر است که در آیات پیشین سخن از مسأله عفت ومبارزه با فحشاء با استفاده از طرق ووسائل گوناگون بود، واز آنجا که ضامن اجراى همه احکام الهى، مخصوصاً کنترل کردن غرائز سرکش، بخصوص غریزه جنسى که نیرومندترین آنهاست بدون استفاده از پشتوانه «ایمان» ممکن نیست، سرانجام بحث را به ایمان واثر نیرومند آن کشانیده واز آن سخن مى گوید.

 

نخست مى فرماید: «خداوند نور آسمانها وزمین است» (اَللهُ نُورُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ).

اگر بخواهیم براى ذات پاک خدا تشبیه وتمثیلى از موجودات حسى این جهان انتخاب کنیم ـگرچه مقام با عظمت او از هر شبیه ونظیر برتر استـ آیا جز از واژه «نور» مى توان استفاده کرد؟! همان خدایى که پدیدآورنده تمام جهان هستى است، روشنى بخش عالم آفرینش است، همه موجودات زنده به برکت فرمان او زنده اند، وهمه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند که اگر لحظه اى لطف خود را از آنها بازگیرد همگى در ظلمت فنا ونیستى فرو مى روند.

وجالب این که هر موجودى به هر نسبت با او ارتباط دارد به همان اندازه نورانیت وروشنایى کسب مى کند:

قرآن نور است چون کلام اوست.

آیین اسلام نور است چون آیین اوست.

پیامبران نورند چون فرستادگان اویند.

امامان معصوم انوارا لهى هستند چون حافظان آیین او بعد از پیامبرانند.

«ایمان» نور است چون رمز پیوند با اوست.

علم نور است چون سبب آشنایى با اوست.

بنابراین اَللهُ نُورُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ.

بلکه اگر نور را به معنى وسیع کلمه به کار بریم یعنى «هر چیزى که ذاتش ظاهر وآشکار وظاهرکننده غیر باشد» در این صورت به کار بردن کلمه «نور» در ذات پاک او جنبه تشبیه هم نخواهد داشت، چرا که چیزى در عالم خلقت از او آشکارتر نیست، وتمام آنچه غیر اوست از برکت وجود او آشکار است.

وبه این ترتیب همه انوار هستى از نور او مایه مى گیرد، وبه نور ذات پاک او منتهى مى شود.

قرآن بعد از بیان حقیقت فوق با ذکر یک مثال زیبا ودقیق چگونگى نور الهى را در اینجا مشخص مى کند ومى فرماید: «مَثَل نور او (خداوند) همانند چراغ دانى است که در آن چراغى (پرفروغ) باشد، آن چراغ در حبابى قرار گیرد، حبابى شفاف ودرخشنده همچون یک ستاره فروزان» (مَثَلُ نُورِه کَمِشْکوة فیها مِصْباحٌ اَلْمِصْباحُ فى زُجاجَة الزُّجاجَةُ کَاَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّىٌّ).

و«این چراغ با روغنى افروخته مى شود که از درخت پربرکت زیتونى گرفته شده که نه شرقى است ونه غربى» (یُوقَدُ مِنْ شَجَرَة مُبارَکَة زَیْتُونَة لا شَرْقِیَّة وَلا غَرْبِیَّة).

روغنش آن چنان صاف وخالص است که «نزدیک است بدون تماس با آتش شعلهور شود»! (یَکادُ زَیْتُها یُضئُ وَلَوْلَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ).

«نورى است بر فراز نورى» (نُورٌ عَلى نُور).

و«خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت مى کند» (یَهْدِى اللهُ لِنُورِه مَنْ یَشاءُ).

«وخداوند براى مردم مثلها مى زند» (وَیَضْرِبُ اللهُ الاَْمْثالَ لِلنّاسِ).

«وخداوند به هر چیزى داناست» (وَاللهُ بِکُلِّ شَىْء عَلیمٌ).

توضیح این مثل: نور ایمان که در قلب مؤمنان است داراى همان چهار عاملى است که در یک چراغ پرفروغ موجود است:

«مِصْباح» همان شعله هاى ایمان است که در قلب مؤمن آشکار مى گردد وفروغ هدایت از آن منتشر مى شود.

«زُجاجَة» وحباب قلب مؤمن است که ایمان را در وجودش تنظیم مى کند.

و«مِشْکوة» سینه مؤمن ویا به تعبیر دیگر مجموعه شخصیت وآگاهى وعلوم وافکار اوست که ایمان وى را از گزند طوفان حوادث مصون مى دارد.

و«شَجَرَة مُبارَکَة زَیْتُونَة» (ماده انرژى زا) همان وحى الهى است که عصاره آن در نهایت صفا وپاکى مى باشد وایمان مؤمنان به وسیله آن شعلهور وپربار مى گردد.

در حقیقت این نور خداست، همان نورى که آسمانها وزمین را روشن ساخته واز کانون قلب مؤمنان سر برآورده وتمام وجود وهستى آنها را روشن ونورانى مى کند.

دلائلى را که از عقل وخرد دریافته اند با نور وحى آمیخته مى شود ومصداق نُورٌ عَلى نُور مى گردد.

وهم در اینجاست که دلهاى آماده ومستعد به این نور الهى هدایت مى شوند ومضمون «یَهْدِى اللهُ لِنُورِه مَنْ یَشاءُ» در مورد آنان پیاده مى گردد.

واین نور وحى باید از آلودگى به گرایشهاى مادى وانحرافى شرقى وغربى که موجب پوسیدگى وکدورت آن مى شود برکنار باشد.

آن چنان صاف وزلال وخالى از هرگونه التقاط وانحراف که بدون نیاز به هیچ چیز دیگر تمام نیروهاى وجود انسان را بسیج کند، ومصداق «یَکادُ زَیْتُها یُضیئُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ» گردد.

(آیه 36) تا به اینجا ویژگیها ومشخصات این نور الهى، نور هدایت وایمان را در لابلاى تشبیه به یک چراغ پرفروغ مشاهده کردیم، اکنون باید دید این چراغ پرنور در کجاست؟ ومحل آن چگونه است؟

آیه مى فرماید: این چراغ پرفروغ «در خانه هایى قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهاى آن را بالا برند ومرتفع سازند» تا از دستبرد دشمنان وشیاطین وهوس بازان در امان باشد (فى بُیُوت اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ).

«و(خانه هایى که) ذکر نام خدا در آن برده مى شود» وآیات قرآن وحقایق وحى را در آن بخوانند (وَیُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ).

اما این که منظور از این «بُیُوت» (خانه ها) چیست؟ پاسخ آن از ویژگیهایى که در ذیل آیه براى آن ذکر شده است روشن مى شود، آنجا که مى گوید: «وهر صبح وشام در آنها تسبیح او مى گویند» (یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَالاْصالِ).

(آیه 37) «مردانى که نه تجارت آنها را از یاد خدا وبرپاداشتن نماز واداى زکات باز مى دارد ونه خرید وفروش» (رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَاِقامِ الصَّلوةِ وَایتاءِ الزَّکوةِ).

«آنها از روزى مى ترسند که دلها ودیده ها در آن دگرگون وزیر ورو مى شود» (یَخافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَالاَْبْصارُ).

این ویژگیها نشان مى دهد که این بیوت همان مراکزى است که: به فرمان پروردگار استحکام یافته ومرکز یاد خداست وحقایق اسلام واحکام خدا از آن نشر مى یابد، ودر این معنى وسیع وگسترده، مساجد، خانه هاى انبیاء واولیا، مخصوصاً خانه پیامبر(صلى الله علیه وآله)وخانه على(علیه السلام) جمع است.

(آیه 38) این آیه به پاداش بزرگ این پاسداران نور هدایت وعاشقان حق وحقیقت اشاره کرده، چنین مى گوید: «این بخاطر آن است که خداوند آنها را به بهترین اعمالى که انجام داده اند پاداش دهد واز فضلش بر پاداش آنها بیفزاید» (لِیَجْزِیَهُمُ اللهُ اَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَیَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِه).

منظور این است که خداوند تمام اعمال آنها را بر معیار ومقیاس بهترین اعمالشان پاداش مى دهد، حتى اعمال کم اهمیت ومتوسطشان همردیف بهترین اعمالشان در پاداش خواهد بود!

واین جاى تعجب نیست، زیرا فیض خداوند براى آنها که شایسته فیض اویند محدود نیست «خداوند هرکس را بخواهد بى حساب روزى مى دهد» واز مواهب بى انتهاى خویش بهره مند مى سازد (وَاللهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِساب).

 

ترغیب به ازدواج آسان اعمالى همچون سراب!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma